1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

”ايران نمى‌تواند قطعنامه را غيرقانونى اعلام كند” / مصاحبه با دكتر ابراهيم يزدى

۱۳۸۶ فروردین ۶, دوشنبه

با تصويب سومين قطعنامه‌ى شوراى امنيت سازمان ملل عليه ايران و تشديد تحريم‌هاى بين‌المللى مى‌رود كه بحران اتمى ايران و جدال‌اش با جامعه‌ى بين‌الملل تشديد گردد. مقامات ايران اين قطعنامه را غيرقانونى خوانده‌اند و آن را نمى‌پذيرند، ولى از نظر دكتر ابراهيم يزدى، دبيركل نهضت آزادى ايران، نمى‌توان غيرقانونى خواند، زيرا كه شوراى امنيت مشروعيت جهانى دارد.

https://p.dw.com/p/ABeg
دكتر ابراهيم يزدى، دبيركل نهضت آزادى ايران
دكتر ابراهيم يزدى، دبيركل نهضت آزادى ايرانعکس: DW

گفتگو: داود خدابخش

دویچه‌وله: آقای دکتر یزدی، دومین قطعنامه‌ی تحریم ایران به تصویب رسید و مقامات جمهوری اسلامی ایران هم این قطعنامه را غیرقانونی قلمداد کردند. آیا این به این معناست که ایران یک گام دیگر به جنگ نزدیک شده؟

ابراهیم یزدی: بله. قطعنامه‌ی جدیدی که علیه ایران صادر شده، خب در راستای قطعنامه‌ی ۱۷۳۷محدودیتها را تشدید و بیشتر کرده است. اما این به معنای اینکه گامی بسوی جنگ باشد نیست، بلکه گامی بسوی تشدید بحران است. یعنی بحران دارد آرام آرام می‌رود به سمت‌وسوی خاصی و احتمالا ترمیم و حل آن را مشکلتر خواهد کرد. کمااینکه بعد از تصویب قطعنامه‌ی ۱۷۳۷ وقتی آقای البرداعی پیشنهاد «تعلیق در برابر تعلیق» را داد، نه آمریکا پذیرفت و نه ایران. درحالیکه پیشنهاد آقای البرداعی «تعلیق در برابر تعلیق» در واقع اجرای قطعنامه‌ی ۱۶۹۶ بود، برای اینکه در قطعنامه‌ی ۱۶۹۶ از ایران خواسته شده غنی‌سازی را متوقف بکند و هیچ نوع تناقضى در آن نبود. اما معذالک همان قطعنامه‌ی ۱۶۹۶ را آمریکایی‌ها نپذیرفتند. خب ایران هم قبلا نپذیرفته بود. بنابراین آرام آرام می‌رود به سمت و سوی جدی‌شدن، قطعی‌شدن و تشدید، و برخلاف انتظاری که بعضی‌ها داشتند که در این شورا ممکن است بعضی‌ها رأی ندهند، ما می‌بینیم که همچنان به اتفاق آرا تصویب شده است. یعنی در واقع یک اجماع جهانی وجود دارد، مبنی بر اینکه ایران باید غنی‌سازی را متوقف بکند. حالا اگر ایران در این شرایط بخواهد بگوید بسیار خوب من می‌پذیرم، با مشکل دیگری روبه‌روست و آن این است که شورای امنیت نمی‌آید قطعنامه‌ی خودش را لغو بکند، سابقه نداشته، کمااینکه نظر آقای البرداعی را نپذیرفتند. بنابراین گامی بسوی جنگ نیست، گامی بسوی تشدید بحران است.

دویچه‌وله: ولی این مرتبه هم، همانطور که شما گفتید، اعضای دائمی شورای امنیت به‌انضمام آلمان در مدتى خیلی کوتاه به توافق و اجماع رسیدند، حتا روسیه و چین هم اینبار به چانه‌زنی با کشورهای غربی دست نزدند. این نشانه‌ی چه هست؟

