1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

برکناری مدیرعامل پرسپولیس و مشکلات فوتبال ایران • مصاحبه

مصاحبه‌گر: فرید اشرفیان۱۳۸۷ دی ۱۷, سه‌شنبه

داریوش مصطفوی پس از گذشت تنها هفت ماه فعالیت در سمت مدیرعاملی باشگاه پر طرفدار پرسپولیس تهران از این مقام برکنار شد. او در گفتگو با بخش فارسی دویچه وله از علل این برکناری و مشکلات ریشه دار فوتبال ایران می‌گوید.

https://p.dw.com/p/GT8s
داریوش مصطفوی
داریوش مصطفویعکس: mehr

داریوش مصطفوی روز دوشنبه پنجم ژانویه پس از گذشت تنها هفت ماه فعالیت در سمت مدیرعاملی باشگاه پر طرفدار پرسپولیس تهران به دستور سازمان تربیت بدنی ایران از این مقام برکنار شد.

او که یکی از چهره های سرشناس فوتبال ایران محسوب میشود و پس از انقلاب دو دفعه نیز ریاست فدراسیون فوتبال ایران را بر عهده داشت، در گفتگو با بخش فارسی دویچه وله از علل برکناری خود و گرفتاری‌ های ریشه دار فوتبال ایران سخن می‌گوید.

دویچه‌وله: آقای مصطفوی چه عللی باعث استعفای شما از سمت مدیرعاملی باشگاه پرطرفدار پرسپولیس تهران شد؟

داریوش مصطفوی: درباره‌ی رفتن من به پرسپولیس باید بگویم ما همیشه با فوتبال بوده‌ایم. من حدود چهل سال است که با فوتبال هستم و سی سال هم هست که در سطح مدیریت فوتبال دارم کار می‌کنم. بعد از این که از فدراسیون فوتبال با آن شکل بردن تیم به جام جهانی ۹۸ آمدم کنار، یک بار هم دبیر موقت شدم که در آنجا هم مشکلاتی برای من درست شد. ولی بهر صورت ماندم، چون علاقه دارم به فوتبال، علاقه دارم به مملکتم و می‌خواهم که این فوتبال جلو برود. ولی دیگر بعد از ۶۴ سال احساس کردم با این هفت ماهی که من در باشگاه پرسپولیس بودم، کارها دارد روز به روز سخت‌‌تر می‌شود و ما نمی‌توانیم خودمان باشیم و نمی‌توانیم کار بکنیم و حتما بهتر از ما هستند که دارند می‌آیند و کار می‌کنند. ولی بهر صورت ما با فوتبال هستیم، علاقمند هستیم و امید هم داریم که فوتبال مملکتم با همه‌ی این گرفتاری‌ها به جلو برود.

دویچه‌وله: در باره‌ی این گرفتاری‌ها و مشکلاتی که الان به آن اشاره کردید، لطفا کمی شفاف‌‌تر توضیح بدهید؟

داریوش مصطفوی: من فکر می‌کنم بعد ازاین همه کار و کوشش، بازیکن تیم ملی بودن، بردن تیم به جام جهانی و بردن تیم در جام ملتهای آسیا و به آن شکل که حق ما را عربها خوردند و سوم شدیم و قهرمان کردن باشگاههای پیروزی و استقلال و پاس در مسابقات آسیایی، همه‌ی اینها، فاکتورهای لازم را برای اینکه آدم بتواند یک باشگاه و نه تنها یک باشگاه، بلکه همه‌ی باشگاهها را اداره بکند دارد. ولی اختلاف سلیقه هم هست. در همه‌ی دنیا هم اختلاف سلیقه هست و ما هم اختلاف سلیقه داریم. ولی اختلاف سلیقه‌ی ما آن جوری نبود که فنی باشد. بهر صورت همان طرفداران کوچک هستند که مانع حرکت ما به سمت جلو می‌شوند و بهر جهت هدایت هم می‌شوند، طرفداری هم می‌شوند و حتا می‌توانم به شما بگویم که تامین هم می‌شوند که آدمهایی مثل ما نتوانند کار کنند و کنار بروند. ما پیش خودمان شرمنده نیستیم. آن چیزی که در چنته داشتم عرضه کردیم. خیلی طاقت آوردم، خیلی فشار روی‌ام بود. ولی به‌خاطر مملکت، به خاطر وجود جوانانی که در مملکت دارند زندگی می‌کنند، به خاطر علاقمندان، به خاطر هواداران همه‌ی مصائب را تحمل کردم، ولی دیگر نشد. امیدوار هستم کسانی که می‌آیند، بتوانند کار بهتری از ما انجام بدهند.

