1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتشار شماره جديد «باران» فصلنامه فرهنگ و ادبيات

۱۳۸۳ آبان ۱۵, جمعه

به ندرت پيش آمده است كه نشريه‌اى در خارج از ايران، بازتابى را در داخل كشور بيابد كه فصلنامه «باران» يافته است. شماره ۴ و ۵ اين فصلنامه اينك منتشر شده و با حجمى بيش از ۱۹۰ صفحه، پس از گذشت نزديك به يك سال و نيم، نشان داده است كه مى‌تواند با وجود مشكلات متعدد نشر در خارج از ايران، همزمان با تداوم كار خود، از كيفيت مناسبى نيز برخوردار باشد.

https://p.dw.com/p/A6Ia
عکس: DW

چگونگی شکل گيری ايده ی انتشارات باران از زبان مسعود مافان، مدير مسئول نشريه و مدير «نشر باران»: ”نزديک به ۲ سال پيش برای انتشار چنين نشريه ای با آدمهای مختلف رايزنی کردم تا نويسنده هايی که می توانند با ما همکاری کنند را جذب کنم. نتيجه ی آن اين شد که تلاش کنيم نشريه ای منتشر کنيم که معرف ادبيات ایرانی در خارج کشور باشد و همچنين جايی باشد برای نويسندگان ايرانی در داخل ايران تا آنها هم بتوانند آثار خود را منتشر کنند. بهزاد کشميری پور را به اين دليل به عنوان سردبير باران انتخاب کرديم که مسئله ی ادبيات برای او بسيار جدی بود، تجربه ی کار يک مجله ی ادبی را پشت سر داشت و ارتباطات خوبی با نويسنده ها و شاعران و منتقدين ايرانی در خارج و ايران داشت“.

فصلنامه ی باران چنان پژواک وسيعی در ايران داشته است که حتا چندی پيش خبرگزاری دانشجويان ایرانی «ايسنا» از جمله در مورد اين نشريه با سردبير آن مصاحبه کرده است. علت مطرح بودن و توجه ويژه ی محافل ادبی ايران را از بهزاد کشميری پور، سردبير «باران» پرسيديم: ”در دهه ی گذشته سفرهای نويسنده های ايرانی به خارج از کشور و سفر نويسنده های ايرانی به داخل گسترش بسيار زيادی پيدا کرده بود و رفت و آمدها زيادتر شده بودند. اينها شايد يکی از عواملی باشد که زمينه ی آشنايی را فراهم کرده بود و می شد از اين طريق نشريه ای منتشر کرد که پاسخگوی نياز هر دو طرف باشد. به اينها بايد عامل اينترنت را هم اضافه کرد که فاصله ها را تا حد بسياری کم کرده است و حداقل آنهايی که در ايران هستند، راحت تر می توانند با نشريه ی باران در تماس باشند. عامل مهمتر ديگر اين بوده است که در چند سال گذشته بخصوص با شروع جايزه های ادبی، توجه به ادبيات خارج از کشور بسيار بيشتر شده است. تقريبا در هر دوره ای يکی از کتابهايی که برنده ی يکی از اين جوايز متعدد ادبی شده است، کتابی ست که مولف يا نويسنده اش در خارج از کشور بسر می برده است و طبيعی ست که در چنين شرايطی نشريه ای که در خارج از کشور منتشر می شود و تلاش می کند که بخش اعظم مطالب خود را از مولف های خارج از کشور تهيه کند، مورد توجه باشد“.

اما با وجود مشکلات عديده ای که ناشران خارج از کشور با آن مواجه هستند، ارتباط نويسندگان و شاعران آنسو و اينسو، و بويژه رسيدن نشريه به خوانندگان و علاقمندان در ايران چگونه امکان‌پذير می شود. مسعود مافان توضيح می دهد: ”ما با مشکلات خيلی زيادی رو به رو بوديم. گاهی اوقات مجبور بوديم کار را پست کنيم. اين سمجی و تلاشی که می کنيم برای مجلات »انديشه آزاد« و »مکث« نداشتيم. دوم اينکه ارتباطات خيلی بيشتر شده است، ميزان رفت و آمدی که ايرانيان به خارج می کنند و مسافرانی که در واقع خودشان به اينجا می آيند، هديه می خرند. آدمهای زيادی به ما تلفن می کنند که مسافر هستند و از دوستانشان شنيده اند که چنين مجله ای در می آيد و می خواهند هديه بفرستند. علاوه بر اينها ما سعی می کنيم از طريق پست که نسبت به گذشته کمی شرايط آسانتری دارد، استفاده کنيم“.

فصلنامه ی باران عملا همچون محل ملاقات بسياری از نويسندگان و شاعران داخل و خارج از کشور عمل می کند و مرزی را در ميان نمی نهد. اين فصلنامه موضوع بحث برخی از نشریات ايران و بسياری از سايتهای اينترنتی داخل کشور بوده و هست. تا جايی که در بسیاری از موارد باران همچون پلی نگريسته می شود ميان ادبيات فارسی داخل و خارج از کشور. نگاه سردبير باران به اين موضوع: ”در چند سال گذشته خود به‌خود احساس می شود که اين آشنايی و اين گسترش کنجکاوی و توجه به ادبيات خارج از کشور ضرورتهای جديدی را ايجاب می کند و ما فکر می کنيم در نشریه ی باران بتوانيم امکانی را فراهم کنيم که ادبيات داخل و خارج در کنار هم عرضه شود. در اين ميان، مسئله ی کيفيت مطالب برای ما در درجه ی اول اهميت قرار دارد. ما تلاش می کنيم که از طريق اين مجله به سهم خودمان بتوانیم در ارائه ی آن چيزی که در خارج از مرزهای ايران توليد می شود، سهمی داشته باشيم“.