1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

بوش و خاور ميانه

۱۳۸۶ دی ۱۹, چهارشنبه

بوش اندکي بعد از نخستين بارانتخابش به عنوان رئِيس جمهور در سال 2000 اظهار داشت که نمي خواهد اشتباهات رئيس جمهور پِيش از خود را تکرار کند. منظورش اين بود که او نمي خواهد مانند کلينتون خود را در گير مسايل فلسطين با اسرائيل سازد.

https://p.dw.com/p/DErp
دیدار بوش از خاور میانه
دیدار بوش از خاور میانهعکس: AP

اينکه بوش اکنون با رهبران سياسي فلسطين و اسرائيل در خاور ميانه ديدار مي کند، در واقع تجديد نظرديرشده است در جهت گيري قبلي اش در اين مسأله، اما نه بسيار دير. زِيرا کمک به خاور ميانه هِيچ گاهي دير نيست. اما اين جدا ً قابل تردِيد است که بوش با اين ديدار بتواند چِيزي را به حرکت آورد. شايد بوش مي خواهد با اين کار در آخرين ماه هاي مقام رياست جمهوري اش به اعتبار خود در شرق ميانه اندکي جلا و صِيقل دهد. به خصوص که آبرو و اعتبار او تا هنوز به وسيله جنگ عراق، مبارزه عليه تروريسم تعيين مي شده است و نيز به وسيله سرو صدا جهت آوردن دموکراسي و آزادي در منطقه. اما بوش به هيچ يک از اين اهداف دست نيافته است... از پيشرفت هاي مشخص در نزاع و مناقشات ميان اسرائيلي ها و فلسطيني ها تا هنوز خبري نيست.

آنجا که بوش در امور مسأله فلسطين و اسرائيل مداخله مي کرد، بيشتر به اسرائيل اتکا مي نمود. او بِيشتر از اسلافش دوستي وفادرانه و مطيعانه – به گفته بعضي ها دوستي مطيعانه و کورکورانه اش را در قبال اسرائيل به اثبات رسانيد.

بوش با دوستي بدون قيد و شرط با آريل شارون نخست وزير آنوقت اسرائيل تا جايي پيش رفت که مي توان از خويشاوندي روحي ميان آندو سخن زد ... بوش و شارون در اِين ارزيابِي با هم آواز شدند که هر کي همراه با آنان قدم نمي زند، عليه آناندو ست ... او در بهار سال 2002 در دنباله روي از شارون تا آنجا پِيش رفت که منحل کردن حکومت ياسر عرفات را خواستار گردِيد:

"من از فلسطيني ها تقاضا مي کنم که رهبر جديدي را انتخاب کنند."

بوش سياست شارون را مِي پذيرفت، هر چند که او با تمام قوت به اعمار خانه هاي يهودي نشين در مناطق اشغالي ادامه مي داد... و در همان حال بوش در باره شارون اظهار داشت:

"شارون نخست وزير رهبري قوي و آينده نگر را از خود نشان مي دهد، به اين وسيله که او به اقدامات استوار دست مي زند تا به زندگي انسان ها در شرق ميانه بهبودي بخشد."

شارون دو سالي است که در حالت کوما به سر مي برد، اما رابطه بوش با جانشين او احود المرت همان سان نيک است؛ اِين رابطه نه در اثر عملِيات نظامي اسرائيل بر نوار غزه صدمه ديده است و نه در جنگ لبنان که المرت به خاطر آن در اسرائيل به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، اما نه در قصر سفيد.

اگر بوش مي خواهد در اِين سفر کنوني اش در خاور ميانه به اين وضع تغيِيري وارد سازد و به اين وسيله براي خود در جهان عرب خوش بِيني ايجاد کند، پس بايد بالاخره يک کلمه قدرت مندانه را در برابر اسرائيل به کار برد. اما دقيقا ً اين وضاحت و روشني در طرح سياسي بوش در خاور ميانه وجود ندارد.

فلِيپ پِيتر