با حرف نمىتوان در لبنان صلح برقرار ساخت
۱۳۸۵ مرداد ۱۶, دوشنبهكسى كه تصور مىكرد در جريان رايزنىهاى مستمر شوراى امنيت در مورد جنگ لبنان، موضوع بر سر توافق هر چه سريعتر براى پايان دادن به درگيرىهاى نظامى است، اشتباه مىكرد. آنچه را كه فرانسه و آمريكا در پايان هفته به عنوان مصالحه جشن گرفتند، در بهترين حالت تلاشى بود براى تصويب هر چه سريعتر قطعنامهى لبنان. البته بايد «قطعنامه» را به عنوان «مصوبه» فهميد و نه به معناى واقعی كلمه «راه حل».
يك ماه پس از حملهها و ضدحملههاى سخت ميان اسراييل و حزبالله، حاصل تلاشهاى ديپلماتيك بسيار ناچيز است. و اين تنگنا از آنجا آشكارتر مىگردد كه شوراى امنيت، عليرغم سازش قادر نبود در پايان هفته در اين مورد راى گيرى كند و علامت روشنى براى طرفين دعوا بفرستد. آنها جنگ را با شدت هر چه بيشتر و قربانيان هر چه افزونتر از هر دو طرف ادامه مىدهند.
و كسانى كه در واقع قرار بود با قطعنامه به آنان كمك شود، ناچار مىشوند با آن مخالفت كنند. از همين رو فواد سينيوره نخستوزير لبنان، طرح قطعنامه را به اين دليل رد كرد كه مسايل مهمى در آن ناروشن مانده است. سينيوره نوميدانه در تلاش است، راه حلى براى منازعه بيابد. دولت او اما ناتوان است و وى بايد ميان آنچه كه ضرورى و آنچه كه ممكن است مانور دهد. ضرورى، خلعسلاح حزبالله به عنوان عاملى نظامى در لبنان است. ممكن اما، در بهترين حالت ضابطهاى است كه به حزبالله و اسراييل اين احساس را بدهد كه در پيكارهاى هفتههاى گذشته به چيزى دست يافتهاند. اما پيروزمند و مغلوبى نمىتواند وجود داشته باشد و وجود نخواهد داشت.
و يكى از نقاط ضعف طرح قطعنامه هم در همينجاست: از هر دو طرف خواسته مىشود كه به پيكارها پايان دهند، اما براى اسراييل حق دفاع از خود قائل مىشود و از اين كشور مطالبه نمىشود كه خاك لبنان را ترك كند. اين فرمولبندى، فقط جاى يك تعبير را باز مىگذارد: و آن اينكه حزبالله به عنوان تجاوزگر شناخته شود، چيزى كه اين سازمان هرگز آن را نخواهد پذيرفت، اگر چه از طريق حملهى ۱۲ ژوييه طبيعتا وخامت اوضاع را موجب شده است. و اين يك خودكشى سياسى مىبود اگر يك رييس دولت لبنان به چنين تعبيرى تمكين مىكرد.
نقطهضعف ديگر، ناروشنى اقدامات پس از آتشبس است. براى نمونه اينكه، چگونه و چه وقت نيروهاى بينالمللى به لبنان گسيل مىشوند؟ قطعى آن است كه چنين امرى هفتهها طول خواهد كشيد، هفتههاى مشقتبارى براى مردم غيرنظامى آزار ديده كه در وهلهى نخست زير اقدامات خشمگينانه و كور اسراييل و همچنين حزبالله رنج مىكشند.
قابل فهم است كه هيچ دولتى در جهان حاضر نيست با مداخلهى جنگى آرامش و نظم را به جنوب لبنان تحميل كند، چرا كه ريسك اين امر براى تبديل شدن خود آن دولت به يك طرف دعوا بيش از اندازه بزرگ است. اما فقط با حرف هم نمىتوان به توافقى دست يافت. بدون آتشبس، امنيتى وجود نخواهد داشت، صلح كه ديگر هيچ.