دویچه‌وله: در اینجا اجازه بدهید مقایسه‌ای میان دو تیم پرطرفدار آلمان و ایران، یعنی بایرن‌مونیخ و پرسپولیس، بکنیم. تیم بایرن‌مونیخ هم شروع ضعیفی در این فصل فوتبال بوندس لیگا داشت و مانند پرسپولیس مدافع عنوان قهرمانی جام باشگاههای کشور بود. این شروع ضعیف بایرن‌مونیخ موجب بوجود آمدن موج شدید انتقادات طرفداران و کارشناسان شد. اما تیم بایرن‌مونیخ در طول هفته‌های پایانی نیم فصل رفت به حالت انسجامی‌اش مجددا بازگشت. در این مقایسه شما چه فرق‌های مشهودی را با پرسپولیس می‌بیند و چه نکات مشابهی را هم در این میان پیدا می‌کنید؟

داریوش مصطفوی: سیستم مدیریت در کشورهای اروپایی برای فوتبال با توجه به قدمت‌شان، با سیستم مدیریت در مملکت ما خیلی فرق دارد. باشگاههایی مثل بایرن‌مونیخ را فوتبالیست‌های قدیمی، پیشکسوتان قدیمی و تحصیلکردگان فوتبال قدیمی اداره می‌کنند و می‌چرخانند. اینها، مثل فرانتس بکن‌باور و یا بازیکنانی که در گذشته بودند و الان هیئت رییسه باشگاه بایرن‌مونیخ هستند، همه یکی هستند. همه ید واحدی هستند. اگر ۵ نفر باشند، هر ۵ نفرشان یکجور فکر می‌کنند، چون فوتبالی هستند. ولی در باشگاههای مملکت ما این طور نیست. سیستم مدیریت یک باشگاه با سیستم مدیریت باشگاههای دیگر فرق می‌کند. سیستم‌های مدیریت دو سیستم متفاوت است. سیستم مدیریتی که در داخل مملکت ما باشگاهها را اداره می‌کند، از نظر فوتبالی سیستم مدیریت قوی نیست. ممکن است سیاسیون بیایند و کارها را بگیرند و کار بکنند. ولی در آن هیئت رییسه که من بودم، نمی‌توانم به شما بگویم که افراد فوتبالی قوی‌ای بودند. شما می‌دانید که برای اینکه فوتبال مملکت جلو بره و پیشرفت کنه، باید برای باشگاهی مثل پرسپولیس چیزی حدود ۲۰ میلیارد تومان در سال هزینه بشود. بخصوص که باشگاه پیروزی هم امسال می‌خواهد در مسابقات جام باشگاههای آسیا بازی بکند. اما بهر صورت ما موفق بودیم. بجز این دو بازی آخر ملوان و ذوب آهن که من کمتر وقت کردم با بچه‌ها و مربیان و بچه‌های کادر فنی جلسه بگذارم، بچه‌ها بسیار ضعیف ظاهر شدند و این دو بازی که با ملوان و پیروزی کرد در حد تیم پرسپولیس نبود، باقی بازیها را من مسئولیت‌اش را قبول می‌کنم و بسیار قوی ظاهر شدیم. بهرجهت مسئله‌ی داوری و سلیقه هم هست. داوران ما اشتباه می‌کنند، ولی خلاف نمی‌کنند. در مملکتی که ۱۸ تیم دارد و همه بودجه‌هایش را بجز ملوان و ابومسلم و استقلال اهواز، همگی آنها هم، ۱۵تا، ۱۶تا، ۱۴تا تیم، از نظر مالی از ما قوی‌تر هستند، ما بسیار خوب کار کردیم و از تاریخ دوم تیرماه سال گذشته تا دیروز که من مشغول به کار بودم، چیزی حدود شش ماه و خرده‌ای من بسیار راضی هستم. منتها شما می‌دانید که فوتبال یک جریان سیال است. امروز را می‌طلبد. نخوانده آدم نمی‌تواند استاد دانشگاه بشود. این گله را من از فدراسیون فوتبال هم دارم که جوانهایی مثل پیروانی، قلعه‌نویی یا افرادی مثل اینها را به کشورهای خارج نمی‌فرستد، به دور‌ه‌های مربی‌گری طولانی‌ مدت نمی‌فرستد و آن چیزی که را مربیان ما می‌دانند، از خودشان می‌دانند. از علمی‌ست که از تلویزیون می‌گیرند، از مطالعه‌ی کتابهایشان می‌گیرند. در تیم‌های بزرگی مثل بایرن‌مونیخ حضور نیافته‌اند، در کنار مربیان بزرگ نبوده‌اند. بهر صورت همین که می‌بینید، نتیجه‌ی خون دل خوردنها، زحمات و کوشش‌های آدمهایی مثل من و امثال من است. اگر ما هم نباشیم ممکن است همین فوتبالی هم که شما دارید درباره‌اش صحبت می‌کنید، این هم وجود نداشته باشد.

دویچه‌وله: یکی از عملکردهای شما که در دوران فعالیت‌تان مورد انتقاد قرار گرفت، آوردن مجدد افشین قطبی با یک رقم نجومی و رکوردی به سمت سرمربی‌گری پرسپولیس بود. در این مورد چه چیزی می‌توانید بگویید؟

داریوش مصطفوی: ما قطبی را در دو شخصیت، در دو وجه می‌توانیم مطالعه بکنیم. آن قطبی که در سال گذشته به مملکت ما آمد، زحمتی بود که آقای کاشانی کشیدند و ایشان را آوردند. قطبی را در آن زمان کسی نمی‌شناخت و می‌دانید که مربی که گمنام باشد و تیم‌اش را قهرمان نکرده باشد، یک هزینه برمی‌دارد و وقتی که آمد توی این مملکت و معروف شد، قراردادش چیز دیگری خواهد بود. کل پولی که به آقای قطبی دادیم چیزی حدود ۷۰۰ میلیون تومان بود که شما می‌دانید از این ۷۰۰ میلیون تومان، یعنی چیزی حدود ۷۰۰ هزار دلار و این پول، نه هزینه‌ی نجومی هست، نه قرارداد بزرگ است. اکثر مربیان ما در داخل مملکت هم همین حدود هزینه‌ها را دارند. بنابراین، این ساخت و پرداخت روزنامه‌هایی‌ست که دوست نداشتند داریوش مصطفوی و قطبی در این ماجرا ثابت باقی‌ بمانند. این طورنبود. قطبی هم آدمی بود، انسان شریفی بود. طاقت نیاورد. خیلی جاها تو کارشان گذاشتند و ایشان رفتند. رفتند دیگر، دلش می‌خواست برود و رفت. ما هم اصراری به ماندن ایشان نکردیم. ولی این که می‌گویند رقم‌های نجومی وسنگین، این طور نیست. بخدا این طور نیست. من داخل این مملکت هستم و می‌توانم با اسناد هزینه، با شما صحبت کنم. ما که در هیچ جای این مملکت نه پارتی داریم و نه دوستانی که بتوانند از ما دفاع بکنند. آن چه هست امروز، یک حمله‌ی سنگینی بود که به قطبی و من وارد شد و تا حدودی هم موفق شدند و بهر صورت بایست در آینده دید که چقدر موفقیت در این امر نصیب کسانی بوده که به ما حمله کردند.

