1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اتريش ميزبان شورای كشورهاى عضو اتحاديه اروپا

۱۳۸۴ بهمن ۱۰, دوشنبه

از آغاز سال جاری ميلادى، رياست ادواری شورای عالی سران اتحاديه‌ی اروپا را به مدت شش ماه، صدر اعظم اتريش، به عهده گرفته است. صدراعظم اتريش وُلفگانگ شوسِل Wolfgang Schüssel اعلام كرده كه به پشتوانه‌ی كشورش برای نزديكتر كردن ملت‌های اروپايی اقدامات موثری انجام خواهد داد. آيا تاريخ و فرهنگ چندگانه‌ی اين كشور، در اين رابطه تاثير خود را خواهد گذاشت؟ شناخت بيشتر اين كشور، به دريافت اين مطلب كمك خواهد كرد.

https://p.dw.com/p/A7Vo
ولفگانگ شوسل صدراعظم اتريش و رئيس ادوارى شوراى سران اتحاديه اروپا
ولفگانگ شوسل صدراعظم اتريش و رئيس ادوارى شوراى سران اتحاديه اروپاعکس: AP

شايد نمونه‌ی خوشآيندی برای آغاز مطلب نباشد اگر برای روشن ساختن چند مليتی بودن اتريش، به گورستان بزرگ پايتخت اين كشور، اشاره كنيم. اما تنها با نگاهی گذرا به نامهای دفن شدگان، می‌توان دريافت كه بيش از ۳۰ مليت در اين سرزمين زندگی می‌كرده‌اند. اين نمونه از اين جهت‌هائز اهميت است كه امروزه اكثريت قابل توجهی از اهالی اتريش، كشور خود را بخش برجسته‌ی آلمان می‌شمارند و دوست دارند ملت خود را يكدست و جدا از مليتهای اروپای شرقى، معرفی كنند.

با نگاه ديگری به دفترچه‌های تلفن اتريش، نامهای اسلاوى، مجارى، بلغاری و حتی تركی و يونانی زياد به چشم می‌خورند. ولی باز عده‌ی كثيری هستند كه نام‌های خود را به اصطلاح ژرمانيزه كرده‌اند تا بر گذشته‌ی شرقی خود، پرده‌ی فراموشی افكنده باشند. اين نمونه‌ها، از يك سو نشانگر تاريخ چند مليتی اتريش و از سوى ديگر نشانه كوشش‌های محافظه‌كاران كشور، برای فاصله گرفتن از اين واقعيت است.

اكنون اتريش به عنوان ميزبان شورای سران اتحاديه، اعلام كرده است در پيشبرد يگانگی ملتهای اروپايی خواهد كوشيد. در اين رابطه اقتصاد شكوفای اين كشور را نبايد از ياد برد. بيكاری در اين كشور حدود ۴ درصد يعنی كمتر از نصف اين مقدار در آلمان است و فوج كثيری از بيكاران شرق آلمان در جستجوی كار به اتريش مسافرت و مهاجرت كرده‌اند. افزون بر اين، اتريش از بالاترين درآمدهای سرانه و رفاه ملی در اروپا برخوردار است. بدين ترتيب كاركردهايی كه سالهاست در اتريش باعث باروری اقتصادی شده‌اند می‌توانند سرمشق خوبی برای اعضای ديگر اتحاديه‌ی اروپا باشند.

از لحاظ سياسی و فرهنگی اما اتحاديه‌ی اروپا در مورد اتريش، بی مشكل و مسئله نبوده است. هنگامی كه صدر اعظم كنونی اتريش در سال ۲۰۰۰ روی كار آمد، از آغاز كار، قصد داشت با راستگرايان افراطی اتريش، ائتلافی تشكيل دهد. كار به جايی رسيد كه سران كشورهاى عضو اتحاديه اروپا ً سخن از تحريم اقتصادی و سياسی اتريش به ميان آوردند. سر انجام ائتلاف با راستگرايان انجام گرفت اما رهبر افراطی عوامفريب حزب موتلف، جُرگ‌هايدِر Haider Jorg مجبور به كناره گيری شد. هزمان، دولت محافظه كار اتريش كوشيد به اعضای اتحاديه ثابت كند كه خطر بزرگی از سوی راستگرايان، متوجه دگر انديشان و اتباع بيگانه در اتريش نخواهد بود.

اكنون نگاهی كوتاه به اين سرزمين و تاريخش بيفكنيم تا قابليت پيشبرد هدف‌های فرهنگی فراكشوريش را بهتر برآورد كنيم. اتريش در اروپای مركزی قرار دارد. از سوی شمال با آلمان و جمهوريهای چك و اسلواكى، از شرق با مجارستان، از جنوب با اسلوانی و ايتاليا و از سوی غرب با سويس و ليشتن اشتاين همسايه است. دو سوم سرزمين اتريش، بر فراز كوه‌های آلپ قرار گرفته ولی منطقه‌های پرجمعيت آن در سرزمينهای پست و هموار قرار دارند. ۹۶ درصد كشور در مسير رود دون واقع شده كه درازای آن به ۳۵۰ كيلومتر مى رسد. ۴۳ درصد كشور را جنگلها فرا گرفته و به اتريش، نسبت به حالت ساحلی آن، آب و هوايی معتدل داده‌اند. بارندگی در اين سرزمين، در سال تا ۳۰۰ سانتيمتر می‌رسد. بخشهايی از كوه‌های كشور در سراسر سال، از يخ و برف پوشيده و اتريش را به يكی از مكانهای محبوب برگذاری مسابقات و برنامه‌های اسكی تبديل كرده‌اند.

