1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اهدای جایزه ‌هاینریش هاینه به یورگن هابرماس

BM۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه

شهر دوسلدورف، زادگاه یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعه‌شناس آلمانی، با اهدای جایزه‌ی هاینریش هاینه به این متفکر نامدار، از او ستایش کرد. هابرماس به هنگام دریافت جایزه‌ی خود، از اروپای واحد دفاع کرد.

https://p.dw.com/p/172cG
عکس: picture-alliance/dpa

یورگن هابرماس، فیلسوف ۸۳ ساله‌ی آلمانی، روز جمعه (۱۴ دسامبر/۲۴ آذر) جایزه‌ی هاینریش هاینه‌ی شهر دوسلدورف را به دست آورد. این جایزه با یک جایزه‌ی نقدی ۵۰ هزار یورویی همراه است.

هیئت داوران شهر دوسلدورف، یورگن هابرماس را یکی از مهم‌ترین متفکران کنونی جهان خواند و  به مناسبت زندگی پرثمر وی، او را شایسته این جایزه معرفی کرد. جایزه‌ی هاینریش هاینه یکی از مهم‌ترین جایزه‌های ادبی است که به شخصیت‌های برجسته داده می‌شود.

هابرماس روز جمعه در مراسم دریافت این جایزه، از اروپای واحد دفاع کرد و گفت، پارلمان اروپا می‌تواند "احمقانه‌ترین پیشداوری‌ها" را که هاینریش هاینه شاعر نیز از آن‌ها سخن گفته بود، نقش بر آب کند.

یورگن هابرماس که یکی از با نفوذترین متفکران کنونی آلمان است، در مباحث فلسفی و اجتماعی و سیاسی آلمان و اروپا نقش مهمی دارد. او در بحث‌های مربوط به معضلات عصر جهان‌روایی فعالانه شرکت می‌کند.

هابرماس این اواخر در رابطه با بحران یورو، خواهان هم‌پیوندی عمیق‌تر اروپا شده است.

نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی هابرماس

هابرماس در سال ۱۹۲۹ در دوسلدرف زاده شد. وی تحصیلات عالی خود را در رشته‌های فلسفه، روان‌شناسی و ادبيات آلمانی در دانشگاه‌های گوتينگن، زوريخ و بن گذراند. از سال ۱۹۵۴ با سمت استادی در دانشگاه هايدلبرگ به تدريس فلسفه پرداخت.

هابرماس از سال ۱۹۷۱ به مدت ده سال با سمت رئیس انستيتوی ماکس پلانک به کار پژوهشی در زمينه‌ی تأثير دانش و فن بر زندگی اجتماعی مشغول بود. پس از آن بار دیگر به محیط آکادمیک بازگشت و به تدريس فلسفه و اين بار در دانشگاه فرانکفورت پرداخت. وی در اکتبر ۱۹۹۴ در فرانکفورت بازنشسته شد.

هابرماس تا کنون جايزه‌های علمی و فلسفی گوناگونی چون جايزه‌ی هگل، جايزه‌ی فرويد و جايزه‌ی آدورنو را به دست آورده است. آوازه‌ی جهانی او نتيجه‌ی سال‌ها استادی افتخاری در دانشگاه‌های معتبر آمريکا چون هاروارد است.

يکی از شاخص­های انديشه­ی هابرماس آن است که وی در چارچوب جوامع مدرن، هنوز توانايی­های بالقوه­ای برای خرد انتقادی و ارتباطی می­بيند و بر اين باور است که "عقلانيت ابزاری" يعنی خرد تکنيکی محصور در "وسيله و هدف"، هنوز خرد انتقادی و ارتباطی را به کلی از ميدان خارج نکرده است.

موضوع کانونی در آرای هابرماس، تلاش برای ارائه­ی نظريه­ای علمی است که به صورتی انتقادی و سنجشگر معطوف به پراتيک اجتماعی باشد. هابرماس اين پراتيک را در "زيست‌جهانی" می­يابد که در آن کنشگران به‌صورتی مستمر با هم در ارتباط‌ند و هويت­های جمعی و نيز همبستگی ميان خود را می‌سازند.

به نظر هابرماس، علاقه به خرد ارتباطی و تفاهمی، در چنين زيست‌جهانی ریشه دارد و ايده­های عدالت، حقيقت و آزادی، نهايتا در ديسکورس­های خردگرایانه‌‌‌­ی اين زيست‌جهان جای می­گيرند.

به باور هابرماس، کنشگران چنین زیست‌جهانی به ميانجی دیسکورس، به هدف تفاهم در زمينه­ی هنجارهای رفتاری ميان خود دست ­می­يابند و اگر يک گستره­ی عمومی نقاد، اين هنجارهای برخاسته از عقلانيت عملی ـ ارتباطی را در جامعه اعتبار بخشد، نظام­های اقتصاد و دولت که از طرف عقلانيت تکنيکی و ابزاری هدايت می‌گردند، سنجش­پذير باقی می­مانند.

یورگن هابرماس اين انديشه­ی بنيادين خود را، بويژه در معروف‌ترین کتاب خود تحت عنوان «نظريه­ی کنش ارتباطی» تدوین کرده است.

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه