1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

چراروشنفکران به افغانستان برنمیگردند؟!!!

۱۳۸۴ فروردین ۱۱, پنجشنبه

سه سال ازسقوط طالبان میگذرد . شماری ازروشنفکران که ازدور شعارخدمت وبرگشتن به افغانستان میدادند هنوز ازدور وازسرزمین های بیگانه انتقاد براوضاع جاری افغانستان می کنند. وهنوز زمینه ی فعالیت را برای خود تنگ می بینند.

https://p.dw.com/p/DF0o
برای بازسازی ویرانی ها مردم امی برگشته اند. برای بازسازی واحیافرهنگی ،روشنفکران کی برمیگردند؟!!!
برای بازسازی ویرانی ها مردم امی برگشته اند. برای بازسازی واحیافرهنگی ،روشنفکران کی برمیگردند؟!!!عکس: DW

اما ازسویی کسانی که درافغانستان هستند برخود روشنفکران افغانستان که برمغرب زمین وجاهای دیگر بسرمیبرند ، انتقاد نموده می گویند چرا روشنفکران که ادعا ومدعای دارند حالا که قراراست سنگ بنا ی ازسرنوشت مردم برای سالهای زیاد گذاشته میشود ودور سرنوشت سازهم است ، به وطن برنمی گردند ودربازسازی واحیای فرهنگ دیرینه ی که ازآن سخن می گویند ویا برای اصلاح جامعه کاری نمی کنند.

این مبحث وعلل برنگشتن روشنفکران افغانستان را با آقای صبورالله سیاسنگ یکی ازروشنفکران منتقد درمیان گذاشته ایم .

این مبحث ادامه خواهد داشت ودرآینده با دیگر روشنفکران داخل افغانستان وبیرون ازافغانستان آنرا پی خواهیم گرفت.

بخش دوم این گفت وگو رادر صفحه ی مطالب ویژه می توانید پی بگیرید. همچنان اصل گفت وگورامی توانید دربخش صوتی همین صفحه بشنوید.

صدای آلمان :آقای سیاسنگ قسمیکه شما بهترمی دانید افغانستان امروزبه روشنفکران اهل خبره که وطن را اجباراًترک گفته بودند اشد ضرورت دارد. اما دیده می شودکه امروز تعدادی زیادی ازروشنفکران افغانستان، بخصوص ازکشورهای غربی،حاضرنیستند دوباره بوطن برگردند . به نظرشما دلیل این ،شاید بی علاقه گی، چیست؟

سیاسنگ : سوال جالبی است . وقتی آدم ببیندکه آیایگانه معیاربیرون برآمدن وپس برگشتن روشنفکران افغانستان چی است؟ آیا این یگانه معیارچگونگی موضع گیری شان دربرابرحاکمیت است ؟ مثل این است که جواب به این سوال منفی خواهد بود.

برآمدن یک تعداد روشنفکران دربرهه های معین ازتاریخ افغانستان دلایل گونا گون داشته وبه همین شیوه برگشتن شان پس به افغانستان طیف ازدلایل را دربرمی گیرد. مثلاً چگونگی بینش برخی ازروشنفکران که امروزدربیرون مرزها زندگی می کنند تنها روی اصل حاکمیت نمی چرخد روی کلیت جوی سیاسی حاکم برآزادی بیان درافغانستان می چرخد . این گپ چه دررژیم های گذشته بوده باشد چه دررژیم کنونی یکسان قابل تطبیق است .

صدای آلمان : یک کمی روشن تر اگربگویید ، مقصد شما اینست که امروز درافغانستان آزادی بیان به شکل که روشنفکران آرزودارند ، وجود ندارد؟

سیاسنگ : قضیه برسرآزادی بیان منحیث یک کلیت است دریک بستربزرگتر. بستربزرگترآزادی بیان چیست ؟ خب به نظرمن دراین مورد مشروعیت حاکمیت کنونی است . یک عده ازروشنفکران افغان درمورد مشروعیت حاکمیت فعلی سوال دارند. آیا رژیم حاکم کنونی رژیم مردمی وبرگزیده ازسویی مردم افغانستان است یا رژیم پذیرانده شده برمردم افغانستان ازسوی ایالات متحده آمریکا ؟ دراین مورد بینش های گوناگون وجود دارد.برخی براین عقیده است که رژیم کنونی مشروعیت دارد . ودلیلی هم که آنها می بینند اینست که می گویند بالاخره این رژیم دریک مقطع معین ازتاریخ باعث فروپاشاندن دستگاه طالبان شد. یعنی درواقع به عوض بررسی کردن، یا دید زدن جنبه های گوناگون یا ریشه ها وپهلوها وساختاروکارکرد رژیم ،به آن نقش رژیم اینها دل می بندند که درفاصله ی پس ازیازده سپتمبرتا حوالی یازده نوامبر2001 ودرکلیت تاپایان سال 2001 نقش که ازسوی ایالات متحده به حاکمیت کنونی سپرده شده بود. اما برخی ازروشنفکران دیگربه این نظرنیستند. آنها این محاسبه رامنفعله میدانند. آنها میگویندکه مشروعیت های حاکمیت هابه این شیوه سنجیده نمی شود که آنها درتاریخ چه نقش موقت را بازی کردند. وگویا براساس محاسبه ی برخی دیگرچنین سنجیده می شودکه اگرقضیه به همین شکل باشد پس باید رژیم تره کی وامین هم درست باشد. وقتیکه آنها به استبداد داودی پایان دادند ،مشروعیت داشته باشد.یا مثلاً رژیم که درراس آن ببرک کارمل قرارگرفت به کمک ارتش شوروی پشین هم باید مشروعیت داشته باشد. بخاطریکه به رژیم خودکامه ی امین پایان داد . واگرما این سلسله را به همین شیوه ویا همین زنجیره را به همین شیوه ادامه بدهیم بعد به مشروعیت رژیم جهادی هم باورداشته باشیم .تاوقتیکه رژیم جهادی می پوسد وچورچپاول درشهرپایان می یابد. واگراین فکرمعیوب را به همین شکل دوام بدهیم پس رژیم طالبی هم درسپتمبر1996 باید مشروعیت داشته باشد ، وقتیکه به یک رژیم فاسد وفرتوت جهادی پایان میدهد. لذا این نوع محاسبات نشان میدهد که مشروعیت حاکمیت به اساس محا سبه ی منفعله که چه نقش درتاریخ داشتند ، محا سبه نمیشود . بلکه به این شیوه محاسبه میشود که ازلحاظ ساختار،کارکرد وابستگی آزادی خواهی چه نقشی درحیات کنونی کشورخود دارد.

ادامه درصفحه ی مطالب ویژه