1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آمران اعمال شكنجه در زندانهاى گوانتانامو و ابوغريب

۱۳۸۳ تیر ۴, پنجشنبه

از جمله مسائل بين المللى اى كه روزنامه هاى امروز آلمان به آن پرداخته اند به كارگيرى شكنجه توسط نظاميان امريكايى در زندانها گوانتانامو و ابوغريب و تحقيق در مورد آمران اين امر در دولت امريكاست.

https://p.dw.com/p/A5sW
وزير دفاع امريكا، دونالد رامسفلد، حين ديدار از زندان ابوغريب بغداد
وزير دفاع امريكا، دونالد رامسفلد، حين ديدار از زندان ابوغريب بغدادعکس: AP

مفسر روزنامه “باديشه تسايتونگ Badische Zeitung” در اين باره مى نويسد: “كاخ سفيد امريكا ۲۵۰ صفحه سند را منتشر كرده است تا با اين انتقاد مقابله كند كه مى گويد امريكا دستور يا اجازه شكنجه كردن را داده است. اين پرسش مطرح مى شود كه اين اسناد چگونه مى بودند اگر قرار بود با انتشار آنها بار مسئوليت رييس جمهور امريكا گران شود. مى توان اين برداشت را از اسناد كرد كه در دولت امريكا در باره اينكه آيا با زندانيان گوانتانامو، رفتارى انسانى داشته باشند يا نه بحث شده بوده است. انگار كه بر سر تعيين قواعدى براى، مثلا بگوييم، كشاورزى يا دامدارى مجادله مى كرده اند. نفعش كجاست؟ در اينكه افراد را مى ترسانيم و از آنها اطلاعات به دست مى آوريم. ضررش كجاست؟ در اينكه ممكن است سربازان را به خاطر جرمى كه مرتكب مى شوند مجازات كنند، موضوعى كه وكلاى وزارت دفاع امريكا، پنتاگون، به آن اشاره كرده بودند. عجب روحى در اينجا حاكم است كه انسان از ديدن آن به خود مى لرزد!”

در روزنامه “هندلزبلات Handelsblatt“ به سيستماتيك بودن استفاده از شكنجه پرداخته شده است. در اين روزنامه مى خوانيم: “بخشهاى حقوقى وزارتخانه هاى گوناگون در امريكا اين هدف را دنبال مى كردند كه وسايل هر چه بيشترى را براى مبارزه با تروريسم بين المللى در اختيار دولت بگذارند. وزير دفاع امريكا دونالد رامسفلد اجازه داد كه زندانيان را در گوانتانامو لخت كنند و آنها را با انداختن سگ به جانشان بترسانند. اين گونه اعمال ما را به ناچار به ياد تصويرهاى شوكه كننده از زندان ابوغريب بغداد مى اندازند. مى توان اين را نشانگر آن دانست كه فاجعه زندان بغداد به هيچ وجه موردى استثنايى نيست كه بر اثر از خط خارج شدن چند سرباز پديد آمده باشد. اعمال انجام گرفته در ابو غريب پيش زمينه اى نظام مند داشته است _ الگويى فكر شده براى آن وجود داشته كه خود را در اسنادى كه اكنون منتشر شده اند، باز مى نماياند. در پشت اين طرحها نوعى زير پا نهادن خطرناك اصول بشرى تفكر پنهان شده است. كسانى كه مظنون به همكارى با تروريستها هستند، تبديل به وسيله نابى براى به دست آوردن اطلاعات مى شوند. اگر چنين باشد كه رسيدن به هدف در جنگ با ترور استفاده از هر گونه وسيله اى را مجاز مى دارد، اين پرسش ناراحت كننده مطرح مى شود كه چه كسى مرز آنچه را كه مجاز است تعيين مى كند؟ و چه كسى وظيفه نظارت بر اين همه را بر عهده دارد؟”

مفسر روزنامه “فرانكفورتر روندشاو Frankfurter Rundschau” نيز به وجود پشتوانه حقوقى براى اعمال شكنجه در امريكا اشاره كرده، مى نويسد: “دولت امريكا رفتار خود را دفاع مى خواند، دفاع در برابر اين سرزنش كه شكنجه را به كار بسته يا به هر حال راه انجام آن را باز كرده است و با دستورهاى خود زمينه را براى رسوايى زندان ابوغريب فراهم آورده است. اما اين دولت در اصل چه كار مى كند؟ اعتراف مى كند كه كسى وجود داشته كه حتى بدتر از آنچه را كه رامسفلد اجازه داده، مجاز مى داند. در اين مورد موضوع بر سر حقوقدانان خانگى است. گروه بوش از اين بابت واقعا راضى است كه از بار مسئوليتش كاسته شده است. چون به هر حال كارهاى بدتر از اين هم وجود دارند، رفتارهايى كه تنفرانگيزتر از اين هستند. اما موضوع اين است كه اينكه بدانيم قتل هم مى شود كرد، باعث نمى شود كه راحت تر بتوان آزار و شكنجه بدنى را تحمل نمود. اما به نظر مى رسد اين خطى باشد كه بوش و دولتش براى خود در مبارزه عليه ترور تعيين كرده اند: شكنجه نكينم، اما كمى اذيت، كمى تحقير و كمى هم بدرفتارى مجاز است.”

و سرانجام مفسر روزنامه “برلينر تسايتونگ Berliner Zeitung” بوش را به عمل فرامى خواند و مى نويسد: “بوش مى گويد كه هيچگاه اجازه اعمال شكنجه را نداده است چون شكنجه در تضاد شديد با نظام ارزشى ايالات متحده امريكاست. اين گفته اى است كاملا روشن. اما اكنون ثابت گشته كه وزير دفاع وى دونالد رامسفلد نه تنها اجازه استفاده از روشهاى مختلف شكنجه را داده است، بلكه حتى دستور اين كار را صادر كرده است. رامسفلد دست كم براى مدتى از چارچوب نظام ارزشى امريكا خارج شده است. حال چه بايد با اين وزير كرد كه به دستورات آقاى خود، و از آن بدتر، به ارزشهاى پايه اى امريكا، بى احترامى كرده است؟ نمى شنويم كه بگويند رامسفلد بايد كنار گذاشته شود. در اينجا هم رييس جمهور امريكا دچار مشكل است. اگر بوش مى خواهد كه حرفش را باور كنند، و اينكه قسمهايى كه مى خورد همچون حرف پوچ نباشد، بايد رامسفلد را بيرون بياندازد. دست كم اين كار را بايد بكند.”