ايران در هفته اى كه گذشت: وحدت با دشمن خفته در برابر دشمن بيدار

همان زمان، رسانه هاى همگانى غرب، گزارش هائى را در زمينه مذاكرات محرمانه ميان ايران و آمريكا منتشر كردند و نوشتند كه در اين مذاكرات نقش جمهورى اسلامى در تحولات عراق، مورد ارزيابى قرار گرفته است. اين استراتژى پنهان، در هفته اخير، شكلى كاملا آشكار به خود گرفت: جورج دبليو بوش رئيس جمهور آمريكا، گرفتار در باتلاق جنگ عراق، دست يارى به سوى رهبران جمهورى اسلامى دراز كرد و آن ها نيز، گروهى را براى ميانجيگرى ميان شيعيان و نيروهاى اشغالگر روانه عراق ساختند.اما هم آمريكا و هم جمهورى اسلامى، براى آرام ساختن افكار عمومى، همچنان خود را نيازمند پرده پوشى مى يابند.

خبرگزارى هاى آلمان و فرانسه به نقل از رهبران جمهورى اسلامى گزارش دادند كه آمريكا از اين حكومت خواسته است تا براى آرام كردن اوضاع عراق ابتكار عمل را به دست بگيرد. كمال خرازى وزير خارجه جمهورى اسلامى، در آغاز اين خبر را تاييد كرد. مقامات وزارت خارجه آمريكا توضيح دادند كه هرچند مايل به ايفاى نفش مثبت ايران در بحران عراق بوده اند، اما دعوت از جمهورى اسلامى، براى ميانجيگرى، نه از سوى آن ها، بلكه به ابتكار انگلستان صورت گرفته است!

هم آمريكا و هم جمهورى اسلامى، وضعيت كسانى را دارند كه در شرايطى اضطرارى مجبور به توبه شده اند، اما هنوز شرمنده اين سپر انداختن هستند. مناسبات ميان آمريكا و جمهورى اسلامى، از بدو حاكميت رژيم مذهبى بر ايران، تيره مانده است. جورج دبليو بوش، پس از فاجعه تروريستى يازده سپتامبر، جمهورى اسلامى را يكى از ستون هاى اصلى محور شرارت دانست و عملا به اين حكومت اعلان جنگ داد. حتى امروز، در محافل سياسى غرب، سخن بر سر آن است كه آمريكا همچنان جمهورى اسلامى را آبشخور تروريسم اسلامى مى داند و پس از فارغ شدن از گرداب عراق، قطعا به سراغ جمهورى اسلامى خواهد رفت. اما گرداب عراق چنان توفنده شده است كه آمريكا ناچار است با رايزنى هم پيمان انگليسى خود، به يكى از ترفندهاى كلاسيك متوسل شود: وحدت با دشمن خفته، هنگامى كه دشمنى بيدار و مسلح در صحنه است!

وزير خارجه جمهورى اسلامى، در روز سه شنبه، با غرور اعلام مى كند كه آمريكائى ها خواستار ميانجيگرى ايران در عراق شده اند و يك روز بعد هم هيئتى را روانه عراق مى كند. اما به گزارش خبرگزارى جمهورى اسلامى، روز جمعه به تكذيب همه چيز مى پردازد و مى گويد: “چگونه مى توان ميان اشغالگران و مردم عراق ميانجيگرى كرد؟ .... هدف سفر هيات ايرانى به عراق، كه به ابتكار كشورمان انجام گرفت، حقيقت يابى و رايزنى با اعضاى شوراى موقت حكومتى و مسئولان سياسى و مذهبى عراق و هشدار به نيروهاى ائتلاف است”.

نيروهاى ائتلاف، بيش از هر چيز خواستار آرام كردن مقتدا صدر هستند و به گزارش همه نشريات معتبر جهان، به همين منظور هم دست يارى به سوى جمهورى اسلامى دراز كرده اند. حال ببينيم رابطه مقتدا صدر در ماه هاى گذشته با جمهورى اسلامى چگونه بوده است:
حسين سنجارى، سردبير روزنامه انگليسى زبان Iraq Today است. او، در مصاحبه اى با تارنماى نشريه اشپيگل مى گويد: “ مقتدا صدر از سوى ايران پشتيبانى مى شود. اكنون ايرانى ها هزار هزار به عراق مى آيند، در كربلا نقش پليس را بازى مى كنند و خيلى اوقات پست هاى كليدى را احراز كرده اند. آن ها، در عين حال، به خريد املاك و ساختمان ها نيز پرداخته اند”. سردبير تنها روزنامه انگليسى زبان عراق، در همين گفت و گو اضافه مى كند: “آمريكائى ها اشتباهات زيادى كردند. آن ها اجازه دادند تا ايران صدر را به لحاظ مالى تقويت كرده و پرورش دهد”.

اكنون، ايالات متحده آمريكا، كه با غرور و تكروى آسمان سياست جهانى را تيره و تار كرده است، مى خواهد از جمهورى اسلامى براى ميانجيگرى بين خود و ملائى استفاده كند كه در عمل دست پرورده همين نظام است. اما چرا وزير خارجه ايران ميانجيگرى جمهورى اسلامى را تكذيب مى كند؟ شايد به دليل ترسى كه ترور” خليل نعيمى” دبير اول سفارت جمهورى اسلامى در بغداد در دل رهبران نظام افكنده است. شايد به اين دليل كه به رغم همه چانه زنى هاى پنهان و آشكار با شيطان بزرگ، هنوز وجود يك دشمن فرضى براى مهار انصار حزب الله در ايران ضرورت دارد.