1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اين تازه آغاز كار است

مريم انسارى۱۳۸۴ خرداد ۲۵, چهارشنبه

پايان انتخابات، آغاز پافشارى بر خواستهايى است كه سالها از پاسخگويى بدان طفره رفته شده و تنها اينجا وآنجا، به حداقل هايى از آنها تن داده شده است. ادامه اين روال براى هر جناحى كه درايران زمام امور را در دست داشته باشد امكان پذير نيست. جنبش زنان در ايران، جنبشى قوى، با قدمهاى نه پرشتاب، اما پيگير است. دولت در دو دوره پيشيين اگرچه ناتوان از پاسخگويى به بسيارى از مطالبات زنان بود، اما فضا را براى رشد اين جنبش باز كرد و

https://p.dw.com/p/A6Nv
عکس: AP

اين شايد يكى از مهمترين تاثيرات مثبت آن بود. با شروع دور جديد اما چه گامهايى بايد برداشته شود و كدام خواستها در اولويت قرار دارند؟

خانم نرگس محمدى عضو كانون مدافعان حقوق بشر و از فعالان حقوق زنان معتقد است كه يكى از چالش هاى زنان در جامعه ايران دست يافتن به عدالت جنسيتى است كه البته تاكنون شرايط رسيدن به آنهم فراهم نشده. او ميگويد:

”عدالت جنسيتى يكى از مطالبات نيمى از جامعه ايران هست وزنان بدنبال رهايى از نگاه جنسيتى در قانون در ساختار و در فرهنگ اين جامعه هستند. اصولى در قوانين ما موجود هستند كه بين دو جنس زن و مرد تبعيض آميز نگاه ميكند و سالهاست كه اين اصول در دوره هاى مختلف وجود دارد و مورد اعتراض زنان ايران هست.

خانم نرگس محمدى بر اين نظر است كه در دوره هاى پيشين دراين عرصه ها گام مهم و قابل توجهى برداشته نشده و انتظار از دور جديد اين است كه :

”هم شرايط و هم امكانات ترويج فرهنگي و فرصت سازى عينى يعنى فراتر از شعار، فراتر از سخنها و صحبتهاى زيبايى كه از تريبون ها پخش ميشود ميبايستى كه يك گام عينى هم برداشته شود.

خانم هاله سحابى كه در زمينه مسائل فرهنگى فعاليت دارد اما خود تاكيد ميكند كه يك زن خانه دار است در باره وضعيت امروز زنان ايران و خواستهاى آنها ميگويد يكى از عواملى كه روى وضعيت زنان تاثير ميگذارد از درون خود اين جامعه برميخيزد و اين عوامل تغييراتى هستند كه در ارتباطات با مسائل جديد و تاثبر آنها روى مسائل سنتى بوجود آمده اند. بنابراين ”در مورد اجتماعى شدن بيشتر زنها، كار آنها، شغل هايى براى آنها بايد ايجاد كرد كه مجبور زنها نباشند حتما بين خانه دارى و شغل يكى را انتخاب كنند.”

خانم مرضيه مرتاضى لنگرودى بر اين تاكيد دارد كه بايد به شعور مردم ايران اعم از زن و مرد اعتماد شود. او معتقد است كه يكى از مهمترين مسائل توجه به هويت فردى و اجتماعى زنان است. از نظر خانم مرتاضى لنگرودى در جامعه مردسالارى كه براى شعور مرد هم ارزشى قائل نيست كار زنان براى رسيدن به حقوق خود بسيار مشكل است. او ميگويد:

”تا زمانيكه اين اتفاقات نيافتد اگر هزينه هاى اين توقعات بالا باشد، طبعا يك عده اى سكوت ميكنند، اما سكوت به معناى اين نيست كه اين چيزها را نميخواهند.”

از نظر او خواستهاى زنان در درجه اول آزادى بيان ، حداقل امنيت و حداقل رفاه هستند.

”وقتى هيچ رفاهى نيست، همه زندگى درواقع تبديل ميشود به يك زندگى انسان ابتدايى، يعنى بخورد كه زنده باشد، زنده باشد كه كار كند و بخورد. اين است كه ما ميخواهيم از اين دورباطل تسلسل زندگى ابتدايى و بدوى در بياييم. زنان ميل دارند كه بتوانند متشكل شوند ارتقا پيدا كنند ، صلاحيت پيدا كنند، وبا صلاحيتى كه پيدا ميكنند در اين تشكل ها بتوانند توامند بشوند و به واقع در حوزه هاى قدرت و تصميم گيرى وارد گردند.”

به نظر خانم مرتاضى لنگرودى قرار دادن زنها به عنوان يك دكور در احزاب و يا كابينه مشكلى را حل نميكند و اين تنها به معناى استفاده ابزارى از زنان است.

او در مقابل اين نوع برگزيدن زنان راه حل را چنين ميداند:

”ما ميخواهيم فرصت هاى برابر براى توانمند شدن و براى كسب صلاحيت همانطور كه براى مردان وجود دارد، براى زنان هم بوجود بيايد.”

و بالاخره از جمله چهره هايى كه بويژه در سالهاى اخير براى رفع تبيض از زنان تلاش كرده خانم دكتر الهه كولايى است. او در مصاحبه با مجله زنان يكى از بزرگترين موفقيت هاى اصلاحات را وارد كردن نگاه جنسيتى به برنامه توسعه دانسته و ميگويد كه مواد مربوط به آن در بندهاى مختلف برنامه توسعه كشور وجود دارد. كولايى معتقد است كه مسئله زنان در جامعه ما نيازمند بازنگرى است. و مهم ترين گام مبارزه با ديدگاه هاى تاريخى – فرهنگى است كه انسان بودن زنان و برابرى حقوق آنها را با مردان به رسميت نميشناسد و زن را به عنوان موجودى در خدمت مرد ميشناسد و اساسا هويت مستقل او را انكار ميكند.”