1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

احمد شيرزاد / «امکان حصول توافق بسیار مشکل است»

۱۳۸۵ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

جامعه جهانى در روزهاى اخير به ”شكاف هسته اى” در ميان رهبران ايران چشم دوخته و به اين اميد است كه معتدل ترها بتوانند سكان را از دست تندروترها خارج كنند. همه منتظرند ببينند آيا على لاريجانى امكان استفاده از فرصت بوجود آمده را پيدا می‌كند؟ اما دبير شوراى عالى امنيت ملى با كدام طرح قادر به گشايش گره مناقشه هسته‌اى خواهد شد؟ آنچه او به عنوان پيشنهاد ارائه ميدهد، آيا با موضعگيرى هاى ضدو نقيض ساير دولمتردان راه به ج

https://p.dw.com/p/A3sZ
احمد شيرزاد: در صفحه شطرنج سياسى به گوشه‌ای رانده شده‌ايم كه امكان مات كردنمان فراهم شده.
احمد شيرزاد: در صفحه شطرنج سياسى به گوشه‌ای رانده شده‌ايم كه امكان مات كردنمان فراهم شده.عکس: DW

�يى خواهد برد؟ و آيا تلاش براى حل مناقشه بايد آنگاه جدى ميشد كه وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا تحریم‌های شوراى امنيت را تصویب كرده باشند؟

گفتگويى با دكتر احمد شيرزاد نماينده پيشين مجلس و عضو شوراى مركزى جبهه مشاركت.

مصاحبه‌: مریم انصاری

آقای لاریجانی در کنفرانس امنیتی مونیخ گفته بودند که ایران حاضر است همه‌ی ضمانت‌های قابل تصور را بدهد تا ثابت کند که نمی‌خواهد سلاحهای هسته‌ای تولید کند. حالا طرح ایشان برای از سرگیری مذاکره چی هست و آیا این پیشنهاد که بر مبنای آن ایران سانتریفوژهایش را به‌گونه‌ای به‌کار بیندازد که فقط اورانیوم تا ۴درصد را شامل بشود، می‌تواند پایه‌ای برای توافق و لغو تحریم‌ها باشد؟

احمد شیرزاد: البته جزییات طرح در مونیخ مشخص نشده، ولی تا جایی که از موضع‌گیری‌های قبلی مسئولان ایران برمی‌آید، روی چند پایه پیشنهاد آنها استوار است. یکی اینکه ایران بتواند غنی‌سازی را ادامه بدهد، دیگر اینکه ایران بتواند با بازرسهای آژانس همکاری بکند به‌طوری که از طریق بازرسی‌های آژانس این تضمین و ضمانت وجود داشته باشد که ایران به کار تولید سلاح نمی‌پردازد و سوم همکاری در مورد شرکتهای مشترک است، به اصطلاح کنسرسیوم تولید سوخت، که البته بر سر این قبلا اختلاف بود به این مضمون که ایران حاضر نبود غنی‌سازی در خارج از خاک ایران انجام بشود، در حالیکه روسها پیشنهاد داشتند که این غنی‌سازی در خاک روسیه انجام بشود. اگر احیانا اختلافات بر سر این مسئله حل بشود، پیشنهاد ایران می‌تواند یک چنین چارچوبی را داشته باشد که غنی‌سازی در چارچوب یک شرکت چندملیتی ادامه پیدا بکند و ایران بتواند در این قالب به کارش ادامه بدهد.

این پیشنهاد تا چه اندازه می‌تواند مورد پذیرش قرار بگیرد، با توجه به موضعگیری خیلی سرسختانه غرب و حتا تصویب تحریم ایران از طرف اتحادیه اروپا؟ حتا سوییس هم که تلاش کرده میانجیگری بکند، بهرحال پیشنهادش این بوده که ایران چندصد سانتریفوژش را برای فعالیت‌های تحقیقاتی‌اش نگهدارد، اما به آنها اروانیوم برای تولید سوخت تزریق نکند. حالا چه شانسی برای ایران وجود دارد که آقاى لاريجانى در چانه زنى با غرب به جایی برسد؟

احمد شیرزاد: البته این چیزی که بنده عرض می‌کنم حدس است، وگرنه بطور مشخص اینکه در مذاکرات و چانه‌زنی‌ها چه می‌گذرد، خب کسی اطلاع ندارد. ولی ببینید، مطلب این است که این پیشنهادی که عرض کردم خدمت‌ شما، متاسفانه یک‌مقداری زمان ازش گذشته. اگر چنانچه ایران می‌توانست قبل از این یک توافقی بر سر طرح روسیه انجام بدهد، بطوری که هم پرستیژ سیاسی ایران حفظ بشود و هم در واقع غربی‌ها نگرانی‌هایشان برطرف بشود، ممکن بود بشود به یک توافقی دست یافت. در حال حاضر امکان حصول توافق بسیار مشکل است و اروپا و آمریکا در موقعیتی قرار گرفته‌اند که می‌خواهند خواسته‌های خودشان را به‌هرشکلی که هست پیاده بکنند. به همین دلیل الان کار برای ایران بسیار دشوار است و بعید است که بشود در این زمینه به توافق دست پیدا کرد.

