1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آينده دمكراسى در منطقه جنوب قفقاز

۱۳۸۲ آذر ۴, سه‌شنبه

واكنش دولتهاى غربى چنين بود كه ادوارد شواردنادزه رييس جمهور پيشين گرجستان با كناره گيرى از قدرت، دست به اقدامى مدبرانه و مسئولانه زده است. از جمله، يوشكا فيشر وزير امور خارجه آلمان نيز، از اقدام شواردنادزه استقبال كرد.

https://p.dw.com/p/A4wA
عکس: AP

وزير امور خارجه آلمان گفت رييس جمهور پيشين گرجستان “با برداشتن اين گام شايسته و مسئولانه، كشور خود را در برابر از هم گسيختگى بيشتر نجات داده است”. شواردنادزه در مقابل فشار مخالفان داخلى سر خم كرد. حال، راه براى انتخابات جديد باز است. اما، موقعيتكشورهاى همسايه چگونه است؟ آيا دورنماى راه حل هاى دمكراتيك و مسالمت آميزى از اين دست را در ارمنستان و آذربايجان هم مى توان ديد؟

انقلاب در گرجستان به شكلى آرام و بدون خشونت انجام گرفت. اما حوادث ممكن بود به گونه اى ديگر رخ دهند. در آغاز دهه ى نود ميلادى اين كشور در جنگ داخلى به سر مى برد، و ادوارد شواردنادزه رييس جمهور پيشين هم از دو سوءقصد جان سالم به در برد: يكبار در سال ۱۹۹۵ و ديگربار در سال ۱۹۹۸. در ضمن گرجستان دو جنگ جدايى طلبانه را هم تجربه كرده است.

البته معناى كناره گيرى شواردنادزه از قدرت، پايان قطعى مشكلات گرجستان نيست. اين كشور هنوز تا ثبات قطعى، فاصله اى طولانى دارد. فقر عمومى، و فساد مالى و ادارى امرى سراسرى ست. اقتصاد ويران است، و اعتمادى به سياست وجود ندارد. از اين لحاظ، گرجستان در تمام منطقه قفقاز نمونه اى برجسته است، منطقه اى كه كشورهاى آن نه تنها از نظر جفرافيايى بلكه همچنين به لحاظ شكل تكوين دمكراسى با يكديگر قابل قياس هستند.

امسال، در هر ۳ كشور گرجستان، ارمنستان و آذربايجان انتخابات برگزار شده است. انتخابات رياست جمهورى در ماه مه در ارمنستان، در ماه اكتبر در آذربايجان، و در آغاز نوامبر در گرجستان. و هيچيك از اين موارد با موازين دمكراتيك خوانايى كامل نداشت، و به گونه اى نبود كه بتوان به نتايج آنها اعتمادى داشت. در هيچيك از اين كشورها از اين امكان براى پايدار ساختن دمكراسى استفاده اى نشد. حتا در آذربايجان، حيدر على يف كارى كرد، كه فرزندش مقام او را تصاحب كند.

در آذربايجان هم مثل گرجستان انبوه مردم به خيابانها ريختند و اعتراض خود را اعلام كردند، كه البته بى نتيجه ماند. نيروهاى نظامى به شكلى بيرحمانه به سركوبى تظاهرات مردم پرداختند. ليلا على يوا كه در مركز تحقيقات ملى و بين المللى مشغول به كار است، انتخابات در اين منطقه را بدينگونه تحليل مى كند: “فكر مى كنم كه انتخابات در آذربايجان و گرجستان براى جامعه نوعى شُك بود. در درجه اول به اين خاطر كه تقلب هاى بسيارى در آنها انجام گرفت. اما فكر مى كنم كه بيش از اين امر، مردم از واكنش غرب شگفت زده شدند. كاملا روشن بود كه دولتهاى غربى اميد زيادى به انتخابات اين كشورها بسته بودند. مردم اميدوار بودند، كه انتخابات دو كشور، طبق خواست آنها باشد و خواستهاى اپوزيسيون را نيز برآورده كند. به همين دليل هم، عميقا دلسرد شدند، وقتى كه اتحاديه اروپا از انتقاد صريح پرهيز كرد”.

اروپا هنوز هم در سياست خارجى خود استراتژى روشنى در مقابل اين منطقه ندارد. در اين رابطه علائق دولتهاى اروپايى، از جمله در ارتباط با نقل و انتقال نفت از طريق آذربايجان، گرجستان و ارمنستان.

حال، پيش از هر چيز، مسايل داخلى اين ۳ كشور، باعث بى ثباتى در منطقه شده است. ليلا على يوا معتقد است: “مهمترين فاكتور در بى ثباتى اين ۳ كشور، در داخل اين كشورهاست. پيش از اين مناقشاتى وجود داشت كه عمدتا از خارج به درون كشورها سرايت مى كرد. آخرين مبارزات انتخاباتى و مناسبات سياسى قدرت، كه از داخل مى جوشند، نشان دادند كه در حال حاضر، بى ثباتى سياسى به كدام سمت مى رود”.

مسايل ديگرى نيز به بى ثباتى كنونى كمك مى كند. ارمنستان با همسايه هاى خود، آذربايجان و تركيه مناسباتى ندارد. مسايل ديگرى را نيز بايد ديد. در هر ۳ كشور نامبرده، دولتهاى مقتدر وجود داشته اند، اما اپوزيسيون اين كشورها فاقد قدرت مالى بوده است. رسانه هاى گروهى در اختيار دولتها بوده اند. حال، توسعه دمكراسى در اين ۳ كشور، بستگى زيادى به آينده گرجستان دارد. آيا گروههاى مختلف اپوزيسيون گرجستان با هم به توافق خواهند رسيد؟ آيا قدرت از بين بردن فساد مالى و ادارى در كشور را خواهند داشت؟ اگر خواستهاى دمكراتيك اپوزيسيون گرجستان عملى شود، آن هنگام، اين كشور مى تواند الگويى براى تمام منطقه جنوب قفقاز شود.