1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ايدز طاعون نيست، اگر بدانيم

۱۳۸۵ آذر ۷, سه‌شنبه

دهم آذرماه برابر با اول دسامبر از طرف سازمان ملل، روز جهانى مبارزه با ايدز اعلام شده است. طبق آمار مركز مديريت‌هاى وزارت بهداشت ايران، تا اول مهرماه سال جارى، تعداد ۱۳۷۰۲ مورد ثبت شده ايدز در ايران وجود دارد. اين در حالى است كه كارشناسان، تعداد واقعى افراد HIV مثبت را ۶–۷برابر اين رقم يعنى حدود ۱۰۰ هزار نفر تخمين مى‌زنند. آيا جوانان ايران آنظور كه بايد از ايدز آگاهى دارند؟

https://p.dw.com/p/A6RH
عکس: dpa

ديگر براى اين پرسش كه «آيا تا به حال نام ايدز را شنيده‌اى» كمى دير است، وقتى مى‌خوانى كه حدود ۴۰ ميليون نفر در سراسر جهان به اين بيمارى دچارند و وقتى مى‌شنوى كه بعضى از كارشناسان مى‌گويند حدود ۱۰۰ هزار نفر از اين ۴۰ ميليون، ايرانى هستند. اما شايد اين نكته كمى تازگى داشته باشد كه بيشترين تعداد مبتلايان به ايدز در ايران بين ۲۵ تا ۳۵ سال سن دارند. اين، يعنى سن فعاليت، كار، تحصيل، جوانى و خيلى چيزهاى ديگر. و اينجاست كه مى‌فهمى چرا متخصصان مى‌گويند آموزش راههاى پيشگيرى از ايدز، بايد از سنين پيش از بلوغ شروع شود.

دكتر آرش اعلايى، استاد دانشگاه شهيد بهشتى مى‌گويد كه اين كار در دانشگاهها تحت عنوان درس تنظيم خانواده از چند سال پيش شروع شده و دانشگاهها موظف به ارائه اين درس هستند. همچنين نويد مى‌دهد كه از دهم آذرماه امسال كه روز جهانى مبارزه با ايدز هم هست، آشنايى با اين بيمارى در مدارس هم كه قبلن به صورت پراكنده بود، به طور متمركز و در سطح تمام مناطق تهران آغاز مى‌شود.

ولى شراره كه دوسال پيش از دانشگاه فارغ التحصيل شده، چيزى از اينكه با ايدز در درس تنظيم خانواده آشنا شده باشد، به خاطر نمى‌آورد: «من راستش خاطرم نیست،‌ اگر هم بوده به ما درس نداده‌اند. احتمالا فصل آخرش بوده که معمولا حذف می‌کنند. به ما چنین چیزی درس نداده‌اند. در مورد ایدز در دانشگاه به ما چیزی درس نداده‌اند.»

مهدى اما هرچه از ايدز مى‌داند از دانشگاه و واحد درسى تنظيم خانواده ياد گرفته: «من در دانشگاه که تحصیل می‌کردم، درسی به اسم تنظیم خانواده به ما ارائه کردند که در آن، استاد به ما توضیح داد که این بیماری چه هست، چه طور انتقال پیدا می‌کند و راههای پیشگیری‌اش به چه صورت است.»

ولى آيا واقعن يك واحد درسى تنظيم خانواده براى آگاه كردن دانشجوها كافى است؟ شاهين نظر ديگرى دارد: «من همین امروز که رفتم دانشگاه، فقط نوشته بودند که بیماری ایدز بیماری خطرناکی‌ست. نه همایشی، نه جلسه‌ای در دانشگاه که بگویند این راه ابتلا یا این راه پیشگیری‌اش است یا مثلن این راههایی‌ست که شما می‌توانید مبتلا نشوید. اصلا اطلاع‌رسانی خوب نیست. یعنی کسی هم که می‌خواهد بفهمد، بايد خودش دنبالش برود. مثلا من خودم تحقیق کردم، آدم خودش باید بفهمد.»

