1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بزرگترين جشن سنتى ِ جهان، جشن اكتبر در مونيخ

۱۳۸۳ مهر ۲۱, سه‌شنبه

۶ ميليون و سيصدهزار ليتر آبجو، نيم ميليون مرغ سرخ شده و ۹۱ گاو براى جشن سنتى مونيخى ها در ماه اكتبر سال گذشته مصرف شد. امسال نيز اين بزرگترين جشن سنتى جهان توجه همه را به خود جلب كرد. در اين جشن بايد غم و غصه ها به دست فراموشى سپرده شوند. بايد خورد، نوشيد، شاد بود و دل به غم نسپارد.

https://p.dw.com/p/A7Wt
يكى از شركت كنندگان جشن اكتبر با لباسى سنتي
يكى از شركت كنندگان جشن اكتبر با لباسى سنتيعکس: AP

اين شعار ِ بيشتر كسانى ست كه در جشن اكتبرشركت مى كنند. پير و جوان، روشنفكر و سنتى در كنار هم شادمانند و كسى به گذشته اين جشن توجهى ندارد كه به خاطر ازدواج لودويگ اول، پادشاه باواريا با ملكه ترِزه بوده است.

ليوان ها از آبجو پر و خالى مى شوند، صداى ترقه ها بلنداست. صد و هفتاد و يكمين جشن اكتبر در مونيخ آغاز گشته است. بر طبق قوانين سنتي، شهردار مونيخ، اولين بشكه آبجو را مى گشايد و با چكشى آن قدر به شير بشكه مى كوبد تا آبجو از درون بشكه به بيرون فوران كند. حضار بى صبرانه منتظرند و هر ضربه را مى شمارند.

امسال كريستين اوده، شهردار شهر مونيخ با سه ضربه موفق به بيرون كشيدن آبجو از درون بشكه شد و تبحر خود را به اثبات رساند. حضار تعداد ضربات براى باز كردن بشكه را نشانى از قدرت سياسى سياستمداران براى حل معضلات اجتماعى و اقتصادى جامعه نيز مى دانند. در فرهنگ عامه گفته مى شود، شهردارى كه تعداد ضرباتش براى باز كردن بشكه زياد باشد، قدرت چندانى در اداره امور سياسى نيز ندارد و نبايد به او راى داد.

شركت در مراسم آغازين جشن اكتبر و دسترسى به اولين ليوان آبجو آسان نيست. دو دانشجوى دانشگاه مونيخ كه بعد از انتظار فراوان خود را به درون يكى از چادرهاى جشن رسانده اند مى گويند:

” از ساعت هشت تا حالا پشت در چادر منتظريم. جا نبود و ما رو راه ندادند. بعد هم كه تونستيم يه جورى خودمون رو به داخل چادر برسونيم، چهار ساعت منتظر مونديم تا آبجو به دستمون برسه. چهار ساعت تموم. اما بالاخره موفق شديم. به انتظارش مى ارزيد. هر سال همين مصيبتو داريم. انتظار، و سرانجام موفقيتِ رسيدن به آبجو، خيلى كيف داره.”

كسانى كه موفق مى شوند به چادر هاى بزرگ جشن وارد شوند، بسيار خوشحالند. هر چادر ظرفيت حدود هزار نفر را دارد. وقتى چادر پر مى شود، ماموران حفاظت، ديگر كسى را راه نمى دهند و درخواست و حتى التماس افراد منتظر در بيرون چادر بى ثمر است. ماموران حفاظت سرشان شلوغ است. يكى از آنها مى گويد:

”وظيفه ما اينه كه مراقبت كنيم تا نظمِ چادرها رعايت بشه، دعوايى درنگيره، توى سالن، هر كسى سر جاش بشينه و توى راهروها كسى نايسته، تا گارسن ها بتونن به همه ى مشترى ها برسن.”

همه جا را همهمه فراگرفته است، چادرها پر از مردمند و گارسن ها بايد راه عبورى بيابند تا بتوانند به انبوه مردمى كه انتظار مى كشند، آبجو، شراب، سوسيس و ديگر غذاهاى موجود را برسانند. خانم هيلده مينكس، بيست سال است كه به پخش آبجو و غذا در جشن اكتبر مشغول است و علاقه بسيارى به شغلش دارد: مى گويد:

”اين كار برا من يه جور اعتياده. من به كارم احتياج دارم چون خيلى دلم مى خواد با مردم باشم و باهاشون بگم و بخندم.”

اين زن مونيخى با بيش از ۶۰ سال سن، يك سينى پر از آبجو را با وزنى حدود ۲۰ كيلو، به راحتى از راهروهاى تنگ چادر گذرانده و به مشتريان مى رساند. او معتقد است كه فقط تمرين همه ساله او را اين قدر مقاوم ساخته است.

يك ليوان يك ليترى ِ آبجو، قيمتش در چادر جشن، هفت يورو و ۱۰ سنت، برابر حدود هفت هزار و پانصد تومان است. همين مقدار آبجو را مى توان در اغذيه فروشى هاى عادى با قيمت ۵ يورو خريد.

