ايران در هفتهاى كه گذشت: ايران در گذرگاه رقابت قدرتهاى بزرگ
۱۳۸۵ خرداد ۶, شنبهناآرامىهاى تبريز و به آتش كشاندن پرچم جمهورى اسلامى ايران در جمهورى آذربايجان، آن هم يك هفته پس از كشتار مسافران يك اتوبوس در جاده بم– كرمان، نشان داد كه كم توجهى به مسائل قومى چه خطرات بزرگى مىتواند براى وحدت ملى ايران در بر داشته باشد. برانگيزنده ناآرامىهاى تبريز چاپ يك كاريكاتور در روزنامه ايران بود كه احساسات آذرىها را جريحهدار مىكرد. در نتيجه، روزنامه ايران كه متعلق به خبرگزارى جمهورى اسلامى و يكى از پرتيراژترين روزنامههاى فعلى كشور است، موقتا تعطيل و سردبير و كاريكاتوريست آن بازداشت شدند.
اين مجازاتها، از قضا در آستانه برگزارى كنگره انجمن جهانى قلم در برلين اعمال شد كه اعتراض به سانسور، توقيف روزنامهها و بازداشت روزنامهنگاران ايران را مورد بحث قرار داد. در نشستهاى كنگره، پيامى كه ناصر زرافشان از داخل زندان فرستاده بود قرائت شد و اعضاى ايرانى انجمن خواستار آزادى رامين جهانبگلو شدند. پيش از آن، سازمان عفو بين المللى در گزارش سالانه خود وضعيت حقوق بشر در ايران را تيره تر از سالهاى پيشين ترسيم كرده بود.
درگيرىهاى داخلى، از جمله ناآرامى هاى كوى دانشگاه، اين هفته در شرايطى اوج گرفت، كه در صحنه خارجى نيز، دو رويداد همزمان، تصويرى ناخوشايند از جمهورى اسلامى در اختيار رسانههاى گروهى قرار داد. ابتدا نئونازىهاى آلمان اعلام كردند كه همزمان با ديدار تيم هاى فوتبال ايران و آنگولا در شهر لايپزيك به طرفدارى از احمدى نژاد راه پيمائى خواهند كرد. بعد، در خبرها آمد كه گروهى از سياستمداران اسرائيلى قصد دارند عليه احمدى نژاد به ديوانعالى بينالمللى لاهه شكايت ببرند. آن ها، احمدى نژاد را به فراهم ساختن مقدمات يك ”كشتار خلق در اسرائيل” متهم ساخته اند. شوخى روزگار آن كه نئونازى هاى آلمان نيز، به اين دليل طرفدار احمدى نژاد شده اند كه او كشتار يهوديان را در جنگ جهانى دوم افسانه خوانده و خواستار محو اسرائيل از نقشه جهان شده است!
اما از اين نكات نيمه طنز و نيمه جدى كه بگذريم، تحركات ديپلماتيك گسترده اين هفته ، نشان از آن دارند كه تلاش براى حل مناقشه اتمى ايران، كه از مدتها پيش افكار عمومى جهانيان را به خود مشغول كرده است، در هر دو جبهه افزايش مىيابد. از يك سو فاش شد كه رهبران جمهورى اسلامى براى مذاكره مستقيم با آمريكا به چهرههاى سرشناسى چون كوفى عنان و محمدالبرادعى توسل جستهاند. از سوى ديگر اعلام شد كه اتحاديه اروپا از آمريكا خواسته است تا در صورت چشم پوشى ايران از غنى سازى اورانيوم، هواپيماهاى تازهاى در اختيار اين كشور قرار دهد. رهبران آمريكا، مذاكره مستقيم را، مشروط به قطع همه فعاليتهاى اتمى ايران دانستند و در همين حال محمدالبرادعى، پس از ديدارى با وزير خارجه آمريكا، اعلام كرد: ”تهران در اساس اين پيشنهاد را پذيرفته كه در چارچوب يك معاهده، براى چندين سال، از غنى سازى اورانيوم چشم بپوشد”.
به موازات اين تحركات، در حالى كه اسرائيلىها از آزمايش موشكهاى دوربرد ايران خبر مىدادند، جمهورى اسلامى و كره شمالى با برگزارى يك ”هفته دوستى” بر مناسبات ويژه خود تاكيد ورزيدند. همزمان با آن، وزير خارجه كوشيد با سفر به پاكستان و عراق نفوذ منطقهاى جمهورى اسلامى را به رخ بكشد و وزير دفاع روسيه، به گونهاى غافلگيركننده، اعلام كرد كه مسكو سيستم دفاع موشكى تازهاى را در اختيار تهران قرار خواهد داد.
همكارى تسليحاتى روسيه با ايران، وقتى اهميت مىيابد كه بدانيم لحن سياسى ميان واشنگتن و مسكو، از چند هفته پيش به تندى گرائيده و چين و آمريكا، همكارىهاى نظامى خود را، كه از سال ۲۰۰۰ به اين سو تعطيل شده بود، به تازگى از سر گرفتهاند. به اين ترتيب، ظاهرا سرنوشت ايران مىرود تا يكبار ديگر در گذرگاه رقابت قدرتهاى بزرگ رقم بخورد.