استقرار پرخطر و پرهزينهى صلح و امنيت در افغانستان / يك تفسير
۱۳۸۵ مهر ۱۶, یکشنبهپنج سال پيش جرج دبليو بوش، رئيس جمهورى آمريكا به مردم و كشور جنگزدهى افغانستان وعدهى صلح و آزادى را داد. وى به مردم كشورش نيز كه هنوز در شوك رويداد ۱۱ سپتامبر بسر مىبردند نيز وعده داد بنلادن و همدستانش را دستگير كرده و به تروريسم بينالملل خاتمه دهد.
امروز مىدانيم كه او نتوانسته به هر دوى اين وعدهها جامهى عمل بپوشاند. ولى براى آيندهى افغانستان ديگر چندان مهم نيست كه امروز در مورد حقانيت استراتژى نظامى واشنگتن در پنج سال بحث انتقادى صورت گيرد. واقعيت اين است كه افغانستان امروز از صلح و آزادى دورتر از اينهاست كه تصورش مىرود. پرسش تعيينكننده اين است كه جامعهى بينالملل چه راهبردى را بايد براى آينده در پيش گيرد كه طى پنج سال گذشته تحقق نيافته است.
تز شمارهى يك اين است كه در ميدان جنگ و كشتار نمىتوان در مورد آيندهى افغانستان تصميم گرفت. اينكه طالبان در نواحى جنوبى كشور توانسته بار ديگر به فعل وانفعالات خود گسترش دهد، ناشى از اين است كه زمينههاى فكرى آن در خود افغانستان و نيز در كشور همجوار پاكستان از نظر سياسى ريشهكن نشدهاند. حتا اگر بسيارى از ايشان را توانسته باشند با ابزار نظامى سركوب و نابود سازند، ولى باز همدستان جديدى قد مىافرازند.
تز شمارهى دو اين است كه اين تنها خود افغانها هستند كه مىتوانند سكان فرآيند دمكراتيزه كردن كشور را بدست گيرند؛ روندى كه پنج سال پيش از زمان كنفرانس پترزبرگ در آلمان آغاز شد. بدون يك جامعهى مدنى خودبنياد اين كشور حتا با برگزارى انتخابات يك كشور مورد حمايت جامعهى بينالملل باقى خواهد ماند.
يك علت عمدهى پيدايش و بقاى بنلادن و همدستانش در افغانستان، وجود كشورى بشدت جنگزده و عدم وجود ساختارهاى يك دولت بود كه مىتوانست مانع از رشد طالبان و شكلگيرى القاعده در افغانستان گردد.
بدون ساختارهاى يك جامعهى مدنى و بدون يك دستگاه منظم امنيتى، افغانستان بىشك بار ديگر به سرزمين تاخت وتاز طالبان بدل خواهد شد. از اين رو جامعهى بينالملل بايد تمام تلاش خود را بر عرصههاى مدنى متمركز كرده و آنها را تقويت كند.
بايد گفت كه ۸۰ درصد بودجهى افغانستان از سوى كشورهاى كمككننده تأمين مىشود و ميلياردها دلار از منابع مختلف وارد اين كشور مىگردند. و اين ديگر امرى سرى نيست اگر بگوييم كه بسيارى از نهادهاى امداد درآمد خود را از قِبَل اين كمكهاى مالى دارند. ولى كمكها كمتر بدست مردم نيازمند رسيدهاند.
صلح و آزادى براى افغانستان امرى است كه شايد پنج سال ديگر و بيشتر بدان نيازمند است. بهرحال راهى است پرسنگلاخ و پرهزينه، ولى گزينهى ديگرى براى آن در دست نيست.