بحران اوگاندا

احزاب سياسى كشور تحت فشار دائمى قرار دارند، رئيس جمهور برخلاف قانون اساسى براى بار سوم، پست رئيس جمهور را به خود اختصاص داده و ارتش كشور در برابر شورشيان قصى القلب شمال ناتوان است و كارى از دستش برنمى آيد. درگيرى نظامى در شمال كشور تا كنون به كشته شدن بيش از ۱۰۰ هزار نفر منجر شده و حدود ۲۰ هزار كودك نيز ربوده شده اند، تا به عنوان سرباز مورد استفاده شورشيان قرار گيرند. بودجه نظامى كشور به خاطر مبارزه دائمى با شورشيان بسيار سرسام آور گشته است. هر روز خبر درگيرى تازه اى كه منجر به كشته شدن عده اى مى شود، منتشر گشته و اين اخبار تازگى خود را ديگر از دست داده اند. سازمان هاى مدافع حقوق بشر هشدار داده اند كه در شمال اوگاندا امكان خلق كشى وجود دارد. نمايندگان سازمان ملل متحد در اين كشور در ماه نوامبر سال گذشته ميلادى اعلام كردند كه در اوگاندا شرايط زندگى مردم وخيم تر از عراق است و با وجود اين، اين سازمان جهانى كارى براى اين انسان هاى دردمند نمى كند. ايالات متحده آمريكا بعد از رخداد تروريستى يازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ ميلادي، شورشيان اوگاندا را در شمار سازمان هاى تروريستى قرار داد و از همان زمان، تمام سعى ارتش اوگاندا مبارزه براى نابودى اين شورشيان است. دولت اين كشور با اين اقدام، خواستار حمايت اقتصادى و سياسى آمريكاست. و اين در حالى ست كه سياستمداران، افسران و ژنرال هاى ارتش كه بيشتر آنها فاسدند، از اين درگيرى نظامى با شورشيان، به نفع مقاصد شخصى خود سود مى جويند و به پر كردن جيب هاى شان مشغولند.