1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

”اعتراضات مردم كردستان گسترده تر از آن است كه بتوان آنرا به دسيسه هاى آمريكا نسبت داد”

۱۳۸۴ مرداد ۱۹, چهارشنبه

نا آراميهاى اخير در كردستان بالاخره مسئولان جمهورى اسلامى ايران را بر آن داشت كه هياتى به منظور رسيدگى به حوادث اخير به كردستان اعزام كند. در حاليكه محمد نبى رودكى نايب رئيس كميسيون امنيت ملى و سياست خارجى مجلس در سخنان خود گاه و بيگاه به مشكلات و مطالبات مردم كردستان اشاره كرده، اما نهايتا سرنخ همه قضايا به امريكا نسبت داده. در يافتن پاسخ درست به اين تناقض صداى آلمان گفتگويى داشته با محمد صديق كبود وند، رئيس س

https://p.dw.com/p/A4Oo
عکس: AP

ازمان دفاع از حقوق بشر كردستان و صلاح الدين مهتدى كارشناس مسائل منطقه.

گفتگو: مريم انصارى


مسئولان جمهورى اسلامى معتقدند كه ملاقات چند تن از اعضاى يك گروه سياسى با عده اى آمريكايى توانسته مردم كردستان را چنان به تحرك در آورد كه منجر به اعتراضات و ناآراميهايى به وسعت آنچه در روزهاى اخير در شهرهاى كردستان شاهدش بوديم گردد. محمد صديق كبودوند رئيس سازمان دفاع از حقوق بشر كردستان اين قضاوت مسئولان را نشانه عدم درك آنها از مسائل مردم كردستان ميداند از نظر او انتشار چنين اخبارى خود اعتراف به اين حقيقت است كه مردم كردستان سياستهاى اعمال شده تاكنونى در كردستان را قبول ندارند. و ميپرسد

” چگونه است که یک سازمان، یا حزب سیاسی می تواند با یک بیانیه ی کوچک و یک دیدار با چند نفر از اتباع یک کشور خارجی اینگونه مردم را به صحنه بیاورد، آنها را دعوت بکند که یک اعتصاب سراسری راه بیندازند. ولی حکومت با همه ی آن امکاناتی که در اختیار دارد، با تمام آن رسانه های گروهی، با تمام امکانات مادی و مالی که در اختیار دارد، با همه ی آن نیروهایی که در منطقه حضور دارند نمی توانند مانع از این اعتصاب شوند. این نشان از چه می تواند باشد؟”

آقاى صلاح مهتدى كارشناس مسائل منطقه سخنان مسئولان جمهورى اسلامى را از زاويه ديگرى مورد انتقاد قرار ميدهد و معتقد است كه ”كردها بسيار مايل بودند اگر اين قضاوت مسئولان جمهورى اسلامى درست بود و آنها از پشتيبانى بين المللى برخوردار ميبودند. اما عوامل متعددی هستند که مردم را به عصیان واداشته اند، منجمله ۲۵ سال حکومت جمهوری اسلامی بدون اینکه کمترین اقدامی برای حل مسئله ی ملی کردها و اعطای آزادی به آنها کرده باشد.”

بر اين حقيقت آقاى كبودوند نيز تاكيد دارد و ميگويد:

” مردم کردستان واقعا به این نتیجه رسیده اند که قوانین موجود نمی تواند حقوق آنها را تامین کند. مردم کرد حق و حقوقی دارند که به این نتیجه رسیده اند دراین چارچوب این حقوق برآورده نمی شود و این قوانین نمی تواند این حقوق را برای آنها تامین کند.”

اما در اينجا يك سوال پيش ميايد كه آيا گستردگى جنبش آغاز شده در كردستان ايران ميتواند درعين حال از اين واقعيت متاثر باشد كه آنها اكنون با پشتوانه قوى مانند كردستان عراق، كشورى كه مرزى طولانى در منطقه كردستان با ايران دارد، روبرو هستند، چيزى كه در گذشته وجود نداشت؟

آقاى كبود وند ضمن تاييد اين مسئله كه حمايت مردم كردستان عراق يك حمايت معنوى است، حمايتى كه تاثيرات خود را بر مردم كردستان ايران ميگذارد، به آنها در پيگيرى خواسته هايشان اميدوارى ميدهد و آنها را به تقبل هزينه اى سنگين مثل تحمل دستگيرى هاى بسيار تشويق ميكند، اما با اين درك كه مردم كردستان ايران با پشتيبانى مستقيم كردستان عراق دست به اعتراض زده اند بشدت مخالف است:

” در این جریانات واقعا کردستان هیچ نوع کمک یا همیاری و حتا در انعکاس درست اخبار هم به مردم کردستان عراق کمک نکرد. ببینید، یک اعتراض بسیار محدودی در سلیمانیه عراق می خواهد شکل بگیرد. مسئولان حکومتی حتا اجازه ی برگزاری آن اعتراض را ندادند. ما واقعا به این نتیجه می رسیم که نمی توان گفت از آنجا هیچ کمکی به این جنبشی که در کردستان هست، شده است.”

