1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اشپيگل و۶۰ سال گزارشگرى روشنگرانه

اسكندر آبادى۱۳۸۵ دی ۲۵, دوشنبه

هفته‌ی پيش هفته نامه‌ی اشپيگل شصت ساله شد. در همين خردادماه سال جاری بود كه گفتگويی جنجالی با رئيس جمهور ايران در اين هفته نامه انتشار يافت. در اينجا نگاه گذرايی داريم به سرگذشت اين هفته نامه كه نه تنها معتبرترين و پرخواننده‌ترين نشريه‌ی آلمانی زبان، بلكه از برجسته ترين نشريات جهان به شمار می‌آيد.

https://p.dw.com/p/A7Uu
ردولف آگشتاين بنيادگذار و نخستين سردبير اشپيگل
ردولف آگشتاين بنيادگذار و نخستين سردبير اشپيگلعکس: AP

۶۰ سال پيش در چنين روزهايی جوان ۲۳ ساله‌ای در يكی از روزنامه‌های محلی‌هانوفر آلمان مقاله‌های انتقادی تند و تيزی می‌نوشت. هنگامی كه آن جوان يعنی رودلف آگشتاين اجازه‌ی انتشار هفته نامه‌ی diese Woche (اين هفته) را به عنوان رسانه‌ای مستقل از فرماندار انگليسی وقت‌هانوفر گرفت، نام آن مجله را هم به Spiegel به معنی آينه تغيير داد. تا آن زمان، آن مجله زير نظارت مسقيم نيروهای اشغالی انگليس اداره می‌شد.

بدين ترتيب، در روز ۴ ژانويه‌ی ۱۹۴۷ نخستين شماره‌ی هفته نامه‌ی اشپيِگِل منتشر شد. سردبير جوان، قلم تيز و لحن انتقادی و افشاگر و بى محابای خود را در اين هفته نامه هم ادامه داد و به ارث گذاشت. از همان زمان، اشپيگل نماد يك رسانه‌ی منتقد و افشاگر به شمار آمد. كار به جايی رسيد كه ۴۴ سال پيش، يعنی در سال ۱۹۶۲ يكی از اسناد نظامی آلمان فاش شد كه بر پايه‌ی آن ارتش آلمان آن زمان تنها به صورت مشروط آماده دفاع از كشور در برابر حمله‌ی نيروهای خارجی معرفی گرديد.

كنراد ادنائر صدر اعظم وقت در اين رابطه خطاب به اشپيگل در مجلس گفت:

«اين بدترين خيانت به وطن است كه ما در كشورمان داريم».

در پی افشای آن مطالب، آگشتاين و چند دبير ديگر اشپيگل بازداشت و بيش از صد روز زندانی گرديدند. اشپيگل اما عملكرد خود را تغيير نداد و افشای رازهای سياسی و اقتصادی پشت پرده در آلمان و ديگر نقاط جهان را پی گرفت. آگشتاين درباره‌ی آن روزها می‌گويد:

”آن روز را يادم می‌آيد كه در ساختمان مجلس، كنراد ادنائر و كورت شوماخر هيچكدام با من دست ندادند. همان روز كذايی بود. روز انتشار آن مقاله افشاگر كه آقايان را عصبانی كرده بود.».

افشای نظامی يادشده، سيل علاقه مندان به رسانه‌های خبری را به سوی اشپيگل كشاند، به طوری كه شمارگان نشريه از مرز ۵۰ هزار گذشت. بدين ترتيب آگشتاين توانست با بهبود شرايط اقتصادی خود و همكارانش استقلال نشريه را حفظ كند و به افشا و انتقاد ادامه دهد. زمانی آگشتاين گفته بود كه اگر در قضيه و ماجرايی ترديدی باشد، بهتر است موضع مجله به سمت چپ باشد. اين روش كار نشريه ايست كه كوشيده مطالب درج شده اش يكپارچه تحقيقى، صحيح و ژرف باشند.

اشتفان آست Stephan Aust سردبير كنونی اشپيگل درباره‌ی روش كار اين نشريه می‌گويد:

”آنچه اشپيگل از آن برخوردار است، يك نام خوب، پيشينه‌ی خوب و يك تشكيلات عالی است. وقتی تشكيلات می‌گويم، منظورم كسانی هستند كه برای اين مجله كار و فعاليت می‌كنند. يعنی كسانی كه مسئول تماس و گردآوری اطلاعات برای ما هستند. می‌خواهم بگويم: قضيه بر پايه‌ی يك راز بزرگ يا يك چيز بخصوصی بنا نشده. كار ما تنها با تكيه بر پشتكار يك عده آدم كارآمد خوب می‌گردد».