آیا توافقی که گروه ششگانه با کره شمالی بعنوان مثال کرده که غرب با کمک‌های میلیونی‌اش در عرصه‌ی انرژی‌رسانی از این کشور حمایت بکند و کره شمالی هم در مقابل کار تسهیلات هسته‌ای خودش را متوقف کند، این می‌توانست برای ایران هم سرمشقی باشد؟ مگر آقای متکی نگفته‌اند که معیار برای سقف غنی‌سازی باید برای تولید سوخت جهت تولید برق قریب ۲۰هزار مگاوات در کشور تعریف بشود. آیا بسته‌ی گروه ۱+۵ به این نیاز و فنآوری لازم در این عرصه پاسخ نمی‌داد؟

احمد شیرزاد: ببینید در اظهارنظری که مسئولین ایران می‌کنند، معتقدند که آن پیشنهادهای تشویقی خیلی قابل اعتنا نبوده و چیز مهمی در آن نبوده. ولی به نظر من مشکلی که در داخل ایران وجود دارد این است که مسئله‌ی غنی‌سازی و در بیان کلی‌ترش فن‌آوری هسته‌ای به یک مسئله‌ی حیثیتی و ایدئولوژیک تبدیل شده و این خب حل مسئله را بسیار دشوار می‌کند. در کره شمالی مسئله متفاوت است، یعنی مقایسه‌ای که شما می‌فرمایید با مسئله‌ی کره شمالی، تفاوتش در همینجاست که کره شمالی بنوعی حاضر است که به قیمت دست‌برداشتن از فنآوری هسته‌ایش امتیازاتی را بگیرد. ولی در ایران چون مسئله کاملا جنبه‌ی ایدئولوژیک و حیثیتی پیدا کرده، با هیچ چیز قابل معاوضه و معامله نیست. این است که کار را سخت کرده است، وگرنه اگر به اصطلاح آن مبنای اولیه مبنی بر این که بشود بر سر این کار معامله کرد و توافق کرد، اگر این مبنا پذیرفته بشود، بهرحال سر جزییاتش و اینکه این امتیازات کم هست یا زیاد هست، امکان چانه‌زنی برای ایران وجود داشت.

در صحبت‌هایتان اشاره کردید که الان فرصت‌هایی که می‌توانست غنیمت شمرده بشود از دست رفته. با اینحال به‌نظر می‌رسد که رهبران ایران در پی این هستند که بهرحال چاره‌ای پیدا بکنند. چون ایران هم از هر نظر تحت فشار است، هم از نظر مشکلات اقتصادی و هم از جنبه‌های بین‌المللی در منطقه و از سوی جامعه‌ی جهانی. ولى آیا می‌شود اعتماد کرد به رهبرى ایران که روی تلاشهای فعلى‌اش براى رسيدن به توافق ثابت‌قدم بماند؟

احمد شیرزاد: ببینید ما در صفحه‌ی شطرنج سیاسی به‌مرور به گوشه‌ی صفحه رانده شده‌ایم و امکان حرکتهای متنوع از ما سلب شده. شاید تا قبل از اینکه این اجماع بر سر قطعنامه‌ی ۱۷۳۷ حاصل بشود، ما می‌توانستیم به شکل‌های مختلف دست به توافقهای سیاسی بزنیم و یا موقعیت سیاسی‌مان در منطقه موقعیت بهتری بود. متاسفانه الان خیلی حرکتها از ما سلب شده و در واقع طوری به ما کیش داده‌اند که اگر بخواهیم حرکتهای به‌اصطلاح ستیزه‌جویانه‌ای را دنبال بکنیم، ممکن است بازهم ما بیشتر به گوشه‌ صفحه‌ی شطرنج رانده بشویم و نهایتا امکان مات‌کردنمان فراهم بشود. درهر صورت اینکه این موقعیت‌ها گذشته و از دست رفته است یک واقعیت تلخ است، اما بهرحال کماکان ما فکر می‌کنیم و بسیاری از اصلاح‌طلبان در داخل ایران فکر می‌کنند که اگر ما بتوانیم راه تعامل سیاسی با کشورهای مختلف دنیا را در پیش بگیریم، در آینده مجددا ممکن است فرصت‌های بهتری برای ما فراهم بشود. دست برداشتن بطور موقت از یک برنامه، به‌معنای ترک ابدی آن نیست و ما همواره می‌توانیم بر مبنای مصالح خودمان دنبال کسب منافع باشیم.