1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ادامه محاكمه ميلوشويچ

۱۳۸۳ شهریور ۱۱, چهارشنبه

محاكمه رئيس جمهور سابق يوگوسلاوى، اسلوبودان ميلوشويچ امروز با دفاعيات وى از خود ادامه مييابد، ولى از هم اكنون معلوم است كه اين كار بصورت معمول و مرسوم صورت نميگيرد، بلكه ميلوشويچ دادگاه را متهم خواهد كرد و خود نقش شاكى را بعهده خواهد گرفت. در اينباره تفسيرى از مفسرصداى آلمان پطر-فيليپ.

https://p.dw.com/p/A5T6
عکس: AP

رئيس جمهور سابق يوگوسلاوى اسلوبودان ميلوشويچ سه سال منتظر اين موقعيت بود كه بتواند حرفهاى خود را بگوش همگان برساند و عقده دل را خالى كند. هنگامى كه ميلوشويچ در آغاز تابستان سال گذشته بنحو غير منتظره به دادگاه سازمان ملل متحد براى رسيدگى به جنايات جنگ تحويل داده و از بلگراد به لاهه فرستاده شد قطعآ بر خود او معلوم بود كه هيچگاه بعنوان مردى آزاد پايتخت هلند را ترك نخواهد كرد
و بهمين جهت خود وى و مشتى طرفداران ثابت قدم او از ابتداى امر سعى وافر بكار ميبردند كه بزعم خودشان دادگاه را رسوا كنند و به جهانيان نشان دهند كه اين دادگاه محل اجراى عدالت كاذب كسانى است كه در جنگ بر يوگوسلاوى و ميلوشويچ غلبه كرده اند و اين دادخواهى در واقع ادامه نقشه اى مفصل براى مضمحل ساختن يوگوسلاوى و سپس صربستان است. ميلوشويچ در آغاز تشكيل دادگاه اظهار كرده بود كه محاكمه وى و خود دادگاه هر دو غيرقانونى است و هنوز هم بر همين عقيده است و اين موضوع را در آغاز دفاعيات خود هم تكرار خواهد كرد. دادستان دادگاه لاهه دو سال تمام ميلوشويچ را متهم به نسل كشى و جنايات هولناك ديگر كرده بود، بدون اينكه بتواند اين اتهامات را به روشنى ثابت كند.


ولى متهم يعنى ميلوشويچ بهيچوجه قصد ندارد كه از خود دفاع كند، زيرا اصولآ خود را مقصر نميداند و اگر اسم سخنرانى خود را دفاع از خود بگذارد، مثل اين خواهد بود كه به گناه خود اعتراف كرده باشد. وى خود را ملزم به اعتراف نميبيند، بلكه براى خود يك وظيفه و هدف ميشناسد و آن وارد آوردن ضربه متقابل است. وى سخن از توطئه بين المللى براى درهم شكستن يوگوسلاوى و صربستان ميگويد و نيش حمله او بيش از همه متوجه آلمان و واتيكان است كه به اعتقاد او هميشه خواهان نابودى وطن او بوده اند. البته آمريكا هم از نظر او هدفى جز اين نداشته و شاهد مدعا اينكه آمريكا بود كه نيروهاى پيمان ناتو را وادار به حمله به صربستان كرد. ميلوشويچ بخوبى خود را براى اين كار آماده كرده و در سخنرانى خود از سخنان سياستمداران و تفاسير روزنامه ها نقل قول و از شواهد زياد در تاريخ كشور خود استفاده خواهد كرد.

ولى تاريخى كه وى به آن استناد خواهد كرد تاريخى است كه خود او نگاشته است، كه گر چه حاوى يك سلسله واقعيات است، ولى تعبيراتى در مقوله علت و معلول هم دارد كه كسى جز خود وى حاضر به قبول آنها نيست. حال اگر ميلوشويچ وزير خارجه سابق آلمان هانس-ديتريش- گنشر يا پاپ اعظم را مورد حمله لفظى قرار دهد، با اين تمهيدات نخواهد توانست در برابر دادگاه به پيروزى دست يابد و قاضى دادگاه هم با حسن نيت گفته است كه بسيارى از سخنان و نظرات ابراز شده ميلوشويچ براى دادگاه قابل ملاحظه نيست. پس آيا مبارزه ميلوشويچ مبارزه اى بيهوده است؟ جواب اين سَوال را نميتوان و نبايد با اين جمله ساده از سر وا كرد كه: خوب معلوم است كه او مقصر است، چون اينگونه قضاوت پيش ساخته و بدون تعمق تآييدى خواهد بود براى نظر ميلوشويچ در باره ماهيت دادگاه.لاهه.

ولى چگونه ميتوان و شايسته است كه مردى چون ميلوشويچ را محاكمه كرد و مورد بازخواست قرار داد؟ در دادگاه نورنبرگ براى محاكمه سران رژيم نازى آلمان كار قضات نسبتآ ساده بود و در بغداد هم هر گاه محاكمه صدام حسين صورت بگيرد جريان دادرسى ساده تر خواهد بود. ولى در مورد ميلوشويچ كار از آنجهت مشكل است كه دلائل صريح و مسلمى براى مسئوليت مستقيم او در اتهامات وارده وجود ندارد. هر چند با توجه به كثرت قربانيان و شدت مصائب رژيم تحت رهبرى ميلوشويچ مطرح كردن اين تقاضا مشكل است، معهذا مرگ آن قربانيان را نميتوان با محاكمه سريع و شبه صحرائى متهم جبران كرد، بلكه اين كار بايد طى محاكمه اى از هر نظر منطبق بر اصول حاكم در جوامع دمكراتيك و حد اكثر روشنگرى وقايع گذشته و ارتباطات جنگهاى يوگوسلاوى صورت بگيرد. ولى در لاهه فاصله اى زياد با اين هدف و درخواست مشاهده ميشود.