1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتظامی از بردن خود به ثبت‌نام رحیم‌مشایی خبر نداشت

HK۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه

عزت‌الله انتظامی بازیگر سینما ماجرای همراهی خود با مشایی و احمدی‌نژاد برای ثبت‌نام در انتخابات را فاش کرد. او در یادداشتی نوشت پس از ماه‌ها دوندگی بی‌حاصل برای ثبت بنیادش، او را بدون اطلاع قبلی به وزارت کشور بردند.

https://p.dw.com/p/18Zup
عکس: inn.ir

عزت‌الله انتظامی بازیگر سینما و تئاتر ایران با انتشار یادداشتی نوشته است که چگونه بدون اطلاع قبلی، او را برای ثبت‌نام اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات ریاست جمهوری به همراه محمود احمدی‌نژاد به محل وزارت کشور برده‌اند.

به‌گزارش خبرگزاری "ایلنا"، در یادداشت عزت‌الله انتظامی که جمعه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ منتشر شده آمده که پس از ماه‌ها دوندگی بی‌حاصل برای ثبت ‌"بنیاد فرهنگی و هنری عزت‌الله انتظامی"، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۳ بعدازظهر به او اطلاع داده‌اند "آماده باشید ماشین می آید دنبالتان".

بخش‌هایی از یادداشت عزت‌الله انتظامی

• ماه ها برای ثبت بنیاد دویده بودم. ناچار فکر کردم دست به دامن آقای مهندس مشایی شوم. هفته‌ی قبل به ایشان پیغام داده بودم که واجب العرضم و برای مذاکرات باید خدمت برسم. فورا لباس پوشیدم. چیزی نگذشته بود که خبر دادند ماشین آمده. با سرعت رفتم پایین. شخصی که در مسیر مرتب با بی‌سیم صحبت می‌کرد به کسی که آن طرف خط بود گفت "بله ایشان آمدند." حرکت کردیم.

• راننده چراغِ گردان قرمز رنگ را بالای ماشین قرار داد، با سرعت خیابان‌ها را طی می‌کرد و شخص بی‌سیم به دست هم مرتب خبر می داد که ما کجا هستیم و کی میرسیم. من جلوی ماشین پهلوی راننده نشسته بودم. مردم با حیرت نگاهم می کردند که مرا با این ماشین و با این سرعت کجا می برند! نزدیک کاخ ریاست جمهوری با بی‌سیم شماره، رنگ ماشین و اسم سرنشینان را گفتند تا برای ورود هماهنگ شود.

• دستور دادند از درب خیابان ولی عصر داخل شویم. به جلوی ساختمان رسیدیم. محوطه پر از مردهای پیر و جوان و پلیس بود. مرا پیاده و بلافاصله سوار ماشین دیگری کردند. مدارک و اسناد موزه قیطریه و بنیاد را با خودم برده بودم، حتی برای آقای بی‌سیم به دست هم مطالب خودم را تعریف کردم. خیلی با محبت گفت "چیزی نیست. انشاالله همین امروز تمام می‌شود." ناگهان آقای مشایی سمت ماشین ما آمد شیشه ماشین را پایین کشیدم و گفتم مختصرعرضی دارم که به کمک شما احتیاج است. گفت با ما بیایید همین امروز انجام می‌دهم.



• آقای مشایی سوار ماشین بزرگ سفید رنگی شد و ما بلافاصله پشت سر او حرکت کردیم. بالاخره بنیاد داشت ثبت می شد... دوندگی هایم به نتیجه می‌رسید و نگرانی‌هایم رفع می‌شد... "بنیاد فرهنگی و هنری عزت الله انتظامی"... ناگهان دیدم میدان فاطمی هستم... گلدسته‌های مسجد نور... ماشین با سرعت جلوی یک درب آهنین ایستاد. تازه فهمیدم اینجا وزارت کشور است! همه جا پراز پلیس بود. ماشین آقای مشایی جلوتر رفت.

