1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتخابات ریاست جمهوری و پرسش دموکراسی

۱۳۸۴ تیر ۳, جمعه

روز جمعه، تهران مثل همه‌ی روزهای تعطیل خلوت و آرام است. مهلت شرکت در انتخابات تا ساعت ۷ بعدازظهر اعلام شده اما هم مردم و هم مسئولان می‌دانند که این مهلت تمدید خواهد شد. مردم با توجه به تجربه‌ی دوره‌های پیش و جمعه‌ی گذشته روز تعطیل خود را برای رأی دادن خراب نمی‌کنند و تا غروب سفرهای یک روزه و گشت و گذار در نقاط خوش آب و هوای شمال تهران را با هوای گرم و دم کرده‌ی شهر عوض نمی‌کنند.

https://p.dw.com/p/A498
رييس جمهور آتى ايران؟!
رييس جمهور آتى ايران؟!عکس: AP

حوزه‌هایی که، چون حسینیه‌ی ارشاد یا مسجدالنبی، سنتاً محل تجمع بیشتری هستند از ساعت آغاز کار شاهد حضور رأی دهندگان و خبرنگاران داخلی و خارجی بودند. اما با نزدیک شدن گرمای نیمروز این حوزه‌ها نیز همچون اغلب حوزه‌های دیگر با صفهای طولانی و ازدحام رأی دهندگان مواجه نیستند. مسئولان حکومت می‌کوشند با ترغیب مردم به شرکت در انتخابات، آنگونه که در تبلیغات رادیو و تلویزیون مدام گفته می‌شود، «مشت محکمی بر دهان جرج بوش» و بدخواهان انقلاب بزنند.

سران جناحهای مختلف مشارکت گسترده در انتخابات را پیش از هر چیز به مشروعیت تظام و نفی پایگاه اجتماعی نداشتن جمهوری اسلامی تعبیر می‌کنند. ستاد انتخاباب وزارت کشور اعلام کرده که در دور اول ۶۲/۶ درصد صاحبان رأی در انتخابات شرکت کردند. به نظر می‌رسید تجربه‌ی ناکامی اصلاح‌طلبان در اجرای وعده‌هایشان، که اغلب با سد ارگانهای انتصابی روبرو بود از علاقه‌ی مردم به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری کاسته باشد، اما، لااقل بنابر آمار رسمی وزارت کشور، این رقم چندان از میانگین درصد شرکت کنندگان در دوره‌های پیش که ۶۴ درصد است کمتر نیست.

روز چهارشنبه که اخرین روز تبلیغات بود در بسیاری از نقاط تهران تجمع هواداران کاندیداهای راه یافته به مرحله ی دوم و مردم که با حرارت به بحث و جدل مشغول بودند حال و هوای دوران انقلاب ۵۷ را در یادها زنده می‌کرد. هواداران رفسنجانی همه‌ی توان خود را صرف تکیه بر خطر اختناق و محدود شدن آزادیها کرده‌اند اما شواهد حکایت از آن دارد که بخش بزرگی از مردم از بیکاری، تورم، فساد و اوضاع بد اقتصادی بیشتر در عذابند و فقدان حقوق شهروندی و پایمال شدن آزادیهای سیاسی و اجتماعی از دغدغه‌های بلاواسطه‌شان نیست.

نزدیک حسینیه‌ی ارشاد مرد میانسالی که رای خود را به نفع احمدی‌نژاد به صندوق ریخته می‌گوید: «رفسنجانی هشت سال بود و کاری نکرد.» و معتقد است احمدی‌نژاد اهل دزدی نیست و قصدش خدمت به مردم است. ظاهرا این شعار احمدی‌نژاد که آغاز «ذلت و بیچارگی مسلمین» را همزمان با کاخ نشین شدن زمامداران قلمداد می‌کند برای بسیاری از مردم قابل فهم است. احمدی‌نژاد که مدتی (۷۶ ـ ۷۴) استاندار اردبیل بوده، کمتر از ۷ درصد آراء رأی دهندگان این شهر را به خود اختصاص داده است. اما این نکته که می‌تواند حکایت از نارضایتی و بی‌اعتمادی مردم این استان نسبت به تواناییهای او باشد نه تنها در میان مردم موضوع صحبت نیست بلکه از سوی هواداران رفسنجانی نیز آن چنان که باید مورد تاکید قرار نگرفته است.

واقعیت این است که به مرحله‌ی دوم راه یافتن احمدی‌نژاد چنان دور از انتظار بود که حتا مخالفانش فرصت بررسی برنامه‌ها و دلایل روی آوردن رأی دهندگان به او را نیافته‌اند. البته توفیق احمدی‌نژاد برای هواداران و نزدیکان فکری‌اش نیز چندان قابل پیش بینی نبود. به همین دلیل تمرکز امکانات اقتدارگرایان و بسیج آراء سازماندهی شده به سود او تنها در واپسین روزهای پیش از انتخابات صورت گرفت.

از آنجا که در ایران هنوز احزاب به درستی شکل نگرفته‌اند و برنامه‌ی گروه‌های سیاسی برای اداره‌ی مملکت روشن نیست، پیش‌بینی و درک رفتار رأی دهندگان کار دشواری است. نابسامانی اقتصادی، ریخت وپاشها و سوء استفادهای مالی آنقدر عیان است که هر کس در زندگی روزمره‌ی خود صدها مثال و مصداق آن را شاهد است. شاید این واقعیت یکی از دلایلی باشد که برخی رأی دهندگان در احمدی‌نژاد شخصیتی خارج از دایره‌ی مسئولانی می‌بینند که در بع قرن گذشته در اداره‌ی کشور و در هدایت نهادهای سیاسی و اقتصادی اصلی کشور نقش و سهمی داشته‌اند.

