1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتخاب سال ۲۰۰۵ ميلادى، به عنوان سال اينشتين

۱۳۸۳ دی ۲۹, سه‌شنبه

در آلمان سال ۲۰۰۵ ميلادى كاملآ به گراميداشت ياد آلبرت اينشتين تعلق ميگيرد. زيرا امسال۲ سالروز را بايد جشن گرفت. روز ۱۸ آوريل، پنجاهمين سالروز فوت اين فيزيكدان نابغه و۳۰ ام ژوئيه يكصدمين سالگرد فرضيه نسبيت اينشتين. سياستمداران مسئول به همين مناسبت، سال ۲۰۰۵ ميلادى را رسمآ سال اينشتين ناميدند.

https://p.dw.com/p/A6XG
عکس: dpa

آلبرت اينشتين يكى از مشهورترين پژوهشگران تاريخ است. او در سال ۱۹۰۵ يك سرى از كارهاى تحقيقى خود را ارائه نمود، كه پايه هاى دانش آنزمان را بشدت به لرزه درآوردند. تئوريهاى انقلابى او درباره فضا و زمان، اركان اساسى علم فيزيك شدند و زمينه علوم طبيعى مدرن را فراهم كردند. اما محققان نابغه در قرن بيستم كم نبودند، با اين وجود، تصاوير كمتر كسى، به كثرت اين پرفسور ژوليده مو، كه از سر آنارشيسم زبان دراز كرده خود را به نمايش ميگذارد، در گوشه و كنار به چشم ميخورند. اينشتين، نخستين ستاره عموم، در زمينه علم بود.

ديتر هوفمن يكى از كاركنان انستيتوى ماكس پلانك براى تاريخ علوم در برلين، در پى پاسخى براى اين پرسش است كه، اصولآ چطور شد، اينشتين از اين شهرت جهانى برخودار گرديد. درخشش اينشتين، احتمالا از ماه نوامبر سال ۱۹۱۹ آغاز شد، يعنى زمانيكه، تصاوير تهيه شده در يك سفر علمى، براى نظاره يك خورشيد گرفتگى درنزديكى خط استوا نشان دادند كه، اجرام عظيم، واقعآ باعث ايجاد خميدگى در اشعه نور ميگردند، همانگونه كه اينشتين پيشبينى كرده بود. به عقيده پرفسور يورگن رن مدير انستيتوى ماكس پلانك:" همين امر، اينشتين را يك ستاره جهانى كرد. اين خبر، همه جا سرتيتر مطالب بود. اما اين با يك پيشزمينه سياسى نيز ارتباط داشت. اين خبر، مربوط به زمانى بود كه، آلمان همچون گذشته در انزواى سياسى بسر ميبرد و توانائى يك دانشمند عاليرتبه آلمانى ميتوانست، تا حدى در توازن اين واقعيت، موثر واقع شود."

بنابراين با اميد رسيدن به تفاهم بين خلقها، در سال ۱۹۱۹ اينشتين، يك شبه مشهور شد. از او نقل ميشود:" در حال حاضر هر درشكه چى و هر گارسنى در اينباره بحث ميكند كه آيا فرضيه نسبيت صحيح است يا نه. آيا اين براى من مسخره به نظر ميرسد كه، اينجا و آنجا توده هاى برانگيخته درباره تئورى منبحث ميكنند، يعنى موضوعى كه اين مردم، يك كلمه آنرا هم درك نميكنند؟ من مطمئنم، كه اين، پديده راز نفهميدن است كه، آنها را جلب ميكند."

حتى اگر آلبرت اينشتين اين جنجال و هياهوى دور و بر خود را بيش از اندازه ميديد، با اين وجود اغلب از آن بهره ميبرد، تا عموم مردم را براى آيده آلهاى خود، تحت تاثير قرار دهد، يعنى ايده آلهائى همچون صلح، آزادى و حقوق بشر. او به عنوان يك دموكرات معتقد از جمهورى وايمار در برابر دشمنانش دفاع كرد. به مثابه يك صلحدوست سرسخت رشد ايده هاى نازيسم در آلمان را محكوم نمود و به عنوان يك تبعيدى يهودى در آمريكا، براى دفاع از حقوق سياهپوستان تلاش كرد. پيش از همه فعاليتهاى سياسى اينشتين بودند، كه باعث شدند، اين دارنده نشان نوبل، در زمان زندگى خود نيز، چهره اى افسانه اى باشد.

به گفته رن:"طبيعتآ بمب اتمى و در اين زمينه نامه او به روزولت يكى ديگر از موضوعات مهمى بود كه به معروف شدن اينشتين دامن زد. مسلمآ بايد از تلاشهاى فراوان او در آمريكا براى مبارزه با سو استفاده از انرژى هسته اى بخاطر يك نظم مسالمت آميز نام برد." به دليل اهميت بسيار زياد اينشتين، نشريه نيويورك تايمز به او عنوان "انسان قرن بيستم" را داد.

پرفسور رن در خاتمه ميافزايد:"هر فردى بايستى بتواند مسئوليت مسائلى كه به او ربط پيدا ميكنند را برعهده گيرد. و هر كسى بايد از افقى گسترده برخوردار باشد. در مورد اينشتين اين افق گسترده باعث گرديد كه در تلاشهاى اجتماعى خود فعال باشد. اين واقعيت را ميتوان بويژه در دوره جنگ جهانى اول بخوبى مشاهده كرد. در آن زمان تقريبآ تمامى همكاران او در شيفتگى از جنگ شركت جستند اما او نه. و من معتقدم اين هم نمونه است كه، هر فردى بسادگى همراه جريان اكثريت نشده بلكه، هميشه مكررآ در جستجوى ابعاد آزاديهاى رفتار و رويه شخصى خود باشد.