اين كشور ۸۳ هزار كيلومتر مربع مساحت و ۸ ميليون نفر جمعيت دارد. به عبارت ديگر، به طور متوسط ۹۷ نفر در هر كيلومتر مربع زندگی می‌كنند و اين رقم در مقايسه با اعضای ديگر اتحاديه اروپا، تراكم كمتری را نشان می‌دهد. با اين كه از سال ۱۹۹۰ ميلادی آمار تولد در كشور، سير نزولی پيموده، جمعيت، همه ساله بيشتر شده كه طبيعتاً ناشی از مهاجرت به كشور بوده است. هم اكنون يك هفتم جمعيت كشور را غير اتريشيان تشكيل می‌دهند. بزرگترين شهر كشور پايتخت آن وين است كه يك و نيم ميليون نفر را در خود جای داده است.

تاريخ اتريش، با تركيبی كه امروزه در اين سرزمين می‌بينيم، به سده‌ی ششم ميلادی بازميگردد. در آن زمان واليان و سلطان‌های باواريا بر اين سرزمين حكم مى راندند. در اواخر سده‌ی دهم ميلادى، حكمرانان باواريا سرزمين زير سلطه‌ی خود را به سوی شرق اروپا گسترش دادند. از آن زمان اين سرزمين و ساكنان آن را Ost Arischen آريائيان شرقی يا همان اتريش ناميدند. در همان زمان بود كه اتو ىِ دوم پادشاه اين سرزمين توانست بخش زير فرمان خود را از سلطان نشين باواريا يا بايِرن امروزی كه جزو آلمان است جدا كند.

در سال ۱۲۷۸ ميلادی، رودولف اول از سلسله ی‌هابسبورگ اتريش امروزی را تا بيرون مرزهای بوهميا و موراويا كه هم اكنون جزو سرزمينهای جمهوری چك اند، گسترش داد و فرزندان او رفته رفته مقدمات يك امپراطوری چند مليتی را فراهم آوردند. از آن به بعد، اتريش كنونی گاه زير فرمان تيره‌های ژرمنی و گاه تحت سلطه‌ی پادشاهان اسلاوی قرار گرفت اما همواره مليتهای گوناگون در اين كشور در كنار هم زندگی كرده‌اند. از آنجا كه بسياری از سرزمينهای مجارستان كنونی هم در طول سده‌های گذشته از جمله قرن ۱۶ تا ۱۹ جزو اتريش بوده اند، اين سرزمين را از سال ۱۸۶۷ تا ۱۹۱۸ ميلادی رسماً امپراطوری اتريش و مجار ناميدند.

پس از جنگ جهانی اول، اتريش به مرزهای كنونی آن محدود شد و جز در سالهای ديكتاتوری نازيها كه به آلمان به اصطلاح بزرگ ملحق گرديد، در همين محدوده ماند. پس از جنگ دوم جهانی و شكست نازی‌ها، اتريش برای هميشه بيطرفی خود را از عضويت در پيمانهای نظامی و شركت در جنگها اعلام و اين بيطرفی را در سال ۱۹۵۵ در قانون اساسی كشور ثبت كرد. از سوی ديگر، در قانون اساسی قيد شد كه در اين كشور قابليت جذب مليتهای گوناگون منظور نظر باشد.

در پايان اندكی هم به معرفی صدر اعظم كنونی اتريش مى پردازيم و به خاطر تنگی وقت، حكم نهايی در مورد وعده‌ی او مبنی بر اقدامات جدی برای پيشبرد يگانگی در اتحاديه‌ی اروپا را به شما واميگذاريم: وُلفگانگ شوسِل در سال ۱۹۴۵ ميلادی در وين زاده شد. در سال ۱۹۶۸ دكترای حقوق گرفت و در همان سال به عنوان منشی حزب خود حزب مردم اتريش كه حزبی محافظه‌كار است وارد سياست شد.

شوسِل با وجود سياستهای محافظه‌كارانه‌ی حزبش، همواره از هواداران سرسخت همكاری با سنديكاهای كارگری و كارمندی اتريش بوده است و تا چندی پيش از گسترش بخش خصوصی در اين كشور جلوگيری می‌كرد. با اين همه، او در سال‌های اخير، يعنی از سال ۲۰۰۰ كه صدارت عظمای اتريش را به دست آورده، در خصوصی كردن بسياری از بخشهای دولتی دست داشته و اقتصاددانان اتريشی موفقيت‌های اقتصادی او را در همين زمينه مى‌بينند.

اسكندر آبادی