دویچه‌وله: یکی دیگر از موارد انتقاد از شما این بود که خیلی‌ها مانند فرشاد پیوس، ملی‌پوش پیشین فوتبال ایران گفته بودند چه طور می‌تواند یک شخص استقلالی و تاجی آبی‌‌پوش مانند داریوش مصطفوی در سمت مدیرعاملی رقیب دیرینه، یعنی پرسپولیس، انجام وظیفه بکند!

داریوش مصطفوی: من جواب این بچه‌ها را نمی‌توانم بدهم. شما می‌دانید که ما مدیر ملی هستیم. وقتی من رییس فدراسیون بودم بیست باشگاه مثل پرسپولیس زیردست من بوده و من با آنها کار می‌کردم و تعامل داشتم. او هم شاید از این می‌دید که ما در باشگاه پیروزی می‌توانیم یک سرمربی و یک مربی داشته باشیم. اگر این همه پیشکسوتهای پیروزی بخواهند همه‌شان سرمربی و مربی باشند و همه‌شان پیروزی باشند، این جریان امروز بوجود می‌آید. به نظر من این انتقاد بسیار خوب است، ولی یکبار. اگر هر روز ما روزنامه‌ها را بازکنیم و این حرفها باشد، دیگر انتقاد نیست و غرض‌ورزی است. و من حاضر نیستم جواب کسی را بدهم، چون شأن و شخصیت من بالاتر از این حرفهاست که جواب کسانی را بدهم که درکی صحیح از مسئله‌ی فوتبال ندارند یا با غرض‌ورزی این حرفها را می‌زنند. یک مقدار مسئله شخصی می‌شود. بنابراین ضمن رعایت کامل و با احترام کامل به گفته‌های ایشان، من دلم می‌خواهد شما در تهران به نظرات مردمی که فوتبال را دوست دارند و فوتبالی هستند و علاقمند به باشگاه پیروزی هستند مراجعه بکنید. وگرنه امروز من می‌توانم یک روزنامه باز کنم و نظرشما را درباره‌ی هر کسی بگیرم و اگر مورد نظر خودم بود، مورد نظر شخص سردبیر و مسئول روزنامه بود چاپ کنم. شما این را اطمینان داشته باشید که هر کسی این حرفها را زده، روزی پشیمان خواهد شد و آن روز دیگر دیر است.

دویچه‌وله: پرسش آخر ما آقای مصطفوی. آیا شما خودتان تصور می‌کنید که یک روزی فرا برسد که فوتبال کشور ایران از بیماری کمرشکن حاشیه‌گرایی نجات پیدا کند؟

داریوش مصطفوی: فوتبال در همه دنیا حاشیه‌های مخصوص خودش را دارد. در آفریقا، در آمریکای جنوبی، در اروپا و در آسیا حاشیه‌های مخصوص خودش را دارد و این حرفها امکان دارد در بیشتر کشورهای آسیایی هم جریان داشته باشد. ولی من امیدوارم که فوتبال مملکت ما با مدیریت ثابت، مدیریت پایدار به مقامهای بزرگی در دنیا دست پیدا کند. یک روز به آقای هاشمی‌طبا که رئیس سازمان تربیت بدنی و معاون رییس جمهور بودند، وقتی به من گفت شما رییس فدراسیون هستید، من ازایشان خواهش کردم که شما دو سال در کار من دخالت نکند. تیم را من به جام جهانی می‌برم و ایشان پذیرفت و تیم ما به جام جهانی ۹۸ رفت. و امروز هم می‌شود. امیدوارم که مسئولین بلندپایه‌ی مملکت ما به این فکر برسند که با کمک‌های مالی خودشان به فوتبال و عدم دخالت افراد سیاسی در داخل فوتبال، اجازه بدهند فوتبالی‌ها درایت خودشان را به ثبوت برسانند.