بلر نگاهى به پس مىاندازد و تاريخ رقم مىخورد
۱۳۸۵ آبان ۲۴, چهارشنبه�توزير بريتانيا شكست جمهورىخواهان را فرصت خوبى مىيابد تا راهش را از شكستخوردگان جدا سازد. چه شد كه سرانجام منطق پيروز گشت؟ هيچ، توازن قدرت به هم ريخت و مسير سياست را عوض كرد.
سرانجام نارضايتى مردم آمريكا از سياست دولت بوش در عراق اثرات خود را بر جاى نهاد و جمهورىخواهان، اكثريت دو مجلس آمريكا را از دست دادند. تونى بلر نخستوزير بريتانيا در سياست خارجى خود چرخشى نشان داد و طى نطقى خواستار دخالت دادن ايران و سوريه براى كمك به حل بحران خاور ميانه شد.
پيشنهاد بلر اما نوآورى چشمگيرى را به ميدان نياورد، عقل سليم از ديرباز نيز چنين مىگفته. خشونت در عراق و منازعات بىوقفهى بين اسراييل و فلسطينيان از يك ريشه برمىخيزد، ريشهاى مشترك با دردى مشترك كه درمانش نيز مشترك است، درمانى كه بدون حضور سوريه و ايران ميسر نخواهد بود.
اما چرا نخستوزير بريتانيا ضرورت اين درمان مشترك را امروز دريافته؟ چرا ديروز سخنى از آن در ميان نبود؟ عراق ديروز هم مشكلى جداى از خاور ميانه محسوب نمىشد. پس بدين ترتيب جنگ عراق نه تنها بيهوده بلكه مخرب بود. آمريكا و بريتانيا به عراق لشگر كشيدند تا دمكراسى را برقرار سازند، اينك حتى نمىدانند از اين گرداب چگونه بايد بيرون بيايند و دست يارى بسوى همان محورهاى شرارت خودناميده يعنى ايران و سوريه دراز مىكنند.
چرا سياست تغيير سمت و سو داده است؟ تنها بدين دليل كه تناسب قدرت به هم ريخته و امروز منطق سياست تغيير كرده است. زمانى تونى بلر از جرج دبليو بوش رييسجمهورى آمريكا بىقيد و شرط پيروى كرد و بدون اعتنا به تمامى صداهاى مخالف كه از همحزبىهايش و يا حتى ژنرالهاى ارتش بلند مىشد به عراق لشگر كشيد. اما عراق به جاى مدينهى فاضله به غمنامهاى تبديل شد كه نه مىشد تركش كرد و نه مىشد در آن ماند.
به نظر نمىرسد كه بلر همراهىاش با بوش در حمله به عراق را اشتباه تلقى كند. چرخش او در سياست خاور ميانه نيز مخالفت با آمريكا تلقى نمىشود. پيشنهاد يارى جستن از ايران وسوريه در حل بحران خاور ميانه هم جديد نيست و بلر پيش از اين نيز از آن صحبت كرده است. تنها اختلاف اينجاست كه آن زمان كسى سخنان بلر را جدى نمىگرفت، چرا كه تصور مىشد كه شالودهى سياست عراق در واشنگتن ريخته مىشود.
ولى اينك شكست پارلمانى جمهورىخواهان، اوضاع را تغييرى شديد داده است. اين شكست، فرصتى پديد آورده تا نخستوزير بريتانيا بتواند مسيرش را از بوش جدا ساخته و سياست خارجىاش در خاور ميانه را بگونهاى تهاجمى به گوش جهانيان برساند. آنگونه كه بسيارى تصور كنند، او به بوش پشت كرده، تصورى كه بلر خود خواستار ايجاد كردنش است، تا كه تاريخ از او به عنوان سگ گوش به فرمان آمريكا ياد نكند، تا كه در تاريخ گفته شود، بلر از شكستخوردگان فاصله گرفت و نگذاشت تا از او برگى خاكخورده در پشتهاى از ويرانهها باقى بماند.
هولگر زنسل (Holger Senzel)