1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

به خاک سپردن يا سوزاندن؟ تحول مراسم تشييع جنازه به عنوان تحولی فرهنگی در آمريکا

عبدی کلانتری۱۳۸۲ دی ۱۶, سه‌شنبه

به دنبال زلزله کرمان که تصاوير تدفين مردگان در گورهای دست جمعی را باخود آورد، پرسشی به اين گونه مطرح شد که تا چه اندازه می توان از تشريفاتی چون غسل و نماز ميّت چشم پوشيد و تا چه اندازه مراسم تشييع بايد تابع دستورات يک دين خاص باشد؟

https://p.dw.com/p/A66E
عکس: bilderbox

همه اديان مردگان شان را به خاک نمی سپارند. هندويان و بودايی ها مردگان را به آتش می سپارند. خاکستر مردگان يا به دريا و دشت سپرده می ود يا در ظرفی کوچک گوشه ای از اتاقی را به رسم يادبود تزيين می کند. از آن پس، نه گورستانی وجود دارد و نه کشيشان و ملايانی که از مراسم عزا و کفن و دفن سرمايه مادی و معنوی کسب کنند.

در کشورهايی مثل آمريکا، که به طور سنتی مردگان به خاک سپرده می شوند، عوض شدنِ مراسم تشييع به معنیِ دگرگون شدن سنت است يعنی يک تحول فرهنگی. آمريکا کشوری چندمذهبی است. مذهب غالب در آن پرتستانتيزم است اما مذاهب ديگر مثل کاتوليزم، اسلام، يهوديت، بوداييزم، هندوييزم و مذاهب سرخ پوستی هم به اقليت های اين کشور تعلق دارند. از اين ميان، فقط بودايی ها و هندوها به طور سنتی جنازه مردگان شان را می سوزانده اند. اما در دوسه دهه اخير تغيير محسوسی در مراسم تشييع مردگان رخ داده است. آمريکايی ها به طور روزافزون به مراسم سوزاندن اجساد(Cremation) روی آورده اند.

درسال دوهزار ميلادی، آمار درگذشتگان در آمريکا دوميليون و سيصدوشصت و هفت هزار نفر بود که از اين ميان بيش از ششصد هزار تن، يعنی بيش از بيست و پنج درصد، يا به وصيت خود يا به خواست خانواده شان، سوزانده شدند. قرن های متمادی، سنّت يهودی - مسيحی چنين عملی را کفر به شمار می آورد. اما هم اکنون در بعضی از ايالت های غربیِ آمريکا تعداد مردگانی که به آتش سپرده می شوند به پنجاه درصد می رسد.

در سرشماری های متعدد، تعداد رو به افزايشی از مردم ترجيح شان را به سوختن ابراز کرده اند. چهره های شناخته شده ای چون جان اف کندیِ کوچک فرزند کندی رييس جمهور سابق آمريکا، هنرمندان و ستارگانی چون جان لنون، هامفری بوگارت، رابرت ميچام، استيو مک کويين و اينگريد برگمن نيز به همين شيوه تشييع جنازه شدند. دين مسيحی، که قرن ها به تأسی از يهوديت سوزاندن جنازه را مانعی برای آمرزش روح به حساب می آورد، سرانجام در نيمه دوم قرن بيستم اين تغيير را بنا به خواست مردم پذيرفت و اکنون اين شيوه از تشييع مردگان امری عادی در آمريکا محسوب می شود. هرساله دست کم نيم ميليون آمريکايی نه در خاک بلکه به شکل خاکستر به نيستی می پيوندند.

از ميان عواملی که باعث اين دگرگونی فرهنگی در آمريکا شدند خودآگاهی و آزادانديشیِ شهروندانی بودکه معنیِ مرگ و آمرزش را، مثل بسياری چيزهای ديگر، به شکل دستور از بالا نمی پذيرند. عزاداری، همزمان که يادِ عزيزان رفته است، مراسم خودآگاهی به مرگ، به فانی بودن هستیِ انسان نيز هست و اين خودآگاهی می تواند در جامعه ای دموکراتيک جدا از مراسمی صورت بگيرد که برای متوليان يک دين خاص کسب مشروعيت می کند؛ متوليانی که می خواهند از تولّد تا مرگ، از عروسی تا عزا، صاحبِ رابطه انسان ها با يکديگر و با خدای شان باشند.