برنامه‌هاى آمريكا براى جمهورى اسلامى ايران
۱۳۸۳ مهر ۱۰, جمعه
موضوع سياست احتمالى آمريكا در قبال ايران ظرف روزها و هفته‌هاى گذشته مورد توجه شمارى از نشريات سياسى و تحليلگران قرار داشته است. بهروز قمرى، پروفسور جامعه شناسى در دانشگاه جورجيا، از جمله كسانى است كه اقدام به بررسى اين موضوع نموده است. وى در اينباره به سخنان Rick Santorum سناتور آمريكايى اشاره كرده كه آزادى ايران و جايگزينى حكومت ايران با يك حكومت دموكراتيك را تحت عنوان برنامه Iran Freedom and Support Act of 2004 مطرح نموده است. در اين برنامه بار ديگر به سياست تهاجمى ايران و حمايت رهبران اين كشور از تروريسم جهانى و همچنين برنامه اتمى كشور اشاره رفته است.
در سياهه عرضه شده از سوى اين سناتور و همچنين سناتور John Cornyn از جمله به سياست تخاصم طلبانه جمهورى اسلامى در عراق اشاره رفته و ادعا شده است كه رهبران جمهورى اسلامى ايران اطلاعات مربوط به فعاليتهاى اتمى خود را از بازرسان آژانس بين المللى انرژى اتمى پنهان كرده‌اند.
اين جامعه شناس در ادامه مطلب خود مينويسد كه سياست و مواضع آمريكا در قبال برنامه اتمى ايران باعث سردرگمى خبرنگاران شده است. چرا كه اطلاعات منتشر شده از سوى دستگاه ادارى دولت آمريكا در اين رابطه اطلاعات قابل اتكايى نيستند. در مورد جمهورى اسلامى ايران همان جملات و عباراتى به كار گرفته ميشود كه پيش از اين ما در مورد عراق شاهد آن بوديم. بهروز قمرى در ادامه مقاله خود كه در Counterpunch منتشر شده است ميافزايد من از شاگردان خود همواره طلب ميكنم كه جملاتشان را نه به شكل مجهول كه به شكل معلوم فرمولبندى كنند چرا كه تنها اين چنين ميتوانند مانع از دوپهلويى و ناشفاف بودن كلام گردند. پس چگونه است كه برخى از مسوولان آمريكا جملات و عباراتى همچون "كارشناسان بر اين باورند كه ايران..." را بكار ميگيرند؟
وى در تحليل خود به حق ايران براى استفاده صلح آميز از نيروى اتمى اشاره كرده و در مقابل از دولتمردان ايران ميخواهد به همكارى خود با آژانس بين المللى انرژى اتمى ادامه دهند. اما او در عين حال آمريكا را از هدف تغيير قدرت در ايران برحذر ميدارد و دست آخر تاكيد ميكند كه قرارداد منع توليد و گسترش جنگ افزارهاى هسته‌اى نميتواند تنها شامل حال برخى از كشورها گردد و براى برخى ديگر استثنا قايل شود. وى در اين رابطه خواستار آن ميگردد كه اسراييل نيز در ارتباط با كنترل توليد جنگ افزارهاى اتمى مد نظر مسوولان آژانس بين المللى انرژى اتمى قرار گيرد.
بخش اينترنتى AxisofLogic در مقاله‌اى تحت عنوان آيا ايران هدف بعدى آمريكاست به قلم Tom Barry مينويسد كه پنتاگون پس از حملات تروريستى يازدهم سپتامبر به موازات پيشبرد سياست حمله به عراق، سياست حمله به ايران و سوريه را نيز طراحى كرده است.
در اين مقاله آمده است كه در ماههاى پس از حملات تروريستى يازدهم سپتامبر وزارت دفاع آمريكا به جاى آنكه به اطلاعات سازمان سيا اتكا كرده و برنامه خود را طراحى كند، اقدام به ايجاد يك دفتر ويژه نمود كه تحت عنوان Office of Special Plans (OSP) شكل دهى به سياست آمريكا در مورد مبارزه با تروريسم را هدف كار خود قرار داده بود. يكى از چهره‌هاى كليدى اين دفتر ويژه همانا پل وولفوويتز بود. اين دفتر برنامه تغيير ساختار سياسى خاورميانه را دنبال ميكرد. برنامه تغيير قدرت در ايران، سوريه و حتى عربستان سعودى نيز از جمله محورهاى اصلى برنامه هاى دفتر ويژه را شامل ميشد.
در حالى كه برنامه‌هاى متنوع آمريكا در ارتباط با تغيير قدرت در ايران از سوى رسانه‌ها و محافل نزديك به حكومت آمريكا منتشر ميشوند، جمهورى اسلامى ايران سياستى را در پيش گرفته كه عملا باعث نزديكى هرچه بيشتر آمريكا با اتحاديه اروپا در اين رابطه شده است. نويسنده در ادامه مينويسد ايران هرگاه برنامه غنى سازى ۴۰ تن اورانيوم را به فرجام رساند در موقعيت توليد چند بمب اتمى خواهد بود و همين امر تهديدى خواهد بود براى صلح و ثبات منطقه.