1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

"اسب پرنده" بر پرده‌ی سینما

رودیگر زوخسلند۱۳۸۶ مهر ۵, پنجشنبه

مارتین والسر استاد توصیف درگیری های درونی‌ست. او آدمها را در موقعیت های دشوار قرار می‌دهد تا ناگزیر شوند ظرفیت ها درونی خود را برملا کنند. او با تشریح تنش های درونی موفق می شود روح یا گوهر یک مقطع تاریخی را نشان دهد

https://p.dw.com/p/BkRI
صحنه‌ای از فیلم " اسب پرنده"
صحنه‌ای از فیلم " اسب پرنده"عکس: picture-alliance/dpa

مارتین والسر نویسنده نامی معاصر آلمان در سال ۱۹۷۸ رمانی نسبتا کوچک منتشر کرد به نام "اسب پرنده" که با موفقیتی بزرگ روبرو شد و منتقدان ادبی آن را یکی از بهترین آثار ادبیات معاصر آلمان ارزیابی کردند. بر پایه رمان اسب پرنده فیلمی سینمایی ساخته شده و به تازگی در آلمان به روی اکران آمده است. رودیگر زوخسلند، از دویچه وله ، نگاهی دارد به این فیلم:

مارتین والسر با هشتاد سال سن یکی از پرکارترین و خلاق ترین نویسندگان معاصر آلمان است. والسر در تمام جریان های مهم ادبی آلمان پس از جنگ جهانی دوم حضور داشته و نقشی بارز ایفا کرده است. در آثار او مانند نویسندگان هم نسلش مانند هاینریش بل و زیگفرید لنتس، شرایط دشوار و تنش آلود آلمان پس از جنگ به تمامی منعکس است. او در شاخه ها و سبک های گوناگون ادبی ذوق آفرینی کرده و بسیاری از آثارش به زبان های گوناگون ترجمه شده است.

والسر استاد ترسیم و توصیف درگیری های درونی‌ست. او آدمها را در موقعیت های دشوار و ناگوار قرار می دهد تا ناگزیر شوند ظرفیت ها و استعدادهای درونی خود را برملا کنند. او با تشریح تنش ها و خلجان های درونی موفق می شود روح یا گوهر یک دوران یا مقطع تاریخی را به خوانندگان خود معرفی کند.

رمان اسب پرنده یکی از آثار نسبتا کم حجم والسر است که از موفق ترین آثار او به شمار می رود و تا کنون بیش از یک میلیون نسخه از آن فروش رفته است. این داستان که پیوند زناشویی یک زوج جوان را در منطقه بودن زه در جنوب غربی آلمان حکایت می کند، پس از سی سال اخیرا توسط راینر کاوفمان به فیلم برگشته است.

این داستان به رابطه ای می پردازد که زمانی ریشه و پیوندی محکم و استوار داشته اما در طول سالها به ملال و یکنواختی دچار شده است. زوج جوان هلموت و زابینه از ۱۲ سال پیش هر سال تعطیلات خود را در محلی یکسان با بچه های خود در کنار دریاچه بودن زه می گذرانند. یک بار که از ملال و بی حوصلگی به جان آمده اند، با برخوردی غیرمنتظره روبرو می شوند

- آهای، هی، این تویی هلموت؟ ببین منم کلاوس!

- ببخشید آقا، من حافظه خوبی ندارم، چیزی یادم نیست

- ای بابا! واقعا منو به جا نمیاری؟ منم کلاوس، رفیق قدیمیت، کلاوس بوخ!

- کلاوس؟ مال توبینگن نیستی؟

- واقعا که! بالاخره شناختی؟ بیا جلو پسر، بیا بغلت کنم. اما خودمونیم هلموت، تو خوب

موندی ها، اصلا فرقی نکردی، فقط یک کمی...

- معلومه، ما که دیگه بیست ساله نیستیم

- گل گفتی، یادش به خیر

- حالا چند ساله؟

- فکر کنم ۲۳ سال

- نه، درست ۲۶ سال پیش بود

کلاوس همکلاسی قدیمی هلموت است که با رفتار زمخت و منش غیرعادی خود تا حد مزاحمت، آرامش اطمینان بخش اما در عین حال ملالت بار زوج را بر هم می زند. او با روحیه طغیانی خود هنجارهای اجتماعی و اخلاقی مسلط را به چالش می گیرد. برخورد دو مرد از رویارویی دو نظام ارزشی و رفتاری متفاوت پرده می گیرد.

والسر در داستان خود جامعه مرفه معاصر و ارزش های طبقه متوسط را به باد انتقاد گرفته است که با برخورداری از رفاه و آسایش مادی تمام شور و نشاط زندگی را از دست داده است. والسر بدون پرگویی های تاریخی و اجتماعی با این کتاب کوچک برشی فشرده و واقع بینانه از زمانه خود ارائه داده است.

متاسفانه فیلم تازه ای که بر پایه داستان والسر ساخته شده موفق نشده است لایه های پنهان و زوایای ظریف داستان را آشکار کند و فضای گذشته را برای تماشاگر امروز سینما ملموس بسازد. فیلم تنها به تصویرسازی گذشته اکتفا می کند و موفق نمی شود از داربستی که برای خود ساخته خارج شود.