آلمان و آمريكا، آغاز مناسباتى نوين
۱۳۸۴ دی ۲۴, شنبهسالهاى اخير با خود رخدادهايى نوين به همراه آوردند، رخدادهايى كه صفآرايىهاى بينالمللى را تغيير دادند. جنگ سرد ميان بلوك شرق و غرب پايان گرفت و آمريكا يگانه ابرقدرت جهان شد. موج تغييرات بينالمللى، مناسبات كشور مطرح اروپا يعنى آلمان با اين يگانه ابرقدرت را دستخوش تغيير و تحول كرد. پايان جنگ سرد، سياستهاى راهبردى كشورها را تغيير داد و دو كشور آمريكا و آلمان در عرصههاى سياسى، اقتصادى و ژئواستراتژيك به يكديگر نزديكتر شدند. تا اينكه حملات يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ و حمله آمريكا به عراق دو كشور را وارد فصل ديگرى از مناسبات كرد. تهاجم آمريكا به عراق با مخالفت دولت آنزمان آلمان به رهبرى گرهارد شرودر، صدر اعظم پيشين روبرو شد و مناسبات به تيرگى گراييد. از اين روست كه سفر آنگلا مركل، صدر اعظم كنونى آلمان به آمريكا جايگاه ويژهاى يافته است. انتظارها از اين ديدار بسيار است، غافل از آنكه حتى اگر هم رييس جديد دولت آلمان بخواهد، نمىتواند كدورتهاى پيشين را يك شبه از روابط دو كشور بزدايد.
با اين حال، مركل برگ برندهاى در دست داشت، اينكه به عنوان رييس حزب دمكرات مسيحى آلمان وارد آمريكا شده بود، حزبى كه با تهاجم آمريكا به عراق مخالفتهاى آتشين نكرد و در مبارزات انتخاباتى خود بهبود مناسبات با آمريكا را در رئوس برنامه خود قرار داد. همين است كه مركل را قادر ساخت تا به عنوان نماينده آلمان نوين وارد آمريكا شود و از متحد قدرتمندش يعنى آمريكا انتقاد كند بىآنكه هراس داشته باشد كه انتقادهايش مناسبات دوستانه دو كشور را خدشهدار خواهد ساخت.
اما بوش نيز ديگر بوش زمان صدارت اعظمى شرودر نيست. مركل با مردى مواجه شد كه ديرزمانى است، انتقادهاى مختلف مرزهايى را در قلمرو قدرت و تكبرش كشيده، يك روز ضرورت وجود بازداشتگاه آمريكايى گوانتانامو در كوبا به زير سئوال مىرود و ديگر روز، از سياستهاى زيست محيطى دولتش در جهان انتقاد مىشود. همين تسلسل انتقادها باعث شد كه بوش موضعى ضعيفتر يافته و با اميد به يافتن متحدى قدرتمند به گرمى از مركل استقبال كند.
آمريكا، آلمان را مهمترين كشور اتحاديه اروپا مىداند و همسويى اين كشور با خود را در قبال مسائل حياتى جهان مهم تلقى مىكند. چنانكه همسويى مركل با بوش در قبال جاهطلبىهاى اتمى ايران مهم تلقى شده است. مركل نيز همچون بوش تاكيد كرد كه با جمهورى اسلامى در صورت عدم تبعيت از هنجارهاى بينالمللى در برنامه هستهايش قاطعانه برخورد خواهد شد و بوش نيز تصريح كرد كه به ايران اجازه دستيابى به توانايى توليد سلاح هستهاى داده نخواهد شد.
آمريكا براى آلمان ارزشى خاص دارد. اهميت اقتصادى و نظامى آمريكا براى آلمان چنان است كه مىتوان اختلاف نظر بر سر مسائلى مانند بازداشتگاه گوانتانامو و يا زندانهاى مخفى سازمان مركزى اطلاعات آمريكا ـ سيا در اروپا را آنقدر بزرگ نكرد كه بتواند بر روابط دو كشور خدشهاى وارد آورد.
از جانب ديگر آمريكا نيز به آلمان نياز دارد. در جنگ با تروريسم، در گسترش صلح در خاور ميانه، در افغانستان، در تقويت موضع خود در قبال تجارت آزاد جهانى، آلمان مىتواند متحدى ارزشمند براى آمريكا باشد.
ديدار مركل با بوش فرصتى بدست داد تا در فضايى خوشبينانه در مورد همه اين مباحث صحبت شود، دولت جديد آلمان مىخواهد راهى جديد را با آمريكا طى كند، راهى كه اروپا و آمريكا را به اهداف مشتركشان خواهد رساند. آلمان و آمريكا هنوز در آغاز اين راهند، راهى كه مركل با بازديدش از آمريكا تنها نخستين گام آن را پيمود.