1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اتفاقى كه بايد در ايران مى‌افتاد

۱۳۸۵ آبان ۱, دوشنبه

روز گذشته (۲۲ اكتبر) در شهر زندام در نزديكی آمستردام اتفاقی افتاد كه در واقع بايد در ايران مى‌افتاد. برای نخستين بار دوازده گروه و هنرمند مختلف ايرانی كه در سبكهای راك، متال، رپ و هيپ‌هاپ فعال هستند، برای حضور در اولين فستيوال ايرانی ويژه اين سبكهاى موسيقی به هلند آمدند.

https://p.dw.com/p/A6Bx
شهرام شعرباف (راست) و بابك آخوندى از گروه اوهام در Iranian Intergalactic Musicfestival
شهرام شعرباف (راست) و بابك آخوندى از گروه اوهام در Iranian Intergalactic Musicfestivalعکس: DW

اگر اولين مسابقه موسيقی زيرزمينی ايران در اينترنت موسوم به يو ام سی كه در اوايل دهه هشتاد شمسی انجام گرفت، قدمی تعيين كننده و حتی سرنوشت ساز برای معرفی و شناسندن اين سبك موسيقی محسوب می‌شد، جشنواره‌ای كه ديروز تحت عنوان Iranian Intergalactic musicfestival در زندام در نزديكی آمستردام برگزار شد، حركتى مهم و تاريخی در راه تقويت هويت و گسترده تر كردن شبكه ارتباطی ميان گروههای ايرانی بود كه در اين عرصه فعال هستند.

اين نكته‌ای است كه همه شركت كنندگان در اين فستيوال به آن اعتقاد داشتند از جمله شهرام شعرباف بنانيانگذار گروه معروف راك اوهام كه تا به حال چندين كنسرت در خارج كشور برگزار كرده است:

«فكر می‌كنم فرقش اين است كه تا حالا اينهمه گروه ايرانی يكجا با هم و كنار هم موزيك نزدند و آنقدر طيف گسترد‌ه‌ای از موزيكهای مختلف رپ، هيپاپ، راك، پاپ و اينها. فكر می‌كنم اولين‌بار است ديگر كه اينقدر مستقل اين همه گروهها جمع بشوند و موزيك بزنند. اين خيلی خاص‌اش می‌كند. برای خودم جالب است ديگر. باحال است، بخاطر اين كه خيلی از اين بچه‌ها را از قديم می‌شناختم از طريق اينترنت يا ايميل و يا تلفن. ولی هيچوقت نديده بودمشان. ولی الان از نزديك دارم می‌بينمشان. چقدر هم عجيب است، من موزيك آنها را گوش می‌كردم و آنها هم موزيك من را. تا به حال همه‌شان مجازی بودند، توی مونيتور بودند، مونيتورهای كامپيوتر و حالا زنده شدند.»

برای كسری سبكتكينن، نوازنده بيس هم كه اوهام را در تهيه آخرين آلبوم گروه و همچنين كنسرتهای اوهام در آلمان و هلند همراهی می‌كند، حضور در اين فستيوال بزرگ تجربه تازه و جذابی بوده است:

«چنين چيزی را من در حد خيلی خيلی كوچكترش يكدفعه فقط توی تهران تجربه كردم كه مال زلزله‌ی بم بود. يك كنسرت خيلی بی‌مانندی ما گذاشتيم. يكسری گروهها بودند مثل ۱۲۷ يا همين فرزام گلپايگانی، اوهام بود كه آنموقع‌ها من با اوهام نمی‌زدم و با راد بود كه ما بوديم. فكر می‌كنم چهارپنج‌تا بيشتر نبوديم، ولی اينجا خيلی بزرگتر است و اين فستيوال و ديدن بچه‌ها هم دور هم، خب، خيلی جالب است. اصولا می‌دانيد كه دوتا ايرانی هم با همديگر آبشان توی يك جوی نمی‌رود. حالا اينهمه را دور هم جمع كردند،‌ واقعا هنر است. از اين نظر خوب خيلی جالب است.»

در چارچوب اين فسيتوال۱۰ ساعته مجموعا ۱۲ گروه از ايران، آلمان، سوئد، هلند و انگليس روی صحنه رفتند. Iranian Intergalactic musicfestival ساعت سه بعدازظهر ديروز با برنامه گروه The 11 شروع شد و پاسی از نيمه شب گذشته با برنامه گروه متال Tarantists به پايان رسيد. در بين برنامه تك تك گروهها، استراحت‌های كوتاهی تنظيم شده بود كه در طی آن، كليپ‌های ويدئوی نمايش داده می‌شد و يا قطعاتی از محسن نامجو و هيچكس، دو چهره‌ای كه موفق به آمدن به اين فستوال نشدند، پخش می‌شد. در كنار دو گروه اوهام، The 11 و Tarantists كه از آنها ياد شد، اين گروهها و هنرمندها روی صحنه رفتند. از ايران: فرزاد گلپايگانی در سبك پروگرسيو راك، سالومه و شيرعلی در سبك هيپ هاپ و گروه هايپرنووا در سبك اينديپندت راك. از انگليس گروههای زدبازی، پرشن پرينسس و ريويل كه هر سه در سبك هيپ هاپ فعال هستند. از آلمان گروه راك خاك، از هلند: ميس دی، خواننده هيپ هاپ و از سوئد هم گروه آبجيز كه با آهنگهايی پرشور و حال، اين فستيوال را حسابی گرم كرد.

