اظهارات بحثبرانگيز رييس جمهور آلمان در مورد مسلمانان مقيم اين كشور
۱۳۸۳ شهریور ۲۷, جمعهبايد اذعان كرد كه هجوم خشم عمومى در رابطه با اظهارات «هورست كوهلر» بيشتر بر اشارات او به وضع آلمان متمركز شد و پيش از آنكه بسيارى خوانده باشند كه رييس جمهور آلمان فدرال چه گفته است، هياهو بالا گرفت. اما اين سر و صدا يكى از اظهارنظرهاى كوهلر در ارتباط با تروريسم كه كمكى به آرامش داخلى نمىكند را از نظرها پنهان داشت. وى گفت: خوشحال مىشد ”اگر كه مسلمانان در آلمان مصممانه صداى خود را بلند مىكردند. آنها اينك اين شانس را دارند سوءتفاهمها را از ميان بردارند به اين شكل كه حساب خود را به روشنى از تروريسم جداكنند“.
البته رييس جمهور آلمان تاييد كرد كه در بين مسلمانان ”چنين آرايى مسلما وجود دارند“ و بايد از ظن عمومى نسبت به آنان پرهيز نمود، اما وى با اظهارنظرهاى خود در اصل احساس منفى خفتهاى كه با توجه به اعمال خشونتآميز گروههاى تندرو مسلمان در سراسر جهان، گسترش مىيابد را در ميان مردم آلمان تقويت كرد. «ظن عمومى»يى كه هورست كوهلر در مورد آن هشدار مىدهد، از مدتها پيش وجود دارد و آنگونه كه تازهترين نظرخواهىها نشان مىدهند، اسلام براى ۸۳ درصد مردم تروريسم را تداعى مىكند.
به همين دليل هم كل مسلمانان را مسئول دانستن فقط مىتواند زيانبار باشد. از اين گذشته به هيچ وجه همه مسلمانان به شكلى متمركز سازماندهى نشدهاند و در رابطه با موضوعهاى مختلف نيز نظر واحدى ندارند. هر نوع عمومى كردنى غلط و ناشايست است و در مورد مزبور خطرناك بودن هم به آن افزوده مىشود.
به اين مسئله كه ظن و شك مردم نسبت به مسلمانان آنگونه كه آمار پيشگفته نشان داد شدت مىيابد، البته بايد اين نكته مثبت را نيز افزود كه آلمانىها بيش از ۳ ميليون مسلمان را در ميان خود پذيرفتهاند، بسيارى از خريدهاى خود را از آنان مىكنند و در سواحل درياى زادگاه آنان مرخصىهاى خود را سر مىكنند. اما روابط اجتماعى بين اين دو گروه بسيار كم است و هر يك از آنان از مذهب ديگرى حداقل آگاهى ممكن را دارند. و با وجود آنكه تلاشهايى براى ديالوگ دوجانبه مىشود اما اين روابط از سطح اقليت بسيار كوچكى تجاوز نمىكند.
در رقابت با اخبار هولناكى كه هرروزه درباره تروريسم به نام اسلام از تلويزيون پخش مىشود، رويكرد به اكثريت مسلمانان و ايجاد روابط اجتماعى بين آنان و آلمانىها وظيفهاى بس سنگين است. و دقيقا بدين سبب شخصيتهاى سرشناس بايد سنجيدهتر سخن بگويند. زيرا در غير اين صورت آنها دقيقا به عكس آن چيزى مىرسند كه مىخواهند.
اينكه سازمانهاى اسلامى در آلمان در موقعيتى نيستند كه در مبارزه با تروريسم اعلام همبستگى كنند، به همان اندازه اتهامى غيرمحتاطانه است كه غلط. براى نمونه، همين الان دو گروه از مهمترين گروههاى اسلامى حساب خود را از كنگره از پيش برنامهريزىشدهى اسلامگرايان در برلين جدا كرده اند.