اگرچه هم اكنون اشپيگل همان نماد روزنامه نگاری منتقد و افشاگر پيشين خوانده می‌شود، اما هستند روزنامه نگاران و جستارگرانی كه معتقدند اين هفته نامه در برخورد با سياستگران و دولتمداران وقت بسی كمرنگتر از پيش شده است. اوليور گرس Oliver Gehrs گزارشگر پيشين اشپيگل در كتابی به نام Spiegelkomplex اشتفان آست سردبير هفته نامه را متهم می‌كند كه اين رسانه را به يك شركت سهامی اقتصادی بدل كرده است. او می‌گويد كه سردبير مجله يكی از اصول اشپيگل و هر مجله‌ی شايسته‌ای را زير پا گذاشته و با قدرتمداران به مدارا و آشتی مشغول شده است. يكی از برجسته ترين روزنامه نگاران آلمان كه مدتی از گزارشگران بلندپايه‌ی اشپيگل بوده است هم اين موضوع را تأييد می‌كند.‌ هانس لايندكر Leyendecker می‌گويد:

”بسياری از ژورناليستها خوش دارند با دولتمداران سر يك ميز بنشينند. خوش دارند زحمتكشيده نشان داده شوند. يا دلشان می‌خواهد مطالب تحقيقشده‌ی حسابی بنويسند كه مخاطبشان را راضی كند. مخاطبشان كيست؟ همانهايی كه سر ميزشان نشسته بوده اند. خنده دار هم در شاخه و صنف روزنامه نگاری آلمان همين است. اّما اشپيگل عادت نداشت سر آن ميزها حاضر باشد و كاری كند كه از او راضی باشند بلكه اشپيگل مثل خاری بود در چشم قدرتمندها و همين بود كه اين مجله را برجسته كرده بود”.

تا حدود ده سال پيش كه رودلف آگشتاين سردبيری مجله را به عهده داشت، هر هفته به تفسير انتقادی تند يكی از موضوعات و مشكلات سياسی و اجتماعی روز می‌پرداخت. اّما پس از كناره گيری او در سال ۱۹۹۶ و به خصوص پس از درگذشتش در سال ۲۰۰۲، ديگر ستون تفسير هفتگی برچيده شد. حتا عده‌ای هفته نامه را متهم می‌كنند كه به موضوعات جنجالی دسته دوم می‌پردازد و به جای افشای مطالب سياسی به افشاگريهای فردی درجه دو و سه سرگرم شده است.

هرچه هست بيش از ۱ ميليون خريدار اشپيگل، هر دوشنبه منتظرند كه حقايق را از لابلای مطالب اين مجله‌ی وزين بخوانند. از سال ۱۹۸۸ يعنی ۱۹ سال پيش، اشپيگل يك برنامه‌ی تلويزيونی هم راه اندازی كرده كه از برنامه‌های پرطرفدار آلمانی زبان است و همان شگرد روشنگری را به صورت تلويزيونی دنبال می‌كند. از آن مهمتر اشپيگِل آنلاين است كه از سال ۱۹۹۴ ميلادی آغاز به كار كرده است. اشپيگل آنـلاين نخستين منبع خبری بود كه دست داشتن القاعده در انفجارهای ۷ جولای ۲۰۰۵ در لندن را مطرح كرد. اگرچه اشپيگل هميشه يك نشريه‌ی آلمانى زبان بوده است ولی از ۳ سال پيش بخشی از آن به عنوان اشپيگل بين المللی به زبان انگليسی هم منتشر می‌شود.

و اما در رابطه با ايران:

اشپيگل در ۲۰ پايتخت جهان دفتر و نماينده دارد ولی در ايران تنها به صورت غير مستقيم فعاليت می‌كند. خانم ناهيد صيام دوست از فعالان اشپيگل آنـلاين است كه در اطلاع رسانی از درون كشور به خوانندگان اشپيگل نقش برجسته‌ای دارد. ديتر بدناردس مسئول بخش ايران در اشپيگل است كه اگرچه در مركز اين هفته نامه در‌هامبورگ زندگی و كار می‌كند، ولی بارها به ايران سفر كرده و پيوسته با همكاران و گزارشگران درون ايران در تماس است. اشپيگل هر هفته در بيش از ۳۰۰ صفحه منتشر می‌شود. افزون بر اين، پيوست مجله است كه هر ماه به يك موضوع فرهنگى، سياسی يا اجتماعی با مقالات و تحقيقات ويژه می‌پردازد. سبك نگارش مجله اديبانه و گاه پيچيده است و خواننده را به مطالعه‌ی دقيق فرا می‌خواند.