1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آيا كاهش نيروهاى چند‌مليتى در عراق ضربه‌اى كارى بر ائتلاف وارد مـى‌آورد؟

۱۳۸۵ تیر ۱, پنجشنبه

هر چه كه مى‌گذرد، از تعداد نيروهاى امنيتى در عراق كاسته مى‌شود. آمريكا و هم‌‌پيمان بزرگ او بريتانيا با گذشت زمان متحدان خود در عراق را از دست مى‌دهند. با وجود اين، خروج نيروها تاكنون نتوانسته ضربه‌اى مهلك به توانايى نظامى ائتلاف وارد آورد.

https://p.dw.com/p/A4bv
عکس: dpa

خروج سربازان ژاپنى از عراق نمى‌تواند ضايعه‌ى‌ جبران‌ناپذيرى بوجود آورد. علت هم اين است كه اين سربازان در جنوب غربى عراق به بازسازى كمك مى‌كردند و در نظامى‌گرى دخالتى نداشتند.

اما اگر چه اين خروج قابل جبران است، اما حقيقتى را بازگو مى‌كند، اينكه ائتلاف هم‌پيمانان مدام كوچكتر و كوچكتر مى‌شود. اين بدان معناست كه از آن ۴۹ كشورى كه در آغاز اعلام شده بود، هم پيمان شده‌اند تا به رهبرى آمريكا به عراق حمله كنند،‌ به مرور زمان كاسته خواهد شد.

حقيقت اين است كه سهمى كه كشورهاى ديگر در اين پيكره‌ى نظامى هم‌پيمان بر عهده گرفته بودند، در قياس با آمريكا و پس از آن بريتانيا بسيار كوچك و گاهى هم سمبوليك بود. در حقيقت سهم اصلى را آمريكا با بيش از ۱۰۰ هزار نيروى نظامى و پس از آن بريتانيا بر عهده داشت.

اما هر چه بود، تشكيل اين پيكره‌ى نظامى ۴۹ مليتى براى آمريكا در آغاز حائز اهميت بود، چرا كه در اين صورت مى‌شد گفت كه آمريكا در تهاجم به عراق تنها نبود، بلكه متحدانى داشت بين‌المللى كه همگى با ميل خود به اين تهاجم پيوسته بودند. اين كه تهاجم به عراق تهاجمى مشترك بود از كشورهاى مايل به جنگ: اسپانيا، ايتاليا،‌ هلند و حتى پادشاهى تونگا، تهاجمى كه كشورهاى اروپاى شرقى نيز خودخواسته به آن پيوسته بودند، كشورهايى مانند لهستان، رومانى، ليتوانى،‌ اسلواكى،‌ چچن‌، آلبانى و نيز كشورهايى كه شايد تنها انگيزه‌شان در ملحق شدن به اين جمع نشان دادن وفاداريشان به آمريكا بود.

از سال ۲۰۰۴ به بعد خروج كشورها، هم كشورهاى كوچك و هم كشورهايى مانند اسپانيا،‌ ايتاليا و فيليپين از عراق آغاز شد. با وخيم‌تر شدن اوضاع امنيتى عراق تمايل كشورها به باقى ماندن در ائتلاف كمتر و كمتر شد. فيليپين زمانى تصميم به خروج سربازهايش گرفت كه يكى از اتباعش به گروگان گرفته شد و گروگا‌ن‌گيران اعلام كردند كه در صورت عدم خروج نيروهاى فيليپين از عراق‌‌، گروگان خود را خواهند كشت. اين روند در سال ۲۰۰۵ و سال جارى نيز ادامه يافت و دامنگير ديگر كشورها گشت. پس از شكست سيلويو برلوسكونى نخست‌وزير پيشين ايتاليا در انتخابات، زمزمه‌هاى لزوم خروج نيروهاى ايتاليا از عراق بالا گرفت، تا اينكه سرانجام وزير امور خارجه‌ى ايتاليا اعلام كرد كه تا اوايل سال ۲۰۰۷ آخرين سربازان كشور متبوعش خاك عراق را ترك خواهند گفت.

حتى در خود آمريكا نيز نداهاى ضرورت خروج نيروهاى مسلح ايالات متحد از عراق روز بروز رساتر مى‌شوند، نداهايى كه تاكنون دولت آمريكا سعى كرده با آنها مقابله كند. با اين همه اگر روز خروج از عراق فرا برسد، مى‌توان آن را به طريقى مثبت عرضه كرد،‌‌ مى‌توان گفت، قرار است كه كنترل امنيتى عراق به خود نيروهاى عراقى واگذار شود، در آن زمان موضوع مهم اين خواهد بود كه آيا نيروهاى عراقى خود مى‌توانند تأمين امنيت كشورشان را به عهده بگيرند يا نه. اگر زمان ثابت كند كه عراقى‌ها اين توانايى را دارند، آمريكا مى‌تواند از موفقيت تهاجم به عراق سخن بگويد و اگر نه؟ در آن صورت دليل منطقى بدست خواهد آمد كه هم بازگشت آمريكا به منطقه را توجيه مى‌كند و هم بازگشت هم‌پيمانانى مانند ژاپن و يا كشورى ماننند تونگا را.