1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

فقرعامل توبرکلوز وفقرزدايي جزء اهداف حقوق بشراست

۱۳۸۷ فروردین ۸, پنجشنبه

براي مبارزه وريشه کن ساختن مرض سل درکشوري مانند افغانستان که يکي ازفقيرترين کشورهاي جهان مي باشد، برنامه هاي پايدارتري ازجانب دولت لازم اند، تا با تغييرخوردن اوضاع که مانع رسيدن کمکهاي بين المللي مي گردند، تداوي بيماران توبرکلوز قطع نگردد.

https://p.dw.com/p/DYjQ
یک کودک هفت ماهه دچارفقرغذایی که برای مصاب شدن به توبرکلوز مساعد است
یک کودک هفت ماهه دچارفقرغذایی که برای مصاب شدن به توبرکلوز مساعد استعکس: AP

هنگامي بيست وچهارم ماه مارچ امسال را سازمان صحي جهان روزجهاني مبارزه با مرض سل ويا توبرکلوز ياد نمود و عمده ترين عامل آن را فقر مي شناسد، مبارزه با اين بيماري خواهي نخواهي با تامين حقوق اساسي بشر وتامين حقوق اجتماعي واقتصادي انسانها پيوند مي يابد.

مرض سل يا مرض توبرکلوز يک بيماري فقر است

هرچند مرض سل يا مرض توبرکلوز يکي ازامراض ساري مي باشد که عامل آن به خوبي شناخته شده وادويه لازم براي علاج آن کشف گرديده اند، با آنهم اين مرض کاملاً ازبين نرفته است. قبل ازهمه اين فقر وناداري است که زمينه را براي پيدايش اين بيماري آماده مي سازد.

سل مرضي است که درجهان بيشترين تعداد انسانها را بيمارمي سازد. درسال 2006 ميلادي حدود 1.5 مليون انسان درسطح جهاني دراثراين بيماري جانهاي شان را ازدست داده اند. تداويهاي ناقص اين بيماري موجب مي شود که انواع مقاوم ميکروبهاي مرض سل دربرابر انتي بيوتيکها به وجود آيند. ظهورچنين انواع مقاوم ميکروبهاي مرض سل به ويژه درافريقا واروپاي شرقي ، نگراني کارشناسان را درمورد توسعه اين مرض درسطح جهاني برانگيخته است. سازمان صحي جهان درسال ، 1996 بيست وچهارم ماه مارچ ، يعني آن روزي را که روبرت کوخ درسال 1882 باکترياي عامل مرض توبرکلوز را کشف کرد، به نام روز مبارزه جهاني عليه توبرکلوز نام نهاده است. خطر انتشار اين مرض بيشتر درمحيطها وکشورهايي است که درآنجا دريک ساحه کوچک وتنگ شمارزيادي انسانها زندگي مي کنند، وضع بهداشت عمومي درآن مناطق خوب نمي باشد وادويه ضد مرض سل ، باآن انضباط ونظمي که براي معالجه اين بيماري لازم است ، توسط مريضان گرفته نمي شود.

درکشورهاي فقيرآسيايي وافريقايي مانند افغانستان که درآنجا ها محلات فقيرنشين وجود دارند، توبرکلوز بيشتردرهمين مناطق فقيرنشين وجود دارد.

ماريون کسير داکتر27 ساله اي که درمحله فقيرنشين "ماتاره" واقع درکنيا که براي يک دوره کارعملي بدان جا آمده است؛ درمورد شيوع توبرکلوز يا مرض سل دراين منطقه چنين مي گويد: " دراينجا واقعات زياد مرض سل وجود دارند.يک آمار دقيق درمورد تعداد مريضان سل درمنطقه " ماتاره" وجود ندارد، اما شرايط اينجا براي پيدايش وسرايت مرض سل بسيار مناسب است، زيرا مردم اينجا درخانه هاي تنگ ونزديک باهم زندگي مي کنند. شش تا هفت نفر دريک بسترباهم مي خوابند، ازاينرو مرض سل مي تواند دراينجا به سرعت ازيک نفر به نفرديگر سرايت بکند. کساني که به صورت خاص بيشتر به مرض سل مبتلا مي گردند، همانا مريضان ايدز مي باشند ودر " ماتاره" ازهرپنج نفر يک تن آنها به اين مرض مبتلا مي باشند، ازاينرو خطر مبتلا شدن آنها به مرض سل بسياربلند است."

افغانستان ازجمله کشورهايي است که با بيشترين خطرات ازناحيه مرض سل مواجه مي باشد.

