1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اعتقادهاى دينى و انتخاب‌هاى اجتماعى ايرانيان

۱۳۸۴ دی ۷, چهارشنبه

بر اساس يك نظرسنجى كه نتيجه آن در روزنامه‌ی "اعتماد" منعكس شده، مردم ايران در زمينه‌هاى مربوط به باورها و فرايض دينى بسيار معتقد و جدى هستند اما در حوزه انتخاب‌هاى شخصى و اجتماعى، موافق مرزبندى با غيرمذهبى‌ها يا كسانى كه نماز نمى‌خوانند، نيستند. در اين نظرسنجی حدود ۶۰ درصد پرسش‌شوندگان هم مخالفت خود را با دخالت دادن عقايد مذهبى شهروندان در گزينش دانشگاه‌ها و اداره‌ها ابراز داشته‌اند.

https://p.dw.com/p/A7Qm
قريب به اتقاق ايرانيان عميقا به خداوند معتقدند اما نگاه آنها به زندگى اجتماعى و سياسى با تسامح بسيار همراه است.
قريب به اتقاق ايرانيان عميقا به خداوند معتقدند اما نگاه آنها به زندگى اجتماعى و سياسى با تسامح بسيار همراه است.عکس: dpa - Report

مهيندخت مصباح

آقای مصطفی‌ تاج‌زاده‌ ، معاون سابق وزارت كشور نتايج يك نظرسنجى علمـى سراسرى در ايران را كه در زمستان سال ۸۲ انجام شده، در شماره‌ی روز چهارشنبه ٧ دی روزنامه‌ی «اعتماد» منتشر كرده است. اين نتايج با فرض صحت و اعتبار علمى آن، حاوى نكات تامل برانگيزى هستند كه می‌توانند محمل تحقيقات و مرور كارشناسى هر يك باشند. به چند نمونه از اين داده ها توجه كنيد:

- ۹۵ درصد هموطنان ما چنانچه بيمارى يا عذر شرعى نداشته باشند، خود را مقيد به گرفتن روزه درماه رمضان می‌دانند.
- ٨/٩٤ درصد هم‌ميهنان معتقدند كه اعمال خوب و بد انسان در آخرت محاسبه می‌شود.
- ٧/٩٣ درصد مردم معمولا از خدا ميخواهند در زندگى به آنها كمك كند.
- ٨/٩٢ درصد ايرانيان صدقه می‌دهند.
- ٦٦/٩١ درصد هموطنان در انجام امور مهم زندگى به خدا توكل ميكنند.
- اما با همه اين ارقام بالاى اعتقادى و قلبى، ۷۲ درصد هم‌ميهنان ما با اين گزاره كه نبايد با آدم‌هايى كه نماز نمى‌خوانند رفت و آمد كرد، مخالفند.
- ٢/٥٣ درصد مردم با ندادن پست ادارى به شهروندان معتقد به جدايى دين از سياست مخالفند.
- و ديگر اين كه حدود ٧/٦٠ درصد مردم موافق دخالت دادن عقايد مذهبى شهروندان در گزينش دانشگاهها يا ادارات نيستند.

به باور سه چهارم ايرانيان، ارتباطات خصوصى و بعضا اجتماعى مردم نبايد به علت عدم التزام شهروندان به فرايض دينى همچون نماز خواندن قطع شود. اين اعتقاد ناشى از ضعف ايمان مردم نيست، بلكه آنها به تجربه دريافته اند اين نگرش و ايجاد اين محدوديت ها در اغلب موارد ناممكن است.

پرسش كليدى دخالت اعتقادهاى قلبى و مذهبى افراد در ورود به دانشگاه يا كار را با چند شنونده راديو آلمان در ميان گذاشتيم.

كيومرث: من بعنوان يك فرد تحصيلكرده ايرانى و بعنوان كسى كه دوران دانشگاه را اينجا سپرى كرده معتقدم اعتقادهاى مذهبى نبايد در گزينش هاى تحصيلى و كارى منعكس شود. من خودم مذهبى هستم. نمازم هميشه بجاست. روزه می‌گيرم اما فكر می‌كنم مذهب يك امر شخصى است و ربطى به مسائل بيرون و اجتماع ندارد. حتى روايت داريم كه نبايد سئوال كرد تو نماز می‌خوانى يا نه؟ اما خود من در گزينش سازمانى كه الان كار می‌كنم با سوال‌هايى مواجه شدم كه واقعا تعجب كردم. من خودم مقلد امام خمينى هستم ولى نمى‌فهميدم اين سئوال‌ها را از كجا آورده‌اند. فكر می‌كنم اين‌ها بيشتر بهانه‌اى است براى سنگ انداختن جلوى طرف.

گلشن: مذهب يك چيز شخصى است مثل اسم است و نبايد بگيم براى استخدام و اين چيزها ملاك باشد. در هيچ كجاى دنيا اين كار را نمى كنند.

آقاى عباسيان: گزينش در همه سيستم‌ها هست ولى در مملكت اسلامى نمی‌شود عده‌اى بيايند و در كارها باشند و اعتقاد هم نداشته باشند. اصلا چنين چيزى غيرممكن است. در اروپا و آمريكا هم گزينش هست. وقتى شما قرار باشد در يك نظام اسلامى زندگى كنيد، فرق نمى‌كند رييس باشيد يك كارمند ساده. بايد به اين تشكيلات اعتقاد داشته باشيد.

آقاى نعيم: اگر كسى واقعا مذهبى نباشد، استخدام نمی‌شود. اگر بشود هم بعدا زيرآبش رو ميزنن. اين چيزها فراوونه، مسئله شايستگى در اداره اهميت نداره. شغل‌هاى اصلى را خانواده‌هاى شهدا و جانبازان مى‌گيرند.

كيومرث می‌گويد اكثر كسانى كه از نظر مذهبى در هنگام گزينش كارنامه‌شان خوب بوده، بر عكس در اداره‌ها و اماكن عمومى كاركرد خوبى ندارند.

”يكبار رفتم در اداره مخابرات آقايی بود كه ريش فراوان داشت ولى وقتى سوال مخابراتى كردم، اصلا جواب نداد و تنها به ساعت روبرويش نگاه می‌كرد كه كى برود. می‌خواهم عرض كنم كه مسائل مذهبى در كار و تخصص دخيل نيست. خيلی‌ها هستند كه فرايض مذهبى خود را خوب انجام می‌دهند اما در امور اجتماعى آنطور كه بايد و شايد درست رفتار نمى‌كنند.“

آقای تاج‌زاده نوشته است: اگر آمار ۹۵ درصدى اعتقاد به توحيد و معاد و نبوت را با آمار بيش از ٦٠ درصدى مخالفان دخالت اعتقاد مذهبى در گزينش اداره‌ها و دانشگاهها را مقايسه كنيم، روشن می‌شود كه اكثر قريب به اتقاق ايرانيان عميقا به خداوند معتقدند اما نگاه آنها به زندگى اجتماعى و سياسى با تسامح بسيار همراه است. اين واقعيت جامعه ايرانى است.