ابراهیم یزدی: این نشانه‌ی این است که درهرحال دیپلماسی ایرانی‌ها که بر گفت‌وگو تکیه می‌کنند و اصرار می‌ورزند، ناموفق بوده‌اند. ببینید، وقتی که قطعنامه‌ی ۱۷۳۷ تصویب شد، رییس جمهور محترم ایران در واکنش نه تنها گفت این یک ”ورق پاره” است، بلکه گفت نوکران آمریکا به آن رأی داده‌اند. و هنگامیکه سخنگوی شورای عالی امنیت ملی ایران به چین سفر کرد، نخست وزیر چین به شدت برخورد کرد و گفت آیا ما حالا شده‌ایم نوکر آمریکا؟! ببینید، در دیپلماسی یک سلسله مناسبات اقتصادی و سیاسی حاکم است و بالاخره یک مقداری روانشناسی سیاسی هم هست. دور از فرزانگی‌ دیپلماسی‌ست كه رییس جمهوری کشوری به رأی‌دهندگان شورای امنیت بگوید اینها نوکران آمریکا بوده‌اند یا همینطور دور از فرزانگی سیاسی‌ست که ما بگوییم اینها غیرقانونی عمل می‌کنند. بالاخره شورای امنیت، منشور سازمان ملل هست و طبق مقررات شورای امنیت یک وظایف و حق و حقوقی دارد و درچارچوب آن یک مصوبه‌ای دارد. ایران می‌تواند بگوید این مصوبه غیرعادلانه است و این مصوبه دقیق نیست، ولی نمی‌تواند بگوید این غیرقانونی‌ست و حالا که شما غیرقانونی عمل کرده‌اید، پس من هم به خودم اجازه می‌دهم غیرقانونی عمل بکنم. خب وقتی می‌گوید غیرقانونی عمل می‌کنم، معنایش این است که من هم تابع مقررات ان.پی.تی نخواهم بود و کارهایی که نباید بشود من خواهم کرد. خب اینها یک مقداری دور از فرزانگی‌ست و نتیجه‌اش هم این می‌شود که نه تنها اجماع هست، بلکه امروز چین و روسیه هم بشدت موافق‌اند. همانطوری که در مورد بوشهر ابتدا روسها بهانه آوردند که ایران پول نداده، ولی وقتی معلوم شد که نخیر پول هم داده‌اند و بیشتر هم داده‌اند و یک مقداری هم به يك شرکت ورشکسته‌ی روسی مبالغی پول داده شده است، صراحتا روسها گفتند نخیر، تا وقتی که شما به این قطعنامه عمل نکنید و غنی‌سازی را متوقف نکنید، ما خودمان نمی‌آییم نیروگاه بوشهر را تمام بکنیم و سوخت هسته‌ای به شما بدهیم. بنابراین آرام آرام می‌رود به سمت و سویی که جهان هم نه تنها یکپارچه است، بلکه خیلی راحت می‌توانند علیه ایران تصمیم بگیرند.

دویچه‌وله: حالا در مورد فضای داخل کشور. تا شش‌ماه یا یکسال پیش چنین وانمود می‌شد که در داخل کشور بسیاری نیروها، حتا نیروهای متخاصم و مخالف با هم، یک خواست مشترک دارند و آن تکنولوژی هسته‌ای‌ست. به عبارت دیگر یک نوع ”ناسیونالیسم اتمی” که آن را با ملی‌شدن صنعت نفت مقایسه می‌کردند. به نظر می‌آید که این فضا دیگر حاکم نیست، آیا این بیشتر تبلیغات بود یا واقعیت داشت؟

ابراهیم یزدی: هم تبلیغ بود هم واقعیت داشت. برای اینکه ما مطلب را در دو بعد یا از دو زاویه باید نگاه کنیم. یکی اینکه ایران عضو ام.پی.تی‌ست و بر طبق مقررات ان.پی.تی هر کشوری مثل ایران حق دارد که به‌دنبال دستیابی به دانش و تکنولوژی فناوری هسته‌ای برود. این حق ماست و هر ایرانی از این حق دفاع می‌کند. اما اینکه آیا غنی‌سازی اورانیوم در حال حاضر تا چه اندازه با برنامه‌های هسته‌ای ایران هماهنگی دارد، برای یک کشوری که هنوز نیروگاه ندارد، حتا اگر چنانچه دولتهای دیگر هم نیایند با غنی‌سازی مخالفت بکنند، ایران اورانیوم را تلخیص بکند، مورد مصرف ندارد. بنابراین آنچیزی که امروز نیروهای ملی در ایران می‌گویند این است که آیا تا چه اندازه غنی‌سازی اورانیوم، نه دستاوردهای فنی و دانش هسته‌ای، این غنی‌سازی در راستای منافع ملی ما هست؟ اینجا بحث هست. اما در مقایسه‌اش با ملی‌شدن صنعت نفت به نظر ما قیاس مع‌الفارق است، حتا اگر هم بخواهند شرایطی مشابه آنزمان بوجود بیاورند، خواه‌ناخواه باید به بعضی دیگر از مسایلی که در آن دوره هم مطرح نبود توجه بکنند. در زمان مرحوم دکتر مصدق همه آزاد بودند اظهارنظر بکنند، حتا جریانی مثل حزب توده هم آزاد بود که بگوید: من هم با ملی‌شدن صنعت نفت مخالفم و خواستار لغو قرارداد هستم. اما اصولا مسئله‌ی ملی‌کردن صنعت نفت که در داخل ایران بوده است و انگلستان در همه امور داخلی ما مانند دولت در دولت دخالت می‌کرده،‌ با مسئله‌ی غنی‌سازی اورانیوم کاملا متفاوت است.

