1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

فرزانه بختیاری؛ همصنفی‌ام در کنارم جان داد

حسین سیرت، کابل۱۳۹۵ شهریور ۴, پنجشنبه

دانشجویانی که چهار شنبه شب در حمله مهاجمان مسلح بر دانشگاه امریکایی در کابل گیر مانده بودند، صحنه وحشتناکی را تجربه کردند. براساس آمار وزارت صحت، در این حمله ۱۴ تن کشته شده و ۵۰ تن دیگر زخم برداشته‌اند.

https://p.dw.com/p/1JpWv
Afghanistan Angriff auf amerikanische Universität in Kabul
عکس: picture-alliance/AP Photo/R. Gul

فرزانه بختیاری ۲۱ ساله یکی از دانشجویان دانشگاه امریکایی است. او در هنگام حمله در صنف بود که ناگهان صدای یک انفجار مهیب به گوشش رسید: «تقریبا نیم ساعت از درس باقی مانده بود که ناگهان صدای شلیک را شنیدیم اما بعداَ انفجار شد و همگی خود را در روی صنف انداختند.»

تروریستان به راحتی توانستند خود را به داخل دانشگاه برسانند و دست به تیراندازی بزنند. در اولین شلیک‌ها یک تن از همصنفی‌های فرزانه در نتیجه اصابت مرمی زخم برداشت. وقتی فرزانه صحنه زخمی شدن همصنفانش را بازگو می‌کند، گلویش را عقده می‌گیرد و اشک در چشمانش حلقه می‌زند: «یکی از همصنفانم که در پهلویم بود در همان دقیقه زخمی شد. معلوم نبود که تیر از کجا آمد. یک همصنفی دیگرم هم زخم برداشت. آن‌ها بسیار خونریزی داشتند، وضعیت بسیار خراب بود.»

در یک قدمی مرگ

فرزانه می‌گوید مهاجمان در حالی که تیراندازی می‌کردند، وارد ساختمان اصلی دانشگاه شدند و یکی از آن‌ها خود را به منزل سوم رساند، جایی که فرزانه و همصنفی‌هایش بودند. او ادامه می‌دهد: «بالای دروازه صنف ما فیر می‌کرد، دروازه را شکستاند، وقتی داخل آمد، صنف تاریک بود. در همان لحظه برایش زنگ آمد و از صنف بیرون شد.»

چشم‌دیدهای مسعود حسینی از حمله مهاجمان بر دانشگاه امریکایی

این محصل می‌گوید در صورتی که این مهاجم مصروف تیلفون نمی‌شد، بدون شک که بر او و همصنفانش شلیک می‌کرد و آن‌ها را از بین می‌برد. فرزانه اولین بار بود که با چنین صحنه‌ای روبرو شده و تا آخر عمر این رویداد را از یاد نخواهد برد: «از هفت و نیم شام تا چهار صبح ما در بین جنگ بودیم. ما در منزل سوم بودیم و آن‌ها در منزل دوم بودند. بیشترین جنگ در منزل دوم بود.»

این محصل نجات یافته می‌گوید باورش نمی‌شد از چنین صحنه‌ای زنده بیرون شود: «حتا یک فیصد هم فکر نمی‌کردم که زنده برایم. هیچ کس فکر نمی‌کرد. این یک شانس دوباره است.»

«شادمانی از قتل»

این شاهد حادثه شب پنج شنبه می‌گوید مهاجمانی که بر دانشگاه امریکایی افغانستان حمله کرده بودند، در گفتگوهای تیلفونی ابراز خرسندی می‌کردند و از این توانسته بودند خود را به هدف برسانند، بسیار خوشحال بودند.

فرزانه می‌گوید: «من تروریست را ندیدم چون همه ما خود را روی اتاق انداخته بودیم. فقط صدای پایش را شنیدم که دروازه را باز کرد و داخل آمد. بعد صدای زنگ تیلفونش آمد.» این شاهد عینی می‌گوید: «تیلفونش را جواب داد. بسیار خوش بود. به پشتو می‌گفت که افغان‌ها و خارجی‌های زیادی را کشته‌ایم. به همدیگر تبریک می‌گفتند.»

همصنفی‌ای که جان داد

بدترین لحظات برای فرزانه زمانی بود که نتوانست هم‌صنفی‌اش را نجات دهد. یکی از همصنفی‌های او که در پهلویش می‌نشست و زخمی شده بود، به کمک نیاز داشت ولی فرزانه می‌گوید نتوانست به او کمک کند: «وقتی همصنفی‌ام زخمی شد من فکر کردم او مشکل تنفسی دارد. به همصنفانم گفتم آب بدهید تا به او کمک کنم. اما یک بار متوجه شدم که همه جا را خون گرفته. او در همان ۲۰ دقیقه اول جان داد.»

پس از آن‌که تروریستان وارد دانشگاه شدند، نیروهای امنیتی نیز دقایقی بعد به محل رسیدند. فرزانه می‌گوید در صورتی که مهاجمان وقت کافی می‌داشتند، دانشجویان زیادی کشته می‌شدند.

Afghanistan in Kabul Amerikanische Universität
پیش از این دو استاد دانشگاه امریکایی در کابل ربوده شده بوندعکس: picture-alliance/AP Photo/R. Gul

عزم جدی برای ادامه تحصیل

خانواده فرزانه شب تمام در غم و غصه و نگرانی غرق بود. پیوسته خبرها را تعقیب می‌کردند و با شنیدن صدای انفجارها و شلیک‌های پیهم در تلویزیون، به نگرانی شان افزوده می‌شد.

وهاب بختیاری برادر فرزانه می‌گوید ده‌ها خانواده تمام شب در جاده دارالامان منتظر اعضای خانواده‌های شان بودند: «خانواده ما بسیاری نگران بود. خصوصا مادرم در ابتدا گریه می‌کرد اما پسان‌تر از گریه کردن هم مانده بود و به شدت شوک دیده بود.»

این حادثه وحشتناک به عزم و اراده فرزانه برای ادامه تحصیل خللی وارد نکرده است. او می‌گوید دست از تحصیل نمی‌کشد و به کسب علم ادامه خواهد داد. خانواده او نیز مصمم است که با قاطعیت از این عضو فامیل حمایت کنند تا او موفقانه راهش را برود و تحصیلش را تمام کند.

وهاب بختیاری برادر فرزانه می‌گوید: «ما پیش از این [از فرزانه] حمایت کرده‌ایم و بعد از این هم حمایت می‌کنیم. از این اتفاقات زیاد به وقوع می‌پیوندند.»

عصمت مرادی، دیگر محصل دانشگاه امریکایی افغانستان می‌گوید نگران آینده درس و تحصیلش است. مرادی می‌گوید ممکن است درس و دانشگاه دوباره آغاز شود ولی استادان مجرب امریکایی ممکن است دست از تدریس بکشند: «اگر درس شروع شود ما تمایل داریم که تحصیل خود را را ادامه دهیم اما ممکن است استادان با تجربه و متخصص پس از این در دانشگاه درس ندهند، چون آن‌ها ترس دارند و می‌خواهند در جایی تدریس کنند که امنیت داشته باشد.»