1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

احمدی‌نژاد و منتقدان سیاست هسته‌ای ایران

مصاحبه‌گر: مریم انصاری۱۳۸۶ آبان ۲۱, دوشنبه

محمود احمدی‌نژاد گفته است که منتقدان سیاست هسته‌ای ایران خائن هستند.صادق زیبا کلام ضمن اشاره به اثرات تحریم‌های جاری، می‌گوید که در ایران اصولاَ انتقاد و صحبت‌کردن در باره‌ی برنامه هسته‌ای کار آسانی نیست.

https://p.dw.com/p/CAfX
محمود احمدی‌نژاد به هننگام سخنرانی در دانشگاه علم و صنعت، دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶
محمود احمدی‌نژاد به هننگام سخنرانی در دانشگاه علم و صنعت، دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶عکس: AP

روز دوشنبه، ۱۲ نوامبر، محمود احمدی نژاد تحت تدابیر شدید امنیتی در دانشگاه علم و صنعت سخنرانی کرد. بنا به گزارش‌های رسیده حتی دانشجویان خود این دانشگاه تا صبح امروز اطلاعی از برگزاری چنین مراسمی نداشتند. آنچه رسانه ها از سخنان احمدی نژاد برجسته کردند، حمله او به منتقدین برنامه هسته ای ایران بود. او گفت که خیانتکاران به پرونده هسته ای را افشا خواهد کرد. مصاحبه‌ای در باره‌‌ی اظهارات احمدی‌نژاد و فضای انتقاد به سیاست هسته‌ای ایران دویچه وله نظر دکتر صادق زیباکلام تحلیلگر مسایل سیاسی در تهرا را پرسیده است.

دویچه‌وله: آقای زیباکلام، تهدیدهای آقای احمدی‌نژاد، آنطور که گمانه‌زنی می‌شود، متوجه‌ی آقای حسین موسویان عضو تیم سابق هسته‌ای ایران است. آیا این گمانه‌زنی درست است، یا اینکه تهدیدها برای بستن دهان هر کس است که از این به‌ بعد دست به انتقاد از سیاستهای دولت بزند؟

صادق زیباکلام: من اساسا فکر می‌کنم اینگونه صحبت‌کردن در خصوص کسانی که مسئولیت داشتند در گذشته درخصوص پرونده‌‌ی هسته‌ای، چندان شایسته و درست نیست. برای اینکه کسانی که در جریان پرونده‌ی هسته‌ای ایران بوده‌اند، از مقامات و مسئولین جاافتاده‌ی نظام بودند و گذشته‌شان کاملا روشن است و خدمات و مسئولیت‌هایی که داشتند. و حالا اگر فی‌الواقع ممکن است خبط و خطایی صورت گرفته باشد، این خیلی فرق می‌کند تا اینکه ما بگوییم که اینها می‌خواستند خیانت بکنند و غیره. ضمن اینکه تصمیمات هسته‌ای ایران جدا از اینکه در چارچوب شورای امنیت ملی اتخاذ می‌شده است، زیر نظر مقام معظم آیت‌اله خامنه‌ای بوده و نمی‌شود الان ما برگردیم و بگوییم که کس یا کسانی که در جریان پرونده‌ی هسته‌ای ایران قبل از دولت آقای احمدی‌نژاد بودند اینها می‌خواستند خیانت بکنند و یا خیانت کرده‌اند و صحبت‌هایی از این دست. یعنی فکر می‌کنم این به زیر سوال‌بردن مجموعه‌ی این نظام است. یعنی مردم قاعدتا این سوال را مطرح خواهند کرد که اگر به کسانی که در جریان پرونده‌ی هسته‌ای هستند، در گذشته بودند، امروز هستند و در آینده ممکن است باشند، اگر به اینها نشود اعتماد و اطمینان کرد، پس دیگر چه در این مملکت می‌ماند که بشود به آن اعتماد و اطمینان کرد. در بعد دومش که آیا این یک تهدید است که کسان دیگری را دربربگیرد که در خصوص بحث هسته‌ای مطلبی نگویند، اساسا من باید به شما خانم انصاری بگویم که بحث هسته‌ای و مسایل هسته‌ای و پرونده‌ هسته‌ای به‌گونه‌ای نبوده است که خیلی راحت می‌شد در موردش صحبت‌ کرد، انتقاد کرد و نظر داد و گفت که آیا سیاستهای دولتی خیلی درست بوده یا نبوده در گذشته و یا حتا امروز. اما بهرحال صحبت‌هایی مطرح می‌شود اینکه در جهت پیشبرد برنامه‌ی هسته‌ای و مذاکره و غیره، آیا واقعا ما داریم بهترین‌ شیوه‌ها را به‌کار می‌بریم یا نه! بخصوص این مسئله بعد از استعفای دکتر علی لاریجانی مطرح شده است. بنابراین شاید هم که به این وسیله آقای احمدی‌نژاد خواسته‌اند به انتقادهایی که در قبال برنامه‌ی هسته‌ای می‌شود و کم و بیش به گوش ایشان می‌رسد، اینجوری خواسته باشند که بگویند نبایستی سیاستهای هسته‌ای مورد نقد قرار بگیرد و انتقادی به آن وارد بشود.