اما خانم گابريله ويس هويپل، برنامه ريز اصلى جشن اكتبر از شركت كنندگان خارجى جشن بسيار راضى ست، زيرا آنها پول كلانى خرج مى كنند، ارتباط با آنها مشكل نيست و با اندكى انگليسى مى توان با آنها صحبت كرد و از پولى كه مى دهند تشكر نمود.

ايتاليايى ها مهمانان هميشگى اين جشن هستند. شمار آمريكائيان هم كم نيستند. يك گروه از جوانان ايالت جورجيا، دو سال است كه به جشن اكتبر مى آيد. يكى از آنها در جواب اين سوال كه چرا به اين جشن مى آيند، مى گويد:

”چرا ميايم؟ خب، به خاطر آبجو، به خاطر فرهنگ آلماني، رقص و يا شلوارهاى چرمى مردم اين ايالت. اصلا نمى دونم چرا ميايم.”

حدود ۱۵ درصد شركت كنندگان در جشن اكتبر خارجى اند. از مجموع ۶ ميليون آلمانى كه امسال در اين جشن حضور داشتند، يك ميليون شان خارجى هستند. ديگر از قاره آسيا فقط ژاپنى ها نيستند كه گروه گروه به ديدن اين جشن مى آيند.

طى سال هاى اخير شمار شركت كنندگان چينى هم به تدريج افزايش يافته است. يكى از آنها مى گويد:

”من چينى هستم، ما فقط به خاطر جشن آبجوخوران به مونيخ اومديم. من كه فكر مى كنم اين جشن رو هيچ وقت فراموش نكنم. ما آبجو هاى زيادى رو امتحان كرديم و از كارخونه هاى آبجو سازى ِ بسيارى ديدن كرديم. واقعا خيلى خيلى جالب بود.”

به خاطر چنين استقبال عظيمى از جشن اكتبر ِ مونيخى ها، آنها از سال ها پيش تصميم به صادر كردن جشن شان به كشورهاى ديگر گرفته اند. خانم گابريله وَيس هويپِل، يكى از مسئولان اين شهر در اين مورد مى گويد:

” در حال حاضر حدود ۲۰۰۰ جشن اكتبر كوچك و بزرگ در سراسر جهان برگزار مى شه. بيشترش درآمريكاست، اما در آمريكاى جنوبي، در برزيل، استراليا و يا در آسيا مثلا در چين هم جشن اكتبر وجود داره. شركت هواپيمايى لوفت هانزا و يا ديگر شركت هاى هوايى ى آلمانى و شبكه هتل هاى زنجيره اى اين كشور در صادر كردن اين جشن به اقصى نقاط جهان سهيم هستند. اما همه اين جشن ها جزئى هستند از جشن بزرگ اكتبر ِ مونيخ كه جشن اصلى ست و در اواسط ماه سپتامبر تا روزهاى آغازين ماه اكتبر به مدت دو هفته، مردم را به شور و شادى وا مى دارد.”

جشن اكتبر در سال ۱۸۱۰ ميلادى آغاز شد. اين جشن به خاطر ازدواج لودويگ اول، پادشاه باواريا با ملكه ترِزه بود. دربار خواستار شادى و سرور همه مردم در اين مراسم بود. برنامه اسب دوانى باشكوهى نيز برگزار شد و چون اين مراسم به شدت مورد توجه مردم قرار گرفته بود، اين مراسم سال بعد نيز تكرار شد و از آن پس همه ساله ادامه يافت. امروزه مراسم اسب دوانى فقط براى كودكان برگزار مى شود. شهر بازى هايى عظيم توجه كودكان را به خود جلب مى كنند. چرخ فلك ها ، كودكان و بزرگترها را به اوج آسمان مى برند، در هوا مى چرخانند و به زمين باز مى گردانند.

پليس مونيخ در روزهاى جشن به شدت مراقب است تا حادثه ناگوارى رخ ندهد. ۱۲ دوربين روند برگزارى جشن را در داخل و خارج چادرها ثبت مى كنند و در صورت وقوع حادثه اي، ماموران پليس و مسئولان حفاظت چادرها بى درنگ خود را به محل حادثه مى رسانند. اين اقدامات امنيتى قوت قلبى ست براى شركت كنندگان حاضر در اين جشن و سرور. راس ساعت يازده شب، برنامه هاى رسمى چادرها به پايان مى رسند. مردم به خيابان ها مى روند، بعضى جشن خود را در خيابان ها ادامه مى دهند و يا به خانه هاى شان رفته و خود را براى ادامه جشن در روز بعد آماده مى سازند.

در چادرها ديگر از موسيقى خبرى نيست و خدمتكاران نظافت چادرها را آغاز مى كنند.۱۸۰ خدمتكار، از ساعت ۱۲ شب تا ۶ صبح، به نظافت ۸ چادر مشغول مى شوند.

نِشا، يكى از مسئولان نظافت سالن، كه تجربه اى طولانى از جشن اكتبر دارد، با ورود به سالن و ديدن وضعيت آن سرى تكان مى دهد و مى گويد: ”فاجعه ست. همه جا رو كثافت گرفته. شيشه هاى آبجو روى زمين خورد شده اند. اين طور كه پيداست، حتما بزن بزنى هم در كار بوده.”

تا ساعت شش صبح سالن ها ديگر كاملا تميزند و منتظر ورود مهمانان روز بعد.