1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

برخى جوانب تصويب قانون منع حجاب براى معلمان زن در يك ايالت آلمان

۱۳۸۳ فروردین ۱۴, جمعه

پس از آنكه يك معلم مسلمان زن بدليل پوشش روسرى در مدرسه از ايالت «بادن وورتمبرگ» آلمان منتظر خدمت شد و به دادگاه شكايت برد، دادگاه قانون اساسى در ماه سپتامبر گذشته، زمينه هاى حقوقى منع حجاب براى معلمان زن در مدارس آلمان را فراهم ساخت. حال مجلس يك ايالتى اين كشور قانونى را به تصويب رسانده كه طبق آن پوشش اسلامى روسرى براى معلمان زن به هنگام تدريس در مدارس اين ايالت را ممنوع كرده است. اين قانون با رأى نمايندگان احزا

https://p.dw.com/p/A599
تظاهرات در برلين عليه قانون منع روسرى
تظاهرات در برلين عليه قانون منع روسرىعکس: AP

� دمكرات مسيحى، ليبرال و سوسيال دمكرات به تصويب رسيد. ولى «مسئله روسرى» در افكار عمومى آلمان همچنان بحثى است ناتمام. خانم دانيلا بائومان، مفسر صداى آلمان در اينباره مى نويسد:

برخى اين امر را جزو حقوق خودمختار شخصى مى دانند و برخى ديگر دولت را موظف به حفظ ارزش هاى بنيادين و اصل بيطرفى خادمانش، كه كارمندان دولت باشند، مى دانند. بايد گفت كه در يك چيز نمى توان ترديد كرد كه همانند دعاى آمين در كليساست: اين قانون روسرى مصوب مجلس ايالتى «بادن وورتمبرگ» دير يا زود در برابر دادگاه قرار خواهد گرفت. در اين امر هيچيك از نمايندگان مجلس اين ايالت شك ندارد. وظيفه اى كه دادگاه قانون اساسى برعهده ايالت ها گذارده اين است كه مسئله اجازه يا ممنوعيت روسرى به هنگام تدريس را ايالت ها بايد با تصويب يك قانون حل كنند. واقعيت اين است كه اين مسئله را طور ديگرى هم نمى شود حل كرد. بر اين اساس، اين يك وظيفه دوگانه است: هم بايد به اديان به يكسان برخورد كرد و هم اينكه ارزش هاى خود را حفظ نمود.

ايالت «بادنر وورتمبرگ» تلاش دارد اين مسئله دوگانه را با استناد به قانون اساسى ايالت خود حل كند. به اين صورت كه در قانون اساسى اين ايالت، برخلاف ديگر ايالت هاى آلمان، به صراحت اعتقاد به دين مسيح و فرهنگ مغرب زمين ذكر شده است. يعنى اينكه: صليب و كلاه مذهبى يهودى آرى، ولى روسرى نه! كه در اين مورد همه فراكسيون ها تقريبا موافق اند كه جايش در مدرسه نيست.

به اين صورتى هم كه ايالت «بادنر وورتمبرگ» هم اكنون با قانون خود عمل كرده است، صحيح است: يعنى تعيين يك قاعده صريح و شفاف كه تكليف مديران مدارس، معلمان و والدين را روشن كند. پيشنهادى كه فراكسيون حزب سبزها دادند، مبنى بر اينكه هر مدرسه اى بگذاريم خود تصميم بگيرد، پيشنهادى است كه وضعيت را به هرج و مرج خواهد كشاند. آيا آنچه كه در يك مدرسه مجاز است، بايد در مدرسه ديگر ممنوع گردد؟ اين را به هيچ وجه نمى توان مستدل كرد و در برابر هيچ دادگاهى از آن بدفاع برخاست.

بنابراين مجلس كه مى بايستى قانون يكسانى براى همگان تصويب كند، پيشنهاد حزب سبزها را رد كرد. اين نيز صحيح است كه حال والدين نيز مى توانند مطمئن باشند كه معلمى كه به فرزندانشان درس مى دهد، از نظر سياسى بيطرف است و به همين جهت نيز روسرى بر سر ندارد، هرچند كه ممكن است كه معلم روسرى به سر، به هيچ وجه قصد سياسى خاصى را دنبال نكند.

كارشناسان اسلامى البته خود اعتراف دارند كه طى سال هاى گذشته، روسرى به يك نماد و اعتقاد سياسى بدل شده است. كسى كه تدريس مى كند، بنابراين بايد از روسرى پرهيز كند، چه رسد به اينكه اعتقادات سياسى شخصى خود را به هنگام تدريس نمايش دهد. به همين جهت قوه مقننه بايد راه اين امكانات را مسدود سازد.

و صرف نظر از اينكه يك معلم زن بخواهد اعتقادات سياسى و يا دين خود را به نمايش بگذارد يا نه، بطور كلى بسيارى انسان ها روسرى را مظهر جدايى دو جنس زن و مرد، جايگاه فرودست زنان و عدم تساوى زن و مرد مى دانند. اين انگاره و تصور، چيزى نيست كه با معيارها و ارزش هاى يك دولت دمكراتيك و مدرن انطباق داشته باشد، يعنى جايى كه در قانون اساسى اش بر تساوى حقوق زن و مرد تأكيد شده است.