آقای رمضان‌زاده، سخنگوی دولت محمد خاتمی و عضو جبهه مشارکت گفته‌ است که همه احساس خطر می‌کنند. این احساس خطر به نظر شما از برخوردهای خارجی با ایران هست یا بیشتر نگرانی از تشدید فشارها بر نیروهای منتقد است؟

من فکر نمی‌کنم مقصود آقای رمضان‌زاده این است که همه مرعوب شده‌اند و همه رنگ‌ باخته‌اند. نه، مقصود ایشان این نیست. مقصود ایشان بهرحال انعکاس چیزی‌ست که در ذهن خیلی ازایرانی‌ها هست، اینکه آیا به ایران حمله‌ی نظامی صورت خواهد گرفت یا نه، و اینکه آمریکایی‌ها بالاخره چه می‌خواهند بکنند. برای اینکه ما می‌دانیم که آمریکایی‌ها یکروز می‌گویند راه حل بحران هسته‌ای ایران مذاکره است، روز دیگر می‌گویند که نه ما همه انتخاب‌هایمان روی میز است و خب مقصود این است که ممکن است ما دست به حمله‌ی نظامی هم به ایران بزنیم. طبیعی‌ست کسانی که در ایران زندگی می‌کنند جای نگرانی برایشان هست که آیا بحران هسته‌ای ممکن است به یک رودررویی نظامی منجر بشود یا نه. و فقط هم بحث حمله‌ی نظامی نیست. واقعا تحریم‌ها یک راهی‌ست که بتدریج دارند آرام آرام آثار مخرب خودشان را وارد می‌کنند. شما با هیات مدیران دولتی و خصوصی وقتی صحبت می‌کنید، می‌گویند ما دیگر فلان کالا را نمی‌توانیم بیاوریم و دیگر به ما نمی‌دهند، فلان قطعه را ما نمی‌توانیم وارد بکنیم و فلان مواد اولیه را دیگر به ما نمی‌دهند بخاطر مسئله‌ی تحریم. مسئله‌ی گشایش اعتبار است که با تحریم‌های بانکی که از سوی آمریکا و دو کشور غربی شده است کمی مشکل دارد می‌شود و تجار و صاحبان صنایع که می‌خواهند اعتبار باز بکنند واقعا با مشکلات عدیده‌ای دارند روبه‌رو می‌شوند. حالا آن قطعنامه‌ی سوم که نیامده و در راه است. مجموعه اینها باعث می‌شود بهرحال دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی را بوجود بیاورد و بوجود آمده است.

ایشان همچنین خواهان ائتلاف بزرگ برای نجات کشور شده‌اند. منظور چه ائتلافی هست و از کدام نیروها؟

نمی‌دانم. من در اینجا خیلی با ایشان همراه و هم عقیده نیستم. چون اینکه ما بگوییم حالا بیاییم یک ائتلاف بزرگ بکنیم، اینجور نیست که حالا آمریکایی‌ها به ما اولتیماتوم داده باشند که عنقریب بخواهند حمله بکنند یا وضع کشور آنقدر بحرانی شده باشد که حکومت از حل و فصل آن عاجز مانده باشد و ضرورت دارد که تمامی نیروهای سیاسی بیایند ائتلاف بکنند. نه، ما در چنین شرایطی بسر نمی‌بریم. گفتم، اینکه نگرانی‌هایی وجود دارد، این نگرانی‌ها را باید در حد و اندازه‌اش دید و اینجوری نباید مطرح بکنیم که کشور الان به بن‌بست رسیده است، چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ‌های دیگر.

روند مسایل در آستانه‌ی‌ انتخابات به کدام سو می‌رود و چه شانسی برای منتقدین به دولت برای نقش‌آفرینی در این روند می‌بینید؟

در خصوص انتخابات من فکر می‌کنم که به بسیاری از نامزدهای وابسته به اصلاح‌طلبان یا چپ اینها به احتمال زیاد ممکن است رد صلاحیت بشوند. یعنی نامزدهایی که خیلی رسمی و علنی به جبهه‌ی اصلاحات مربوط می‌شوند که این شامل هم کارگزاران می‌شود و هم جبهه‌ی مشارکت می‌شود و هم مجاهدین انقلاب می‌شود. به استثنای تا حدودی حزب آقای کروبی حزب اعتماد ملی که تا حدودی یک رویه‌ی معتدل و میانه‌رویی را انتخاب کرده است. شاید نظارت استصوابی در مورد آنها کمی سبک‌تر بشود. بنابراین اصلاح‌طلبان بیشتر روی نامزدهای رده‌ی دوم و سومشان امید دارند که اینها بتوانند در انتخابات اسفندماه موفق بشوند و به مجلس راه پیدا بکنند.