دویچه‌وله: حالا یک سوال در مورد تحریم‌ها علیه ایران. به نظر بسیاری کارشناسان تحریم‌های بین‌المللی هنوز چندان جدی نشده، به نظر می‌آید بشدت در اقتصاد ایران تأثیر منفی خودش را گذاشته است، آنهم بصورت موج بیکاری کارگران، عدم پرداخت حقوقشان، ورشکستگی یک رشته واحدهای صنعتی و تولیدی کشور. به نظر شما اقتصاد کشور دارد به کدام سمت و سويى می‌رود؟

ابراهیم یزدی: اینکه هنوز این تحریم‌ها به درستی به مرحله‌ی اجرا درنیامده است، اما در اقتصاد ایران اثر گذاشته، درست است. برای اینکه اثر تحریم‌ها در دو سطح قابل بررسی‌ست. یک سطح تأثیرات روانشناختی‌ست که وقتی این تحریم‌ها تصویب می‌شوند صاحبان سرمایه بسرعت کشور را ترک می‌کنند و حرکت سرمایه به خارج از کشور خواهد بود. نه تنها سرمایه‌های جدیدی به داخل ایران جذب نخواهد شد، بلکه سرمایه‌ها فرار می‌کنند و یک وضعیت بلاتکلیف بوجود می‌آید. اینها اثرات کوتاه‌مدت و بلافاصله‌ای‌ست که تاثیر این تحریم‌ها در اقتصاد ایران می‌گذارد، بخصوص که سیاست‌هایی را هم که دولت جدید در مورد مصالح اقتصادی اتخاذ کرده است، بشدت مورد نقد اقتصاددانان است و حتا اقتصاددانان جریان محافظه‌کار و هوادار دولت هم به این سیاست‌ها انتقاد دارند. اینها اثرات فوری‌ست. اما در درازمدت قطعا اثراتش عمیق‌تر و مهمتر خواهد بود.

دویچه‌وله: حالا سوال آخر اینکه به نظر شما دیپلماسی صحیح در مورد مسئله‌ی اتمی چه هست؟ آیا ایران باید «تعلیق در برابر تعلیق» را بپذیرد؟

ابراهیم یزدی: ما در موارد مختلف به‌مناسبت‌ها و هم در بیانیه‌هایی که دادیم و‌ هم بصورت مقالاتی که من شخصا نوشته‌ام، به این مطلب پرداخته‌ایم. به نظر ما هنوز هم دیر نیست که ایران بسته‌ى پيشنهادى ۱+۵ را با یک اصلاحاتی بپذیرد. این اصلاحات چند نوع است. اولی این است که چون قرار است یک باشگاه اتمی بوجود بیاید و تنها کشورهای اتمی عضوش باشند، ایران با توجه به اینکه میلیاردها دلار در فناوری هسته‌ای سرمایه‌گذاری کرده است، ما پیشنهاد کردیم که آژانس بین‌المللی ایران را بعنوان یک کشور هسته‌ای بپذیرد تا هر نوع تغییراتی که در مقررات ام.پی.تی داده شد شامل ایران نشود. ما نگران این هستیم که در مورد تأسیسات اتمی ایران که در هرحال جزو سرمایه‌های ملی محسوب می‌شوند، سرنوشتی مشابه عراق پیدا کند که اسراییلی‌ها آنها را بمباران کردند و از بین بردند، یا در اثر فشارها وضعیتی مثل لیبی بوجود بیاید یا مثل کره شمالی. همه اینها به نظر ما امكانش هست. بنابراین راه منطقی این است که آژانس ایران را بعنوان یک قدرت اتمی بپذیرد و پس از اینکه این غنی‌سازی تعلیق شد، مذاکرات ادامه پیدا کرد و اطمینان‌های متقابل بوجود آمد، آن پیشنهادهایی که ایران داده است و ما از آن حمایت می‌کنیم مطرح شوند. اينکه یک کنسرسیوم بین‌المللی بیاید در غنی‌سازی ایران مشارکت بکند. البته در مورد بسته‌ى پیشنهاد ۱+۵ موارد دیگری را هم ما اضافه کرده‌ایم، ولی مهمترین مسئله‌اش این است که ما معتقدیم قبول بسته‌ی پیشنهادى ۱+۵ همچنان بهترین گزینه‌ برای ایران است.

دویچه‌وله: آقای دکتر یزدی، خیلی متشکرم از توضیحاتی که به ما داديد.