1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آيا ايران ميانجى مناسبى در مناقشه عراق است؟

پتر فيليپ، مفسر دويچه وله / صداى آلمان۱۳۸۳ فروردین ۲۸, جمعه

از روز چهارشنبه گذشته، هياتى از دولت ايران به بغداد وارد شد تا ميان آمريكا و گروهاى شيعه به ميانجيگرى بپردازد. «دن سنور» سخنگوى تشكيلات آمريكايى غيرنظامى عراق البته ديروز از اين سخن گفت كه «هيچگونه مذاكره اى ميان تشكيلات غيرنظامى آمريكايى عراق و ديپلماتهاى ايرانى» وجود ندارد. اما منابع ديگرى خبر مى دهند كه ايالات متحده، دست كم پشت پرده از ايران درخواست ميانجيگرى كرده است.

https://p.dw.com/p/A4t0
يك ميانجيگرى پرابهام
يك ميانجيگرى پرابهامعکس: AP

چگونه است كه دقيقا جمهورى اسلامى ايران، در حال حاضر بايد نقش ميانجى را در اين ميان ايفا كند؟ هرچه باشد مدت زمان زيادى نمى گذرد كه جورج دبليو بوش رييس جمهور آمريكا، ايران را در حوزه ى كشورهاى موسوم به «محور شرارت» قرار داده بود.

يك همكارى عجيب و در هرحال غيرمنتظره! ديپلماتهاى ايرانى در عراق، به خواست آمريكا تلاش مى كنند تا از تنش ميان اشغالگران و روحانى افراطى شيعه مذهب، مقتدر صدر بكاهند. تنشهايى كه در روزهاى گذشته عراق را تا مرز يك جنگ جديد پردامنه كشانده اند.

چند ساعت بيشتر از ورود هيات ايرانى به بغداد نمى گذشت كه مقامى عاليرتبه از سفارت ايران در عراق توسط افراد ناشناس به قتل رسيد. روشن نيست كه آيا قتل مزبور با تلاش ايران جهت ميانجيگرى رابطه اى داشته است. اما در هر صورت اين امر نشانگر اين است كه ميانجيگران ايرانى در چه طاس لغزنده اى پا نهاده اند.

البته ايران بخاطر بيرون آوردن نيروهاى موءتلف اشغالگر از بن بستى كه در آن گرفتار شده اند دست به چنين اقدامى نزده است. توضيح ايران و وزير خارجه جمهورى اسلامى كمال خرازى راه را بر هرگونه سوء تفاهمى مى بندد و آن اينكه ايران اقدامات آمريكا در عراق توجيه پذير نيست. اما همزمان ايران حساب خود را از آدم ربايى و خشونت در مقابل غيرنظاميان جدا مى كند. خشونتى كه نخستين قربانى خود را داد. دولت ايران تاكيد كرده است كه چنين اقدامى با اسلام خوانايى ندارد و بدين خاطر بايد براى آن در جستجوى راه حلى بود.

اينكه چنين راه حلى چه مى تواند باشد، امرى ست كه جمهورى اسلامى ايران آن را روشن نكرده است. اما آنچه روشن است تمايل ايران براى جلوگيرى از گسترش خشونت در عراق است. گسترش موج خشونت در عراق فقط مى تواند به قويترشدن افراطيون بينجامد و از عادى شدن اوضاع جلوگيرى كرده يا آن را امكان ناپذير گرداند.

اما ايران به عادى شدن اوضاع عراق تمايل دارد. همان چيزى كه در افغانستان اتفاق افتاد. دولت ايران از دشمنان درجه اول طالبان بودند و حتا در اين ميان هزينه ى اين امر را با دادن چندين قربانى ديپلمات و خبرنگار خود دادند. به اين شكل ايران، عملا در طرف آمريكا ايستاده بود. همچنين در عراق نيز، اين امر را نمى شد ناديده گرفت كه ايران با خشنودى سقوط صدام حسين را نظاره كرد. هرچه باشد اين دو كشور سالها با هم در جنگ بودند. اما اينكه همزمان، بازهم آمريكا ايران را بخشى از «محور شرارت» محسوب كرد، براى جمهورى اسلامى بسادگى قابل پذيرش نبود كه در ماجراى عراق در سويه ى نيروهايى بايستد كه مى خواهند در جهت آغازى مجدد تلاش كنند.

با وجود اين، ايران چنين كارى كرد، و حتا كمال خرازى وزير خارجه ى جمهورى اسلامى در كنفرانس كشورهاى يارى رسان در مادريد، كه توسط اسپانيا و آمريكا تشكيل شده بود شركت كرد و پيشنهاد كمكهاى دست و دل بازانه براى عراق را داد. علاوه بر اين، ايران تاكنون بر شيعيان ناراضى عراق تاثيرى مثبت نهاده است. و نيز مدتهاست كه با مسئله كنار آمده كه يكى از رهبران شيعه، كه پيشتر در تبعيد در ايران بسر مى برد، يعنى «عبدالعزيز حكيم» كه امروز عضو شوراى موقت حكومتى عراق باشد: برادر محمدباقر حكيم كه مدت كوتاهى پس از بازگشت به عراق به قتل رسيد.

ايران در سال گذشته در عراق بيشتر نقشى مثبت و سازنده ايفا كرده است و بيش از هرچيز تلاش كرده تا از تنشهاى بيشتر بكاهد و از اين هم صرف نظر كند كه شيعيان را به قيام عليه اشغالگران فرابخواند. گويا اين رفتار، از سوى آمريكا بوضوح مورد تقدير قرار گرفته است، وقتى كه پس از زلزله ى بم، كمكهاى زيادى از ايالات متحده به سوى ايران سرازير شد. دولت آمريكا به اين وسيله مى خواست فصل جديدى را در سياست با ايران باز كند و مناسبتاتى مستقيم با اين كشور برقرار نمايد. اما در ايران چيزهاى ديگرى هم ديده مى شود: ملاها نيز با اين مسئله مشكل دارند كه از برخى اصول خو بگذرند!

و سرانجام، هم ايران و هم آمريكا در چشم انداز نزديك آغاز مجدد روابط ديپلماتيك و آشتى كامل هنوز ديده نمى شود، اما اين امر قابل تصور است كه علائق مشترك در منطقه وجود دارد. هنوز و بازهم، نقاط مشتركى وجود دارد كه با حركت از آنها، دشمنان واقعى گاهى تقريبا به چيزى مثل يك همراه و همكار تبديل مى شوند.