تعدد مراکز تصمیم‌گیری و تمرکز قدرت در ارگانهای غیرانتخابی تصوری روشن از برنامه‌های درازمدت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را ناممکن می‌کند. به همین دلیل رأی دادن و ندادن به یک کاندیدا نیز می‌تواند نه به دلیل برنامه‌های او که تابع عوامل مختلف و غیرقابل پیش بینی باشد.

دور اول انتخابات با اعتراضها و جنجالهای بسیار همراه بود. عده‌ای و از جمله مهدی کروبی و مصطفی معین به دخالت در روند رأی گیری معترض بودند و برخی از آرایی را که نصیب احمدی‌نژاد شده بود حاصل دخالت بخشی از نیروهای انتظامی و مخدوش عنوان کردند. در دور دوم انتخابات هواداران احمدی‌نژاد پیش دستی کرده و هشدارهایی مبنی بر امکان یا وجود برنامه‌هایی برای دخالت هواداران رفسنجانی در روند رای گیری می‌دهند.

نماینده تبریز، محمد رضا ميرتاج‌الدينى، عضو شورای مرکزی فراکسیون اکثریت مجلس، به خبرنگار خبرگزاری فارس گفته است: « اخبار نگران كننده‌اى شنيده مي‌شود كه حكايت از همكارى برخى مسئولان اجرايى با ستاد انتخاباتى يكى از نامزدهاى رياست جمهورى دارد». او نگران است «كه در پى گزارشات جهت‌دار اين دسته از بازرسان كه در شعب خاص حضور خواهند داشت، امكان عدم امضاى صورتجلسات از سوى عوامل اجرايى و نهايتاً ابطال صندوقهايى كه نامزد رقيب حائز اكثريت آرا است فراهم شود.».

فاطمه آجورلو، نماینده کرج نیز با انتقاد از «راه‌اندازی جنگ روانی علیه یکی از کاندیاها»، نگرانی خود را از «خريد و فروش راى در برخى مناطق محروم» اعلام کرده است. در پی این اظهارات و تذکر برخی دیگر از نمایندگان رئیس مجلس، حدادعادل نیز از خاتمی خواسته تا شرایطی فراهم کند که بازرسانی از سوی هر دو کاندیدا در هنگام شمارش آراء حضور داشته باشند. خاتمی در پی این درخواست شفاهی و مذاکرات تلفنی با رئیس مجلس در دستورالعملی به وزیر کشور نوشت: «با كمال تاسف رفتارهاى تخريبى و خلاف اخلاق عليه نامزدهاى محترم كه از مرحله اول شروع شده بود، در مرحله دوم انتخابات با حجم وسيعى همچنان ادامه داشته است.»

خاتمی اعلام کرد، «دولت مصمم همه توان خود را در برگزارى انتخابات سالم و پاسدارى از راى واقعى مردم به كار گيرد». او همچنین امروز صبح پس از انداختن رأی خود به صندوق گفت : «سلامت انتخابات را تضمین می‌کنم.»

در ارتباط با تخلفات دور اول انتخابات علی یونسی وزیر اطلاعات امروز صبح از دستگیری عوامل تخریب کاندیداها خبر داد اما در مورد محل دستگیری آنها گفت: «اگر در اين باره چيزى بگويم ماجرا رنگ و بوى ديگرى پيدا مي‌كند.»

به هر تقدیر در طول حیات جمهوری اسلامی کمتر انتخاباتی جامعه‌ی ایران را اینگونه قطبی کرده بود و کمتر انتخاباتی بوده که پیش بینی نتیجه‌ی آن اینچنین دشوار باشد. یکی از دلایل نامشخص بودن برنده‌ی انتخابات این است که بسیاری از رای دهندگان نه به علت علاقه و اعتقاد به کاندیدای مورد نظر خود بلکه در مخالفت با دیگری است که رای می‌دهند. مردمی که پس از هشت سال ریاست جمهوری رفسنجانی برای نمایندگی مجلس هم به او اعتماد نکردند اکنون باید پای صندوقهای رأی بروند تا به رقیب او «نه» بگویند.

از سوی دیگر عده‌ای با برگزیدن احمدی‌نژاد به شخصی «نه» می‌گویند که بدون رئیس جمهور شدن نیز از قدرت بسیار برخوردار است و به رغم تکذیبهای بیشمارش او را صاحب ثروت بی‌حسابی می‌دانند که از اموال مردم اندوخته است. بسیاری از اشخاص و گروههایی که به هواداری از رفسنجانی پرداخته‌اند پیش از آنکه طرفدار او و برنامه‌هایش باشند مخالف رقیب او هستند. آیا این مخالفت و نگرانی دلیل و انگیزه ای کافی برای انتخاب او خواهد بود؟

نتیجه‌ی انتخابات هرچه باشد می‌تواند سرآغاز دوران جدیدی در حیات جمهوری اسلامی ایران باشد؛ آغازی بر پایان دورانی که «دوران اصطلاحات» خوانده می‌شود یا آغاز انتظار انجام وعده‌های بسیار.

بهزاد کشمیری‌پور، گزارشگر صدای آلمان در تهران