• به محوطه که رسیدیم من را از راهروهای طولانی بردند... به جایی رسیدیم که مملو از جمعیت بود. آقای رییس جمهور و مشایی و عده‌ای دیگر، همه آنجا بودند. مرد جوانی آمد و مرا همراه خودش باز به راهروهای تودرتوی دیگری برد. واقعا خسته شده بودم... مجبور بودم با عصا پا به پای او راه بروم. به سالن بزرگی رسیدیم. آنجا یک صندلی سه نفره فلزی آبی رنگ دیدم خودم را به آن رساندم و روی صندلیِ وسط نشستم. مرد جوان همراهم گفت باید برویم جلوتر. گفتم نمی توانم از اینجا تکان بخورم. به هرحال او رفت و مرا تنها گذاشت. نمی‌دانستم آنجا چه خبر است فقط پر ازسروصدا و آدم های جورواجور بود... کمی گذشت... درب سالن ناگهان باز شد و جمعیت حمله کرد داخل. صندلی‌ای که من روی آن نشسته بودم یک وری شد و به زمین افتادم. فقط سعی می کردم به زحمت پاهای جراحی شده‌ام را حفظ کنم که لگد نخورند و زیر دست و پا له نشوم. با داد و فریاد من بالاخره دو سه نفر به دادم رسیدند. صندلی را درست کردند و من را روی آن نشاندند.

• جمعیت به داخل سالن هجوم برد. حیران مانده بودم چه کار کنم؟ ناگهان دیدم آقای مشایی و آقای رییس جمهور و چند نفر دیگر که همراه آن‌ها بودند از روبرو به طرف من می‌آیند. آقای مشایی طرف چپ من و آقای رییس جمهور طرف راست من نشستند. ناگهان اطرافمان پر شد از دوربین‌های عکاسی. آقای مشایی گفت "چی شده؟ یه خرده شاد باشین! "‌من حرفی نداشتم که بزنم. عکاس ها تند و تند عکس می گرفتند. عکس‌شان را که گرفتند محل را ترک کردند و من باز همان جا بهت زده وسط آن صندلی سه نفره تنها ماندم. مرد جوان که آمد مرا ببرد خانه گفتم چه شد؟ گفت "امروز که دیگه نمیشه بعدا انشاالله اوراق رو براتون میاریم"...

عزت‌الله انتظامی بازیگر باسابقه سینما و تئاتر
عزت‌الله انتظامی بازیگر باسابقه سینما و تئاترعکس: farhangnews.ir



مرخصی احمدی‌نژاد برای همراهی مشایی

اسفندیار رحیم‌مشایی در پنجمین و آخرین روز ثبت‌‌نام داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ به همراه محمود احمدی‌نژاد و عزت‌الله انتظامی در وزارت کشور حضور یافت.

به گزارش خبرگزاری "ایسنا"، اسفندیار رحیم مشایی هنگام ورود به ستاد انتخابات کشور در پاسخ به این پرسش که آیا برای ثبت‌نام به وزارت کشور آمده، گفت: «این‌گونه می‌گویند».

رحیم‌مشایی پیش از آغاز کنفرانس خبری خود در روز ثبت‌نام با تذکر احمدی‌نژاد اعلام کرد که رئیس دولت امروز را مرخصی گرفته تا حضور او در ستاد انتخابات شبهه‌ای ایجاد نکند. بیش از نیمی از نمایندگان مجلس و اکثریت اعضای هیات نظارت بر انتخابات اما، در روزهای اخیر حمایت علنی محمود احمدی‌نژاد از نامزدی رحیم‌مشایی را اقدامی مجرمانه خوانده‌اند.

در ماه‌های اخیر محافظه‌کاران منتقد دولت از مفاهیمی چون "بهار"، "زنده باد بهار" و "بهار نزدیک است" که در سخنرانی‌های محمود احمدی‌نژاد و اسفندیار رحیم مشایی تکرار شده به عنوان شعار تبلیغاتی کاندیدای دولت در انتخابات نام می‌برند.

عزت‌الله انتظامی: آقای مشایی گفت "چی شده؟ یه خرده شاد باشین!
عزت‌الله انتظامی: آقای مشایی گفت "چی شده؟ یه خرده شاد باشین!عکس: ISNA