با جادوی موسیقی علیه مرگ
۱۳۸۶ مرداد ۲۳, سهشنبهفیلم "نیمهی ماه"(Half Moon)، تازهترین کار کارگردان ایرانی کرد تبار، بهمن قبادی، با یک صحنهی رقتانگیز آغاز میشود: با نمای زورآزمایی دو خروس جنگی که در میان هیاهو و داد و فریاد صاحبان آنها و جماعتی که بر سر پیروزی این یا آن خروس با هم شرطبندی میکنند، به جان هم انداخته شدهاند. حدس این که این "جنگ خروس" در گوشهای از کردستان رخ میدهد، چندان دشوار نیست: هم لباس و هیبت این مردان هیجانزده از تبار کردیشان خبر میدهد و هم فریادهای تشویق و فحش و لعنتهایی که میکشند و میفرستند، به زبان کردی است. پس از چند لحظه، نماهای پریشانکنندهی "جنگ خروس" که به قدر کافی بهانه به دست اعضای "جمعیت حمایت از حیوانات آلمان" میدهد که به دلیل "آسیب رسانی به حیوانات" دست به اعتراض بزنند، جا به جا قطع میشوند و دوربین با دنبال کردن پسرکی که در کوچه پس کوچههای تنگ و تاریک و نیمه ویرانهی دهی در حال دو است، تماشاگر را از دیدن چگونگی خونین و مالین شدن دردناک خروسها، معاف میکند. بیان تصویری همین چند صحنه برای آن که تماشاگر تصور کند، باز هم با فیلمی با بافتی "قوم شناسانه" روبروست، به قدر کافی گویا ست. این برداشت به ویژه، با خواندن نوشتهی زیر که در ابتدای فیلم میآید، قوت میگیرد: «به دلیل اهمیت موضوع و موضع خاص کارگردان، آگاهانه تصمیم گرفته شده است که فیلم به زبان اصلی، یعنی کردی و با زیرنویس آلمانی نشان داده شود.»
فیلمی "جادهای"
وقتی بهمن قبادی شروع به تعریف داستان زندگی قهرمانش، مامو، یعنی تک خال موسیقی کردی آن دوره میکند، تماشاگر میپندارد که حالا با فیلمی "جادهای" سر و کار دارد. چون مامو با وجود بیماری، پس از سقوط صدام و آزاد شدن کردستان عراق، قصد دارد با ده پسر نوازندهاش عازم این دیار شود، تا اولین کنسرتش را در آزادی و با عنوان "فریاد آزادی" در این منطقهی آزاد شده، به اجرا در آورد. این سفر ماجراجویانه قرار است با اتوبوس فکسنیای که دوست وفادار مامو، کاکو، آن را تعمیر و حاضر کرده، صورت بگیرد. ناگفته پیداست که این اتوبوس هرگز به مقصد نمیرسد و مسافتی که در این فیلم "جادهای" طی میشود، در واقع از چند متر هم تجاوز نمیکند.
مرگ، همراه زندگی و موسیقی
با این حال مامو، امید اجرای این کنسرت از پیش برنامهریزی شده را از دست نمیدهد. در حالیکه نه تنها مشکلات و دشواریهای غیرمترقبه، بلکه مرگ هم که در هیبت زنی زیبا و سرخ پوش او را مثل سایه، گام به گام دنبال میکند، رسیدن به مقصد ـ عراق ـ را ناممکن جلوه میدهد. تکرار صحنههای درگیری مامو با مرگ، از سوی دیگر، فیلم "نیمهی ماه" را به سرودی تصویری در ستایش زندگی و هجو مرگ نزدیک میسازد. به ویژه هنگامی که در انتهای فیلم، زن خوش بر و روی فرشتهنما، تابوت مامو را در چشماندازی بیانتها، مسحورکننده و پوشیده از برف به دنبال خود میکشد. این صحنهی بس گویا که با موسیقیای جادویی همراه است، به وجه دیگر فیلم که تمجیدی از این هنر و دستاندرکاران آنست، اشاره دارد. قبادی، خود در بارهی شخصیت مامو و رابطهی آن با موسیقی میگوید: «این فکر که از شخصیت مامو، نوعی موتسارت کردی بیافرینم، خیلی خوشآیندم بود. امیدوارم که توانسته باشم این آرزو را برآورده سازم و روح مامو را به موتسارت نزدیک کنم.»
"نیمهی ماه"، فیلمی "جادهای" و چند بعدی دربارهی آزادی، مرگ و موسیقی است که با بافتی مردمشناسانه، مسائل زندگی کردهای ایرانی را مطرح میکند؛ فیلمی دیدنی که نام بهمن قبادی، این کارگردان ۳۸ ساله و فیلمهایش را، چون "زمان مستی اسبها" و "لاک پشتها هم پرواز میکنند"، دوباره به صفحات نقد فیلم اغلب روزنامههای اروپا کشانده است. این فیلم از ۹ اوت در سینماهای آلمان به نمایش درآمده است.