امكانى براى پيشرفت سريعتر
۱۳۸۵ مرداد ۶, جمعهدرحال حاضر كشمكشهای زيادى در ميان استادان، مسئولان آموزشى و سياستمداران برسر تغيير سيستم دانشگاهها و مدارس و تطبيق آن با ساير كشورهاى اروپايى وجود دارد. محافل آكادميك با كوتاه كردن زمان تحصيل موافق نيستند و معتقدند كه اين از بار علمى دانشگاهها كم میكند و دانشجويان بىسوادى را تحويل جامعه میدهد. موافقين كوتاه كردن دوره درسى دبيرستان و دانشگاه در مقابل به ناكارآمد بودن سيستم آموزشى اشاره میكنند و اينكه دانشجويان كشورهاى ديگر با زمانى كوتاهتر مطلقا بىسوادتر از آلمانىها نيستند، اما در مقابل بمراتب زدوتر و بهتر از نيروى كار متخصص و جوان استفاده میكنند.
اما يك موسسهای خصوصى به نام ”مدرسه بازرگانى فارغ التحصيلان جوان” در شهرهايدلبرگ از سال ۲۰۰۱ پروژهای را آغاز كرده كه به دانش آموزان دبيرستان امكان گذارندن واحدهاى دانشگاهى همزمان با گرفتن ديپلم دبيرستان را میدهد. اين پروژه در تمام آلمان تك است. دانش آموزانى كه داوطلب شركت در اين پروژه هستند میتوانند پس از اتمام موفقيت آميز آن از دوره "Hauptstudium" يعنى از سال سوم دانشگاه به درس خود ادامه دهند. شرط شركت در اين پروژه البته پشتكارزياد و صرفنظر كردن از بسيارى چيزهايى است كه دانش آموزان ديگر علاقهای به چشم پوشى از آنها ندارند.
***
ساعت سه ونيم يك روز چهارشنبه است و دانش آموزان دبيرستان ”ويلى هلپاخ”هايدلبرگ پس از هفت ساعت درس حسابى خستهاند. با به صدا درآمدن زنگ مدرسه همه مشغول جمع كردن كيف و كتابهايشان میشوند. كسى ديگر حال و حوصله فكر كردن به مباحث سنگين اقتصادى را ندارد بجز دونفر.
براى نينا وافن اشميدت و سيمون كانتنى هنوز اول كار است. آنها از مدرسه راهى مدرسه بازرگانى و مديريت جوانان میشوند. سه ساعت و نيم ديگر دروس سنگين رشته اقتصاد در انتظار آنهاست. و پس از آن نيز بايد روى تمام آنچه كه در طول روز يادداشت كرده و شنيدهاند، كار كنند. دوسال است كه برنامه هرهفته آنها ايندو همين است. تنها در تعطيلات است كه فرصتى براى نفس كشيدن پيدا میكنند. و روزهاى شنبه كه بقيه هم كلاسىهايشان تا لنگ ظهر میخوابند، نينا و سيمون مشغول واحدهاى درسى دانشگاه میشوند.
نينا میگويد:
”ساعت غذا خوردن را از برنامه حذف كردهايم و سروتهاش را با يك ساندويچ سر كلاس هم میآوريم چون وقتمان ارزشش بيشتر از اين حرفهاست.”
نينا دخترى است با موهاى بلوند، اندامى زيبا و قيافهای جذاب و كمى جدى. البته سيمون هم در خوشقيافگى دست كمى از او ندارد. مخرج مشترك هر دو پشتكار و بلند پروازى است. هردو میخواهند سريعتر از ديگران باشند، بهتر و موفقتر. آنها جزو اولين دانش آموزانى هستند كه در پروژه مدرسه بازرگانى و مديريت براى جوانان شركت كردهاند.
اكنون مدتهاست كه در آلمان بحث بر سر طولانى بودن دوره دانشگاه است. بيشتر سياستمداران اعتراض دارند كه فارغ التحصيل شدن از دانشگاههاى آلمان زمان بمراتب بيشترى را نسبت به مثلا انگلستان میبرد. صاحبان صنايع هم شكايت دارند كه جوانان آلمانى با سنى بالاتر از جوانان ساير كشورها وارد شغل و حرفه میشوند. لودويگ گئورگ رئيس اطاق صنايع و بازرگانى معتقد است كه:
”بايد روى مدارس سرمايهگذارى كرد. و شعار ما بايد اين باشد كه زودتر شروع كنيم و سريعتر به پايان بريم.”
