انفجارهاى مصر و بنيادگرايى اسلامى
۱۳۸۵ اردیبهشت ۵, سهشنبهمصر، باز هم انفجار و باز هم به خون كشيدن گردشگران خارجى. اين بار منطقهى ساحلى دهب، واقع در جنوب شبه جزيره سينا، هدف قرار گرفت. روز گذشته سه انفجار جداگانه مناطقى از بندر دهب را به لرزه درآورد. بسيارى زخمى شدند و در ميان دست كم ۲۳ كشتهى انفجارها، يك كودك آلمانى نيز ديده مىشود.
اين بار عامل كيست؟ پس از انفجارهاى تروريستى سالهاى ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، دولت مصر ردپا را در ميان باديهنشينان شبهجزيرهى سينا مىجست. مدتهاست كه روابط اين گروه از مردم مصر با دولت مركزى متشنج است. صحرانشينان كه خود را شهروند درجهى دو حس مىكنند، از ميزان توجه دولت به خود ناراضىاند. غرور صحرانشينان فقير شبه جزيره سينا زمانى بيشتر جريحهدار شد كه پس از حملات ياد شده، نيروهاى مسلح هزاران تن از باديهنشينان را دستگير و بازجويى كردند. با اين حال عامل پيدا نشد.
مخالفت با سيستم حكومتى مصر، سنت است و تنها مختص صحرانشينان نيست. پس بايد رد تروريستها را درجاى ديگرى جست، در ميان رهبران اين مخالفتها يعنى اسلامگرايان افراطى كه دهها سال است در مصر فعاليت دارند، اسلامگرايانى چون عوامل گروه ”اخوانالمسليمن“ كه معتقدند، بايد به بنيادهاى ارزشى اسلام بازگشت. گروه يادشده كه در سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنا بنيان نهاده شد، تأثيرات فزاينده غرب را بر جامعه محكوم مىكرد و مىگفت كه بايد با دولت مصر به عنوان كارگزار غربىها مبارزه كرد. دولت هم بىكار نماند و فريادهاى اخوانالمسليمن را با بازداشت، تبعيد و كشتن اعضاء و هوادارانش پاسخ گفت. با گذشت زمان، اخوانالمسلمين متحول شد و با وجود اينكه هنوز هم گروه ممنوعه بود، سعى كرد كه با شركت در انتخابات پارلمانى در عرصهى سياسى كشور حضور يابد.
اما همهى رايكالهاى اسلامگرا چنين راهى را برنگزيدند، همچون به اصطلاح ”افغانها“يى كه در مصر فعاليت مىكنند. اينها اسلامگرايانى هستند كه در زمان حضور نيروهاى اتحاد جماهير شوروى سابق در افغانستان در كنار ”مجاهدين“ افغان عليه اشغال شوروى مىجنگيدند و در آنجا فنون نظامى و بكارگيرى مواد منفجره و اسلحه را ياد گرفتند. با فروپاشى نظام حاكم بر شوروى اكثر اعضاى اين ”گردان بينالمللى“ به كشورهايشان بازگشتند و در آنجا راه مبارزه با رژيم حاكم را در پيش گرفتند.
آن بخشى از گروه كه در افغانستان باقى ماند، به حمايت خود از اعضاى اين ”گردان بينالمللى“ كه اكنون در كشورهاى مختلف سرگرم مبارزه بود، ادامه داد. اما همه جا بخت با آنها يار نبود. در الجزاير و مصر، دولت با قدرت در صحنه حاضر شد و مانع بزرگى بر سر راه آنها ايجاد كرد. پس از عمليات تروريستى شهر لوكسور مصر و كشته شدن حدود ۶۰ گردشگر خارجى، دولت مصر به ضد حمله دست زد، بسيارى از بنيادگرايان اسلامى دستگير و بقيهشان زير نظر گرفته شدند، با اين وجود هستهى گروه برجاى ماند و بعدها سعى كرد تا با ايجاد رابطه با شبكهى تروريستى القاعده، اسامه بن لادن رهبر و ايمن الظواهرى رهبر عقيدتى شبكه، قدرت گيرد.
به اين علت است كه در انفجارهاى ديروز شبه جزيره سينا مىتوان به دنبال عوامل گوناگونى گشت: نيروهاى تندروى مخالف دولت، صحرانشينان ناراضى و تروريستهاى بينالمللى. سواحل شرقى سينا مكان مناسبى براى فعاليتهاى هر سهى اين گروههاست. ۶۰ هزار كيلومتر مربع زمين غير مسكونى با كرانهاى به وسعت ۲۰۰ كيلومتر كه مشكل بتوان آن را كنترل كرد. طعمه و هدف تروريستها در اين مناطق، گردشگران خارجىاند، مهم نيست از كدام كشورى باشند، اسراييل و يا كشورى ديگر، مهم اين است كه صنعت گردشگرى مصر در پى اين حملات آسيب مىبيند. اگر اين منبع درآمد چند ميلياردى مصر حتى براى مدت كوتاهى آسيب ببيند، دولت ضربه خواهد ديد.
اما تروريستها در محاسباتشان همهى جوانب را در نظر نگرفتهاند. دولت مصر با چنين حملاتى اگر چه خسارت مىبيند، ولى سرنگون نخواهد شد و مردم نيز نه از دولت بلكه از تروريستها رويگردان خواهند شد.