1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

قدرت حاکمان محلي باعث خودسانسوري در افغانستان شده است

۱۳۸۶ مهر ۲۰, جمعه

پس از سقوط رژيم طالبان و حضور گسترده جامعه جهاني در افغانستان که اين کشور را در محور توجه رسانه هاي جهان قرار داد، بازار روزنامه نگاري در شهرهاي مختلف افغانستان داغ شد که شماري از روزنامه نگاران اين وضعيت را يک فرصت طلايي در تاريخ روزنامه نگاري افغانستان عنوان مي کنند.

https://p.dw.com/p/DElT
در بعضي موارد خبرنگاران در جريان کارو يا پس از آن به تهديد، اختطاف و شکنجه از سوي منابع قدرت رو به رو شده اند.
در بعضي موارد خبرنگاران در جريان کارو يا پس از آن به تهديد، اختطاف و شکنجه از سوي منابع قدرت رو به رو شده اند.عکس: picture-alliance/ dpa

به گفته بعضي از منابع، در حال حاضر شمار رسانه هاي ديداري، شنيداري و نوشتاري در افغانستان از مرز 500 گذشته است.

با وجود آنکه مقامات افغانستان از موجوديت آزادي بيان در آن کشور حرف مي زنند، اما شماري از روزنامه نگاران و قلم بدستان در اين کشور از محدود بودن وضعيت مطبوعاتي شکايت نموده و آزادي بيان را در يک حالت سردرگم عنوان کرده، آنرا نگران کننده مي خوانند.

هرچند روزنامه نگاران و قلم بدستان افغانستان پس از چند دهه جنگ و ويراني براي نخستين بار در عمل آزادي بيان را تجربه مي کنند، اما با وجود آنهم موجوديت قدرت حاکمان محلي سابق ظاهراً آزادي بيان و انديشه را در گلوي قلم بدستان خفه نموده و دروازه هاي فکر و بيان همانند گذشته بسته به نظر مي رسد.

البته در بعضي موارد خبرنگاران در جريان کارو يا پس از آن به تهديد، اختطاف و شکنجه از سوي منابع قدرت رو به رو شده اند.

از اين ميان يکي هم قيوم بابک، روزنامه نگار و تحليلگر مسائل سياسي، در ولايت بلخ است که از وضعيت کنوني مطبوعات در افغانستان اظهار نگراني مي نمايد.

آقاي بابک اولين روزنامه را به نام جهان نو با تيراژ يکهزار شماره در شهر مزارشريف ايجاد نموده است.

وي در حالي که از حاکميت قدرتمندان محلي به حيث يک مانع دربرابر کار شان اشاره مي کرد گفت: حاکمان محلي که تحت تاثير سياست غرب قرار گرفته اند به معناي اصلي و واقعي آزادي بيان و دموکراسي عقيده ندارند.

آقاي بابک در صحبت با راديو دويچه ويله آلمان اظهار داشت که در افغانستان از يکسو يک نوع توطئه سکوت در برابر رسانه ها قرار دارد و از سوي ديگر مقامات با روبرو شدن به مقالات تند از سوي روزنامه نگاران دست به عملکرد هاي تهديد آميز مي زنند که اين خود زمينه را براي خودسانسوري در محيط فراهم مي سازد.

موصوف همچنان ميفزايد که وي در جريان فعاليت مطبوعاتيش طي شش سال اخير به دليل نشر واقعيت ها از سوي وکلاي شوراي ولايتي يکي از ولايات شمال افغانستان تهديد به مرگ شده است.

وي در پاسخ به اين که مسوولين ومقامات افغانستان عدم مسلکي و حرفوي نبودن ژورنالستان را يکي از عوامل مشکل سازبين آنها و صنف روزنامه نگاران عنوان مي کنند، مي گويد : وي با اين ادعا هاي مسوولين موافق نبوده چراکه روزنامه نگاران در افغانستان با مراعات نمودن معيارها و اخلاق ژورناليزم و اصل عدم جانبداري با حوادث برخورد مي کنند.

اما برعکس، بابک عدم آگاهي مسوولين را در مورد مسووليت يک روزنامه نگار، از مشکلاتي مي خواند که آنها با آن دست در گريبان بوده و در فعاليتهاي نشراتي آنها بويژه براي نشرحقايق مانع شده است .

او مي گويد: آنها قطعاً از اين آگاهي ندارند. بسياري از حاکمان ما ژورناليست را معادل يک جاسوس فکر مي کنند. در حالي که هرگاه براي ژورناليست نخواهند چيزي را بگويند، ژورناليست ملزم برآن نيست که آن را نشر کند. آنها با ژورناليست طوري برخورد مي کنند که با دشمن خود برخورد مي کنند."

با داشتن آمار بلند بي سوادي در افغانستان، آقاي بابک از فرهنگ روزنامه خواني در افغانستان و در بلخ انتقاد نموده و علت عدم خريد روزنامه را موجوديت شماري از نشرياتي مي خواند که توسط سازمانهاي خارجي به صورت رايگان براي مردم توزيع مي گردد.

اما با همه ي اين مشکلاتي که فراروي روزنامه نگاران در افغانستان قرار دارد اين که آينده مطبوعات در افغانستان چه خواهد شد، اين تحليلگر ميفزايد :" اگر نسل جديد روزنامه نگار افغانستان دَين ملي و وطني خود را در برابر واقعيت ها انجام ندهد، بدون شک مطبوعات افغانستان به ابزاري تبديل خواهد شد که توسط موسسات خارجي و گروههاي ستم گر دروني اداره خواهد شد."