البته در مجامع آكادميك كم نيستند كسانى كه با بدبينى به اين سياست نگاه میكنند. جالب است بدانيد كه دانشگاه هايدلبرگ از جمله مراكز آموزش عالى است كه همكارى با اين پروژه را رد كرده. نگرانى از اين است كه با اين كار از بار علمى دروس كاسته شود. آنها معتقدند كه حجم دروس دبيرستان به اندازه كافى سنگين هست واگر دروس دانشگاهى هم به آن اضافه شود، به دانش آموزان فشار زيادى وارد میشود و آنها را از پيگيرى عميقتر دروس باز میدارد. اما دانشگاههايى هم هستند كه از اين پروژه استقبال كردهاند و اين امكان را به دانش آموزان میدهند كه همزمان با تمام كردن دبيرستان واحدهاى دانشگاهى را هم بگذرانند.
شرط شركت در اين پروژه اين است كه داوطلبان در سطح يك دانشجو بتوانند واحدهاى خود را بگذرانند و اين كار سختى است.هانس ولفگانگ آرندت استاد دانشگاه مانهايم میگويد:
”من از دانش آموزان انتظار دارم دروس دانشگاهى را نه كارى جنبى، در كنار درسهاى مدرسه، بلكه مانند يك دانشجو ببينند. عجله آنها براى اينكه هرچه سريعتر و جوانتر وارد بازار كار شوند براى من دليل قانع كنندهای براى پذيرش اين طرح نيست.”
بسيارى روانشاسان نيز معتقدند كه اين پروژه فشار روحى زيادى به دانش آموزان وارد میكند. آنها میگويند كه معلمها به اندازه كافى از دانش آموزان كار میكشند. از اين گذشته گرفتن واحدهای دانشگاهى اين احساس را در دانش آموز ايجاد میكند كه درس مدرسه را جدى نگيرد و به آن به عنوان موضوعى پيش پا افتاد نگاه كند.
اما رئيس مدرسه بازرگانى و مديريت جوانان معتقد است كه اشكال از سيستم آموزشى آلمان است و میتوان با برنامهريزى درست و متديك بسيارى مشكلات را حل كرد. او میگويد كه بجاى انتقاد به هر پروژه جديدى بايد علاقه به كار بيشتر و پيشرفت را در جوانان ايجاد كرد.
مهم اين است كه به جوانان امكان پيشروى و شكستن فرمها و قالبها داده شود. آنگاه هركس میتواند خودش بنا بر ظرفيتهايش تصميم بگيرد. نينا وسيمون كه تا بحال از پس اين كار به خوبى برآمدهاند. آنها حتى براى تامين شهريه شركت در دروس دانشگاهى كارهاى جانبى مثل تدريس زبان انگليسى براى كلاسهاى پايينتر هم میكنند. سيمون درعين حال يكى از افراد گروه موسيقى پاپ مدرسه هم هست و براى بلندپروازىاش بخاطر سريع تر تمام كردن دانشگاه چندان از علايق ديگرش نزده. او میگويد كه تنها وقت كمترى براى دوست دخترش دارد. كه اين هم زياد مهم نيست. نينا اضافه میكند كه موقع شروع اين پروژه نمیدانست كه با يك دست دو هندوانه برداشتن چقدر سخت است. اما بعد از دو سال از تصميمى كه گرفته بىاندازه راضى است. او میگويد كه آنقدر آموخته كه ارزش اين همه زحمت را داشته.
شركت در مدرسه بازرگانى و مديريت جوانان شهريهای معادل ۱۶۰ يورو در ماه هزينه دارد. و تمام دانش آموزان از كلاس هشتم به بعد با داشتن معدل ٨/٢ كه معادل ۱۵ ايران است در آن ثبت نام كنند. پس از آن نيز بايد مقررات بسيارى را رعايت نمايند. از جمله به پايان بردن واحدها در زمان معين. جالب است بدانيد كه ۵۰ درصد شركت كنندگان پس از مدت كوتاهى غربال میشوند.
درحال حاضر تنها ۳۰ دانش آموز هستند كه در اين مدرسه به درس ادامه میدهند. مواد درسى دانشگاهى كه آنها برداشتهاند به عنوان مثال ”مديريت پروژه” و يا ”حل منازعه” است. آنها بايد دركنار دروس يك دوره كار عملى در شركتهاى مختلف هم بگذرانند.