اما آيا فقط كسانى كه به دانشگاه مى‌روند بايد با ايدز آشنا شوند؟ پس تكليف جوانانى كه به دانشگاه نرفته‌اند و مدرسه را هم پشت سر گذاشته‌اند چه مى‌شود؟ واقعن اين عده كه تعدادشان هم كم نيست چگونه بايد ايدز را بشناسند؟

ليندا كه كاركردن را به تحصيل در دانشگاه ترجيح داده، مى‌گويد:«من به عنوان یک جوان ایرانی ۲۵ ساله، این را می‌خواستم بگویم که الان روز جهانی ایدز است. من در رسانه‌ها اصلا نمی‌بینم که اين موضوع پخش بشود و اصلا نمی‌بینم که تلویزیون در رابطه با این موضوع بخواهد صحبت بکند یا مثلا در خیابانها نمی‌بینم که آرمی بزنند یا آگهی‌ای بدهند، به هیچ عنوان توضیحی نمى‌دهند که شما بتوانید حداقل روشن بشوید و مطلب را برای کسی توضیح بدهید.»

اين بيمارى اصلن چطور منتقل مى‌شود؟ شايد هزاربار شنيده باشيد: سرنگ آلوده، خون آلوده، تماس جنسى و شير مادر. در حال حاضر در ايران، بيشتر از ۶۰ درصد مبتلايان، از طريق استفاده از سرنگ مشترك به اين بيمارى دچار شده‌اند اما راههاى انتقال اين بيمارى در ايران، درحال تغيير است.

كارشناسان مى‌گويند هرسال تعداد كسانى كه از طريق تماس جنسى آلوده مى‌شوند، زيادتر مى‌شود. آيا سن سكس در ايران پايين آمده؟ سن ازدواج بالا رفته؟ آمار فحشا رو به ازدياد است؟ اينها الان براى ما مهم نيستند. مهم اين است كه هر روز تعداد بيشترى از جوانان از طريق رابطه جنسى نامطمئن به ايدز مبتلا مى‌شوند. اما آيا جوانان ما اصلن چيزى از رابطه جنسى مطمئن مى‌دانند؟

نيلوفر كه سال پيش از دانشگاه فارغ التحصيل شده، به آموزه هايش اشاره مى‌كند: «تا آنجایی که من اطلاع دارم، شايع‌ترين راه انتقالش که می‌گفتند تماس جنسی هست که دو تا سه برابرش هم از آقایان به خانمها منتقل می‌شود. می‌گفتند با افرادی که ناشناس هستند تماس جنسی نداشته باشید، حداقل افراد را شناسایی کنید، کاملا بشناسید. راههای جلوگیری در مورد تماس جنسی کاملا مطمئن باشد، راههای جلوگیری کامل داشته باشید.»

خوب حالا اگر جوانى، رابطه جنسى نامطمئن داشته باشد و بعد از شنيدن آمار و ارقام، دلشوره بگيرد و بخواهد از آلوده نبودن خود مطمئن شود، آيا راهى براى او وجود دارد؟ حدود سه سال پيش بود كه وزارت بهداشت و درمان با كمك دكتر اعلايى، دكتر محرز و چند پزشك ديگر، اولين كلينيك مثلثى را در كرمانشاه تأسيس كردند. منظور از اين مثلث، سه بيمارى ايدز، اعتياد و بيمارى‌هاى مقاربتى است.

دكتر اعلايى در مورد انجام تست HIV در اين كلينيك‌ها كه حالا تعدادشان به حدود ۶۰–۷۰ تا در سراسر ايران رسيده، مى‌گويد: «در تمام کلینیک‌های مثلثی که من عرض کردم یا مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری، هرکسی که بصورت داوطلبانه مراجعه کند، تست HIV ‌باید رایگان انجام بشود. من دوست دارم که این پیغام را به مردم بدهم که از رفتن به انتقال خون برای دادن تست HIV خوددارى کنند، چون مکان مناسبی نیست که ما برویم خون بدهیم که ببینیم تست HIV ما مثبت هست یا نه. بهترین مکانها، مراکز مشاوره‌ بیماری‌های رفتاری یا کلینیک‌های مثلثی‌ست. آنجا خدمات کاملا رایگان است. هرکسی داوطلبانه می‌تواند برود به آنجا. دوست داشت اسمش را بگوید، دوست نداشت نگوید. برای ایشان کد می‌گذارند و از طریق کد با او در تماس هستند که جواب آزمایش را بدهند.»