ملودى، خواننده گروه آبجيز، بودن در كنار گروههای ديگه را از جذابيتهای اين فستيوال ميداند و می‌گويد: «برای خودم خيلی هيجان‌انگيز است، برای اينكه دارم با گروههای ديگر ايرانی كه بعضی‌شان را هم خيلی دوست دارم و كارهايشان را همه قبلا شنيدم و واقعا خيلی دلم می‌خواست لايو ببينم‌شان، حالا با همديگر داريم كار می‌كنيم. اين خيلی... فكر می‌كنم برای همه‌مان هيجان‌انگيز است.»

بد نيست به اين هم اشاره كنيم كه برنامه گروه‌های مختلف بين ۲۰ تا ۴۵ دقيقه تنظيم شده بود. دو بانی و برنامه ريز اين فستيوال بزرگ، مانی و شعله هستند كه حدود يك سال و نيم پيش به فكر چنين كاری افتادند و قصد داشتند كه از يك برنامه‌ای كوچك شروع كنند كه بالاخره اين كار از چند گروه رسيد به دوازده گروه.

چندين نهاد، سازمان و موسسه ايرانى و غيرايرانی، مانی و شعله را در اجرای موفقيت آميز اين حركت ياری و همراهی كردند، از جمله راديو زمانه و انجمن ايرانيان هلند. اما آيا اين فستيوال می‌تواند به موسيقی زيرزمينی يا به عبارتی غيرمتعارف ايرانی جانی تازه ببخشد؟ شهرام شعرباف از گروه راك اوهام هيچ ترديدی دراين مورد ندارد:

«حتما، حتما. مطمئنم كه اين كار را می‌كنم. بخاطر اينكه همان چيزی كه چندسال پيش شايد همه فكر می‌كردند يك چيز بچه‌بازی هست و يك جريانی‌ست كه چندتا جوان جمع شدند و يك كاری دارند می‌كنند، جدی نمی‌گرفتند. حالا آن جريان تبديل شده به يك حركت خيلی قوی، كلی آدم دارند تويش كار می‌كنند، كلی موزيك و گروه بوجود می‌آيد. به عقيده من خيلی تاثير دارد.»

و آرش بيسيست و عليرضا و گيتاريست گروه متال Tarantists هم به نكته‌ای ديگر اشاره ميكنند:

«خيلی خيلی تاثير دارد. خيلی مهم است اين حركت. همان دوست نبودنها و اين چيزها اين حركتها را از بين می‌برد، همه را به هم نزديك می‌كند و بالاخره با متحد بودن است كه می‌شود ثابت كرد چيزی را كه مثلا ما هستيم.»

«واقعا خيلی اميدوارم به آينده با اين وضعيتی كه پيش آمده. بچه‌ها تمام استعدادشان را می‌توانند نشان بدهند. تقريبا می‌شود گفت، همه گروهها با هم بيشتر آشنا می‌شوند، بيشتر همديگر را می‌خواهند و رقابتها همه صحيح می‌شود. واقعا اميد به آينده، معنی‌اش اين است.»

عليرغم تمامی مشكلات موجود چه پيش از برگزاری فستيوال و چه در حين انجام آن، برگزار كنندگان و شركت كنندگان در اين جشواره اتحاد و يكپارچگی زيادی از خود نشان دادند و حس همبستگی و پشيبانی در بين آنها به خوبی محسوس بود. به هر حال هم جای دوستداران موسيقی هيپ هاپ، راك و متال كه تو ايران هستند، در اين فستيوال خالی بود و هم جای گروههای فعال در ايران كه به گفته آرش و شهاب از گروه تارانتيس، عليرغم معضلات متعدد، به سعی و تلاش خود ادامه ميدن و به هر ترتيبی كه هست حرفشان را به گوش علاقمندان اين موسيقی ميرسانند:

«حالا اينجا همه دور هم هستيم و داريم می‌زنيم، ولی توی ايران استعداد واقعا زياد است. خيلی‌ها هستند كه واقعا كارهاشان خوب است، اما نتوانستند تا حالا اينجا بيايند يا الان هم بيايند. ولی اين برنامه‌ای كه امشب پيش آمده شايد يك راهی باشد برای استعدادهای زيادی كه توی ايران هستند، برای آينده.»

«ما جای همه را اينجا خالی می‌كنيم. جای همه خالی‌. دوست داشتيم همه بودند، ولی خوب امكانش نيست. اما دم همه گرم و اميدواريم همه بيايند و يكروزی هم ما بياييم و كنسرت دوستانمان را ببينيم. بچه‌ها دارند می‌زنند با هر سختی. مثلا ساز خريدن، وسيله خريدن و اين چيزها گران است. تمرين كردن دردسر دارد، جای تمرين يكی از معضلات است و بعد، نمی‌دانم، پايه تمرين بودن. مثلا ممكن است مسافتها دور باشد و سروقت نرسند. اين سختی‌ها هست، حالا در كنار چيزهای ديگر. ولی خوب همه دارند می‌زنند. همه دارند موزيك می‌زنند. مهم اين است.»

شهرام احدى