1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بازار داغ جعل خاطرات

۱۳۸۳ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

چندی ست که نگارش خاطرات دروغين و انتشار آنها بويژه جعل خاطرات در پيوند با رويدادها در مناطق جنگ زده و بحرانی و نيز از قول زنانی که در کشورهای اسلامی زير فشارهای جامعه و ستمگری های مردان و شوهران رنج می برند، رونق گرفته است. در حال حاضر کتابی منتشر شده است بنام »خواهرم نبود تو را در کنارم احساس می کنم«.

https://p.dw.com/p/A6It
عکس: AP

خانم »نورما خوری« نويسنده ی اين کتاب که تا کنون ۲۵۰ هزار نسخه از آن در سطح جهان به فروش رفته است، سرنوشت يک دختر اردنی را بازگو کرده است که روابط دوستی عميقی با نويسنده داشته و به خاطر عشق ورزيدن به يک جوان مسيحی به دست پدرش کشته شده است.

نورما خوری، که هم اکنون در استراليا به سر می برد، با گزارش اين داستان به افکار عمومی جهان مراجعه کرد و خود را به عنوان مدافع حقوق زنان در کشورهای اسلامی معرفی کرد که زير ستم های مردسالاری رنج می برند. »مارکوم نکس« منتقد ادبی پس از پژوهش و بررسی به اين نتيجه رسيد که اين داستان زاييده ی تخيل نورما خوری است و او هيچگاه در اردن نبوده است.

پس از گزارش جعلی بودن اين داستان بنگاه انتشاراتی »روهولد« در آلمان بلافاصله از انتشار ترجمه ی آلمانی اين کتاب خودداری کرد. بدين گونه نه تنها خوانندگان اين کتاب، که سازمانهای مدافع زنان نيز احساس می کنند فريب خورده اند. اين ماجرا منحصر و محدود به کتاب خانم نورما خوری نمی شود.

چندی پيش نيز خانم »نيما سمر« کتابی با نام »من هم دست به کشتار زدم« منتشر کرد که جنجالی بزرگ برانگيخت. وی در اين کتاب از فعاليت های خود در سازمان جاسوسی اسراييل گزارش داده است که اکنون جعلی بودن آن آشکار شده است. کتاب »در ميانه ی آفريقا« نوشته ی خانم »اولا آکرمن« نيز در رديف خاطرات جعلی ارزيابی شده است.

خانم آکرمن در اين کتاب از رويدادهای جنگ در آفريقا گزارش داده است که پس از انتشار آشکار شد که آنچه را که وی به عنوان خاطره نوشته است، جعلی ست و از همين روی بنگاه انتشاراتی »هوخمن« و »کامپه«‌ نسخه های اين کتاب را از قفسه ی کتابفروشی ها برداشته اند.

آنگونه که تصور می شود، زندگی نامه ها و يا خاطرات جعلی پديده ی تازه ای نيستند. در سال ۱۹۹۷ ماجرای »ويلکوم اسکی« جنجال بزرگی برانگيخت. زيرا آشکار شد که خاطرات آن کودکی که از اردوگاه مرگ نازيها در آشويتس جان سالم بدر برده است، جعلی بوده است.

با وجود همه ی حساسيت هايی که بنگاههای انتشاراتی از خود نشان می دهند، اعتراف می کنند که به سختی می توانند خاطرات واقعی را از دروغين تشخيص دهند و چنين است که چاپ و انتشار اين گونه زندگينامه های دروغين همچنان رونق خواهد داشت.

پرويز حمزوى