با وجود اين به قدرت رسيدن يك رهبر كردها به عنوان رئيس جمهور كشور عراق و به تصويب رسيدن قانون اساسى كه حقوق ملى كردها حداقل در آن منظور شده، اين فكر را ايجاد ميكند كه همه اين تحولات به مردم كردستان ايران براى رسيدن به مطالباتشان دلگرمى بيشترى ميدهد و در ادامه حركات اعتراضى شان ميتواند موثر باشد. كبودوند:

” ما نمی گوییم بی تاثیر است. همین رییس جمهورشدن یک کرد و آن تامین بخشی از حقوق مردم کردستان عراق البته امید به کردهای ایران داده است. در این شکی نیست. این را هیچکس منکر نمی شود. ولی اینکه کردهای عراق و همان رییس جمهور کرد به این رویدادی که در کردستان ایران در جریان هست کمکی کرده باشند، باید گفت نه، اصلا و مطلقا.

و به نظر صلاح الدين مهتدى ” در طول تاریخ مبارزات کردها در هر دو سوی مرز همیشه هر پیشامد سیاسی و اجتماعی در یک منطقه موثر بوده در اوضاع آنسوی مرز. بنابراین، کاملا درست است که مردم کردستان ایران دلگرمی و تشویقی پیدا کرده اند با توجه به اوضاع کردستان عراق. مدتی پیش، در موقعی که انجمن حکمرانی در عراق سر کار بود و قانون فدرالی را برای عراق تصویب کرد یک رشته تظاهرات بسیار وسیعی را در کردستان ایران سبب شد. در حالیکه آنموقع فقط پیش نویس قانون ا ساسی بود. ولی اگر قانون اساسی جدید به تصویب برسد و یک سیستم دمکراتیک در عراق و حقوق ملی برای کردها و فدرالیسم در سرتاسر کشور پیاده بکند، بدون تردید تاثیر مستقیم و بسیار قوی در کردستان ایران خواهد داشت و عین همین مطالبات را در میان مردم کردستان ایران برخواهد انگیخت.”

ولى چشم انداز اوضاع آتى كردستان ايران با توجه به مجموعه حوادثى كه رخ داده، و با مشاهده اقداماتى كه مسئولان جمهورى اسلامى براى جلوگيرى از تكرار اين گونه اعتراضات در پيش گرفته اند چه خواهد بود؟

در اين زمينه محمد صديق كبود وند و صلاح الدين مهتدى اشتراك نظر دارند. آقاى كبود وند اين را يك اشتباه بزرگ جمهورى اسلامى ارزيابى ميكند اگر حكومت بخواهد با استفاده از شيوه هاى تا كنونى به مقابله با خواستها مردم كردستان اقدام نمايد يعنى نسبت دادن اين جنبش به عوامل بيگانه و آمريكا.

كبود وند اما به نكته ديگر و مهمترى نيز اشاره دارد، اينكه ” حتا تنزل خواست ها و مطالبات مردم کرد به تامین معیشت و رفاه و اینجور چیزها، قطعا جای امیدی باقى نميگذارد، البته برای حکومت که بتواند در دراز مدت مسئله ی کردستان را حل بکند. شاید در کوتاه مدت با همین بگیر و ببندهایی که شده، با همین تعداد افرادی که از نیروهای مدنی دستگیر شده اند و حکومت اگر فکر می کند با گرفتن اینها می تواند اعتراض مردم کردستان را خاموش کند اگر بخواهد این چنین اقدام و عمل کند و ادامه بدهد به این طریق واقعا در اشتباه است.”

آيا جمهورى اسلامى توانايى پرداخت هزينه چنين اشتباهى را دارد؟ به نظر آقاى صلاح الدين مهتدى ”توانايى و ظرفيت دولت جمهورى اسلامى هم براى فشار و تهديد و سركوب حدى دارد. مثلا ديروز يك هيات از مجلس شوراى اسلامى و كميسيون امنيت ملى مجلس براى مذاكره با مردم به مهاباد آمدند، با مردم نشستند صحبت كردند و به مردم قول دادند كه اين مطالب را بتوانند به تهران ببرند و با مقامات مركزى به گفتگو بنشينند. اين نشانه اين است كه دولت متوجه شده است كه راهى جز گفتگو با مردم و حل مسائل از طريق مذاكرات وجود ندارد.