چند سال پيش دختر جوانى در ايران، دلشوره به سراغش آمده بود كه مبادا ايدز گرفته باشد ولى مى‌ترسيد براى آزمايش HIV برود. مى‌گفت حتمن از من مى‌پرسند تو كه ازدواج نكرده‌اى، معتاد هم نيستى، تزريق خون هم نداشته‌اى پس براى چه مى‌خواهى آزمايش بدهى؟

دكتر اعلايى در اين مورد يادآور مى‌شود: «تمام کسانی که در کلینیک مثلثی کار می‌کنند، می‌دانند که نباید از افراد راجع به تاریخچه‌ی فردی‌شان بپرسند، می‌دانند که نباید کنجکاوی کنند که فرد قبلا چه رفتاری داشته است. فقط باید اطلاعات را در اختیار آن فرد بگذارند که فرد بتواند از آن اطلاعات ارزیابی مثبت داشته باشد و این اطلاعات به نفع بیمار باشد. این مراکز درست شده‌اند برای کمک به بیماران، درست نشده‌اند برای تفحص راجع به رفتار شخصی و تاریخچه‌ی فرد.»

زنانى هم هستند كه همين وضعيت را دارند يعنى نه معتادند، نه تزريق خون داشته‌اند و نه روابط متعدد جنسى. اما شوهرانشان معتادند يا به هر دليلى مدتى را در زندان بوده‌اند و يا جزو مردانى‌ هستند كه قادر به كنترل هورمون‌هاى جنسى‌شان نيستند و در آن واحد با چند زن رابطه دارند. مثل آن زن زابلى كه به هزار زحمت به يكى از مراكز مشاوره رفته بود، كاندوم هم گرفته بود ولى جرئت نداشت حتا اسم آن را جلوى شوهرش بياورد و اينجاست كه مى‌فهميم چرا زنان، بيشتر از مردان در خطر ابتلا به ايدز هستند.

علاوه بر اين همه ما اين را مى‌دانيم كه اگر زنى مبتلا به ايدز شود، خيلى بيشتر از يك مرد در معرض اتهام و انگ‌زنى قرار مى‌گيرد. با خودش مى‌گويد آخرش كه مرگ است پس اصلن چرا بگويم؟ ولى نمى‌داند كه از اين طريق خيلى‌ها را در خطر ابتلا قرار مى‌دهد و با اين نگفتنش، زهر ايدز را پراكنده مى‌كند.

گذشته از اينها دستگاه تناسلى زن، آمادگى بيشترى براى پذيرش ويروس و ميكروب دارد و به همين دليل، احتمال انتقال ويروس ايدز از مرد آلوده به زن، دو برابر اين احتمال از زن آلوده به مرد است. براى همين هم هست كه نيمى از آلودگان به ويروس HIV در جهان را زنان و دختران تشكيل مى‌دهند.

حالا مى‌توان بخوبى درك كرد كه حرف زدن و علنى حرف زدن درباره ايدز تا چه حد مهم است. به قول شهاب: «آموزش از طریق رسانه‌ها، تلویزیون، رادیو ... حتا اگر شده روزبه‌روز اینکار را انجام بدهند. یک ستادهایی تشکیل بدهند در کل سطح شهر و توسط جزوه‌ها و کاتالوگهایی که هست این آموزشها را به تمام جوانها و مردم بدهند که هیچ کسی اسیر این بیماری نشود. اگر همه‌ی این چیزها بخواهد در خفا باشد، تنها چیزی که می‌شود، این بیماری زیاد می‌شود.»

نمى‌دانم چقدر مى‌توانيم اميدوار باشيم كه تا سال بعد، روز جهانى ايدز، تعداد زيادترى از جوانان ايرانى بدانند كه سكس مطمئن چيست و سرنگ مشترك مى‌تواند چه بلايى سرشان بياورد. اما اميد كه چيز بدى نيست. ما منتظر مى‌مانيم.

ميترا شجاعى