مرض سل يا توبرکلوز درافغانستان، يک معضله بزرگ را براي بهداشت عمومي يا صحت عامه به وجود مي آورد، زيرا مطابق به گزارش سازمان صحي جهان درجمله 22 کشورکه درسطح جهاني با بيشترين معضلات توبرکلوز مواجه مي باشند، افغانستان مقام 17 ام را دارد. هرسال 95000 نفرتازه به اين مرض مبتلا مي شوند وگفته مي شود که سالانه 26000 نفر دراثراين بيماري پدرود حيات مي گويند. درافغانستان زنان نسبت به مردان بيشتر به مرض سل مبتلا مي شوند.با آنکه دراين کشور بنابرعدم استقرار نظم سرتاسري نمي توان ازآماروارقام کاملي درهيچ زمينه وازجمله بخش طبي سخن به ميان آورد ، بازهم حدس وتخمينهايي وجود دارند که اگرخوش بينانه ومبالغه آميز نباشند، نتيجه مثبت از اقدامات ضد مرض سل را به نمايش مي گذارند.

داکترعبدالله فهيم سخنگوي وزارت صحت افغانستان باصراحت کامل درمورد علت اصلي ابتلا مردم به مرض سل ابرازنظرنموده ومي گويد:

"توبرکلوز از جمله ديگر عوامل با فقر يک ارتباط نزديک دارد وبه حيث يک مشکل صحت عامه يک بار ديگر ظهور کرده است "

سخنگوي وزارت صحت افغانستان چشم اندازمثبني ازتغيير شمارمرگ ومير فرا چشم ما قرار داده ومي گويد:"سالانه حدود 76 هزار واقعه جديد در کشور به ظهور ميرسند. از اين جمله سالانه ما حدود 23 هزار مرگ و مير داشتيم اما مطالعات ما در سال گذشته نشان داد که مرگ و مير ناشي از توبرکلوز به 12 هزار کاهش يافته است ؛ يعني تقريبآ مرگ ومير ناشي از توبرکلوز به 50 % کاهش يافته است و اين عمدتآ به خاطر آن است که خوش بختانه برنامه کنترول توبرکلوز در افغانستان يک برنامه موفق بوده است. چنانکه ما مراکز تشخيص و تداوي توبرکلوز را از حدود 200 مرکز به بيشتر از 900 مرکز در سرتا سر کشور گستريش داديم و فعلا خوش بختانه تعداد کشف واقعات افزايش يافته ودرمقايسه با پنج سال گذشته تقريبآ 4 برابررا نشان ميدهد و هم درجه شفا يابي در حدود هشتاد در صد است که نشان ميدهد قناعت بخش است ."

اينکه درساحه تداوي مرض چه پيشرفتهايي نصيب افغانستان گرديده است، داکترفهيم مي گويد:"خوش بختانه فعلاً ما در بيشتر از 900 مرکز در سراسر کشورسهولت تشخيص و تداوي رايگان توبرکوز را دارديم. نه تنها اينکه ما مريضان را رايگان تداوي ميکنيم - دوا را به صورت رايگان ميدهيم- بلکه به کمک دفتربروگرام مواد غذايي ما يک مقدار جيره غذايي را به مريضان توزيع ميکنم ."

داکترفهيم سخنگوي وزارت صحت افغانستان ازوجود مراکز تشخيص وتداوي مجاني مرض سل درافغانستان با تاکيد ياد کرده لاکن درمورد تاسيس سناتوريم ها يا آسايشگاهها وشفاخانه هاي اختصاصي براي معالجه بيماران سل کدام پيشرفتي را حکايت نکرد.

با اينهمه هرگاه حرفهاي وزارت صحت افغانستان را کاملاً منطبق با واقعيت هم بدانيم ، همه پيشرفتها متکي به کار سازمانهاي غيردولتي وانجوها وموسسات ودولتهاي خارجي مانند" يو.اس .اِي .آي. دي "يا موسسه انکشاف بين المللي ايالات متحده امريکا وکمکهاي کشورهاي جاپان مي باشد. براي مبارزه وريشه کن ساختن مرض سل درکشوري مانند افغانستان که يکي ازفقيرترين کشورهاي جهان مي باشد، برنامه هاي پايدارتري ازجانب دولت لازم اند، تا با تغييرخوردن اوضاع که مانع رسيدن کمکهاي بين المللي مي گردند، تداوي بيماران توبرکلوز قطع نگردد. درغيرآن برعلاوه ضايعات انساني ، چنان انواع مقاوم ميکروبهاي توبرکلوز به وجود خواهند آمد که کار تداوي را درمجموع دشوارساخته وبدين ترتيب موجب انتشاروسرايت سريع مرض به ديگران انسانها مي گردد.