1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

استراتژى جديد آمريكا: «منحنى عدم ثبات» بجاى «محور شرارت»

۱۳۸۲ بهمن ۲۴, جمعه

مفهوم جديد رايج در راهبرد نظامى و ملى آمريكا، مفهوم “منحنى عدم ثبات” است. اين مفهوم يك محدوده جغرافيايى را مد نظر دارد كه مسيرش از كره شمالى آغاز شده و از آسياى جنوب شرقى و آفريقا گذشته و به آمريكاى جنوبى و جزاير كارائيب ختم مى شود. اين امر گسترش مناطق جغرافيايى منافع آمريكا را نشان مى دهد.

https://p.dw.com/p/A5XA
تحرك و سرعت بيشتر نظامى در سطح جهان
تحرك و سرعت بيشتر نظامى در سطح جهانعکس: AP

چند ماه پيش بود كه مشاوران امنيتى رئيس جمهورى آمريكا اصطلاح «محور شرارت» را در كتاب فرهنگ واژه هاى مناسبات بين المللى درج دادند. در حاليكه اين اصطلاح در كشورهاى اروپايى بيشتر گمراه كننده است. حال قرار است روز يكشنبه آينده (۱۵ فوريه) دولت آمريكا يك استراتژى و راهبرد جديد نظامى را به كنگره اين كشور ارائه دهد. در اين سند راهبردى مفاهيم جديدى به ميان آمده كه نظاميان آمريكا بدين وسيله نگاه خود به جهان را در قالب اين مفاهيم عرضه مى كنند. ديگر اصطلاح «محور شرارت» كهنه شده است. حال برخى جزئيات اين راهبرد نظامى جديد آمريكا به بيرون درز كرده است.

بايد نخست گفت كه اين سند هنوز محرمانه است. سران ارتش آمريكا قصد دارند، راهبرد نظامى و ملى جديد را نخست به كنگره آمريكا ارائه دهند. ولى يك افسر بلندپايه نيروى دريايى برخى جزئيات اين سند راهبردى را افشا كرده است.

براى «ساشا لانگه»، كارشناس امور امنيتى از انستيتوى علوم و سياست در برلين اين مفاهيم جديد مدت هاست كه شناخته شده اند. وى مى گويد:

“مفهوم جديد رايج در راهبرد نظامى و ملى آمريكا، مفهوم “منحنى عدم ثبات” است كه به نظرم مهم مى آيد. و اين مفهوم يك محدوده جغرافيايى را مد نظر دارد كه مسيرش از كره شمالى آغاز شده و از آسياى جنوب شرقى و آفريقا گذشته و به آمريكاى جنوبى و جزاير كارائيب ختم مى شود. اينكه اين كشورها را “كشورهاى دشمن” بناميم، به نظرم اغراق آميز به نظر مى رسد، ولى اين امر گسترش مناطق جغرافيايى منافع آمريكا را نشان مى دهد.”

بايد گفت، اين مفاهيم نشان مى دهند كه لحن مقامات آمريكايى تغيير كرده و زبان تصويرى كارشناسان امنيتى اين كشور ملايم تر شده است. ولى در پس جمله بندى هاى ديپلماتيك همچنان يك داعيه رهبرى جهان نهفته است. «ساشا لانگه» در اين زمينه مى افزايد:

“هسته اى از يكسرى كشورها وجود دارد كه اين كشورها كاركرد دارند و همه چيز را جهانى و متمدن مى كنند. در عين حال كشورهايى نيز هستند كه كشورهاى بدون كاركرد ارزيابى مى شوند. كشورهاى ديگرى نيز هستند موسوم به “دولت هاى داراى خلاء” كه ميان ايندو گروه جاى مى گيرند. حال آمريكايى ها مى خواهند خود را روى “دولت هاى داراى خلاء” و كشورهاى بدون كاركرد متمركز كنند و مناقشاتى را كه مى توانند از اين كشورها شعله ور گردند را در نطفه خفه كنند.”

بايد گفت كه مفهوم «محور شرارت» ديگر كهنه شده: رژيم صدام حسين سقوط كرده و عراق تحت اداره آمريكايى ها قرار دارد. در ايران نيز به نظر مى آيد كه دولت اين كشور مايل به همكارى با آژانس بين المللى انرژى هسته اى ست. از سوى ديگر كره شمالى نيز فعلا به سخنورى جنگ سالارانه خود خاتمه داده است.

ولى با گسترش عرصه جغرافيايى آمريكا، كنترل اين مناطق دشوارتر خواهد شد. به همين جهت كارشناسان استراتژى آمريكا اصطلاح ديگرى را در اين جهت ابداع كرده اند موسوم به Global Sourcing به معناى «منابع جهانى»؛ و اين معنايى ندارد جز ايجاد يك شبكه هوشمند پرتوان نظامى آمريكايى در سراسر جهان. ساشا لانگه مى گويد:

“بر اين اساس، حال بايد يكايك منابع آمريكايى را بتوان سريعتر و بطور جهانى بكار گرفت. مسئله هر بار بر سر بسيج نيرو و سيستم هايى است كه حمايت هوايى مى شوند كه بسيار سبك هستند. و اينها از تحرك استراتژيك بسيار عالى برخوردارند. ديگر نبايد چنين باشد كه اين ابزار در يك منطقه بدون استفاده بمانند، در حاليكه در منطقه اى ديگر بشدت بدان نياز است و اينها را بايد بتوان در سطح جهان حركتشان داد.”

اين امر بطور مشخص بدين معناست كه نيروهاى نظامى آمريكا نياز كمترى به تانك هاى سنگين خواهند داشت و در عوض تانك هاى سبك و رزم آزموده بايد بكار گرفته شوند. از سوى ديگر هواپيماهاى حمل و نقل پرقدرت ترى براى مسيرهاى طولانى احتياج است. در اين حالت بمب افكن هاى B52 مى توانند همچنان بكار گرفته شوند. و اين زرادخانه جديد مى تواند بطور جهانشمول بكار گرفته شود.