1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

برنامه دويچه وله و شنوندگان / بيست و يكم ماه مه سال ۲۰۰۴ ميلادى

۱۳۸۳ خرداد ۱, جمعه

بيلان اعطاى “Greencard” به كارشناسان خارجى براى كار در آلمان

https://p.dw.com/p/A7Xz
Harianto Wijaya از كشور اندونزى
Harianto Wijaya از كشور اندونزىعکس: AP

سلام ميكنم به دوستداران برنامه دويچه وله و شنوندگان. اميدوارم كه هفته خوبى رو پشت سر گذاشته باشين و روز جمعه شما هم به خوشى گذشته باشه. در اين برنامه همونطور كه ميدونين ما اغلب سعى داريم، از جمله از وضع زندگى مهاجرا در آلمان شمه اى رو براى شما نقل كنيم. اينبار بويژه ميخواستيم، موضوعى رو مطرح كنيم كه، از سوى شما شنوندگان عزيز، اغلب مورد پرسش قرار ميگيره و اون هم شرايط كار خارجيها در آلمانه.

اگه يادتون باشه در ماه اوت سال ۲۰۰۰ ميلادى بود كه، رسانه هاى گروهى آلمان با آب و تاب بسيار به گزارش اعطاى نخستين Greencard در آلمان پرداختن. دريافت كننده اين كارت Harianto Wijaya بيست و پنج ساله، از كشور اندونزى بود كه، به عنوان يك كارشناس زبده رشته انفورماتيك اين موفقيت رو كسب كرد. دوربينهاى فيلمبردارى و عكاسى مشغول بكار شدن، سياستمدارا متبسم بودن و كل جريان بسيار مسرت آميز بود. وزير كار وقت Walter Riester و رئيس اون زمان اداره كار جمهورى فدرال آلمان Bernhard Jagoda با اين مرد جوون كه در آلمان تحصيل كرده بود، دست دادن و به او تبريك گفتن. هاريانتو واجايا در اين رابطه گفت:”من احساس خوشبختى بسيار ميكنم” و در واقع هم اينچنين به نظر ميرسيد كه، او با دريافت گرين كارت از شانس زيادى برخوردار بوده. اين، داستان اوت سال ۲۰۰۰ بود. اما اينكه از اون زمان تا كنون، ويجايا چه سرگذشتى در آلمان داشته و اينكه آيا او با گرين كارج خودش هنوز هم سعادتمنده يا نه، موضوع برنامه امروز ماست.

بايد بگيم اين اصولآ صدر اعظم آلمان گرهارد شرودر بود كه، در ماه فوريه سال ۲۰۰۰ سر رشته اين كار رو در دست گرفت. در اون زمان او روى اين امر حساب ميكرد كه، در آلمان ۷۰ هزار محل كار جديد، در رشته هاى مربوط به كامپيوتر به وجود خواهند اومد، چيزى كه بازار كار آلمان، نميتونست جوابگوى اون باشه. تعداد ۲۰ هزار عدد از اونها بايستى از خارج تامين ميشدن. پيش از همه، بايستى در كشورهاى آسيائى براى گرين كارت آلمان تبليغ ميشد. “شانس زندگى تو”، اين تيتر متن تبليغاتى اى بود كه، به اين منظور در سايتهاى اينترنتى مربوطه به چشم ميخورد.

شمار متقاضيان دريافت گرين كارت، در محدوده اى مشخص باقى موند. در ۳ سال نخست، پس از آغاز اين پروژه، تقريبآ ۱۵ هزار متخصص امور كامپيوتر، با دريافت گرين كارت وارد آلمان شدن. اما سرخوشى اوليه، بزودى ناپديد شد. در حال حاضر اوضاع اين بخش تعريفى نداره، بسيارى از كارشناسان خارجى بدين ترتيب بيكار ميشن. براى مثال در شهر بزرگ مونيخ، از هر ۷ نفر دارنده گرين كارت، يك نفر شغل خودش رو از دست داده.

بدون داشتن شغل، در آلمان به اين افراد اجازه اقامت داده نميشه و اين تجربه اى تلخه. اجازه اقامت مسئله ديگه ايه كه حالا در مورد هاريانتو ويجايا هم مطرح شده . ويجايا شغل خودش رو از دست نداده . كارفرماى او، يعنى صاحب يك شركت كوچك نرم افزار، در بازار جائى براى خود باز كرده و نبايد در اين زمينه كمك كارمنداى اونرو فراموش كرد. اما گرين كارت او، تنها از اعتبارى ۵ ساله برخورداره. به اين معنا كه او بايد چمدانش رو ببنده، حتى اگر هنوز در كار خودش موفقه. هاريانتو طى اين مدت، حتى مدرك دكتراى خودش رو هم گرفته. اما اين مدرك كمك زيادى به او نميكنه.

۵ سال تموم و يك روز بيشتر هم نه. طرح اوليه اينطور نبود. چرا كه در سال ۲۰۰۱ ميلادى دولت ائتلافى سبز و سرخ در آلمان، طرح قانونى اى رو در زمينه امور مهاجرا ارائه كرد كه، قرار بود، مسئله رشد نزولى جمعيت آلمان رو حل كنه. اما اين طرح هنوز كه هنوزه بخاطر اختلافات احزاب و اعضاى پارلمان به نتيجه نرسيده. البته تا همين حالا همه احزاب به اين امر معتقدن كه، آلمان نميتونه، از يك ميزان مشخص مهاجرت صرف نظركنه اما، هنوز توافقى در مورد شرايط اون بدست نيومده. حتى اگه طى اين دوره قانون گزارى، نتيجه اى حاصل بشه، ديگه براى ويجايا خيلى دير شده. او چمدانهاى خودش رو بسته و در فكر تقاضاى يك گرين كارت جديد از كشور آمريكاست. او خودش در اينباره ميگه، من خندان خواهم بود، زيرا تا مقطع دكترا در آلمان تحصيل كردم و از تجربه كارى برخوردار شدم. بنابراين اشك نميريزم. اما بايد تائيد كنم كه بسيار سرخورده هستم.

گرين كارت هاريانتو ويجايا در اين ميون، يك سند تاريخى به حساب مياد و در خانه تاريخ شهر بن، به نمايش گذاشته شده.اين سند سمبول تمامى شانسهاى از دست رفته، براى همه كسانى كه در آن دخيل بودن هستش.