1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

به ياد هفتمين سالگرد درگذشت سهراب شهید ثالث

۱۳۸۴ تیر ۱۱, شنبه

«فیلم سازی برایم بهترین چیز بوده است. فیلم برایم پدر، مادر، زن، بچه و عشق است.» این گفته ی سهراب شهید ثالث، کارگردان صاحب سبک ایرانی ست که ۷ سال پیش در چنین روزی، در ۵۵ سالگی، در آمریکا درگذشت. سهراب شهید ثالث که سینمایش به «سینمای زندگی» شهرت یافته است پس از گذراندن دوره ی فیلمسازی در فرانسه در آغاز دهه ی پنجاه شمسی وارد ایران شد و در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان به ساختن فیلمهای کوتاه پرداخت.

https://p.dw.com/p/A6A7
عکس: AP

«سپید و سیاه» یکی از فیلم های کوتاه شهید ثالث است که جوایز ويژه ی دو جشنواره در لس آنجلس و سانفرانسیسکو را بدست آورد. «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» از فیلم های اولیه ی شهید ثالث است که در ایران ساخته شده اند. «در غربت»، «زمان بلوغ»، «گیرنده ی ناشناس»، «گلسرخی برای آفریقا»، «درخت بید»، «در سرزمین غریب»،‌ «هانس، جوانی از آلمان»، «زندگی چخوف» و «اتوپیا» و یا «آرمانشهر» از جمله فیلم هایی ست که توسط شهید ثالث در آلمان و دیگر کشورها ساخته شده است و سبب معروفیت اش شده اند.

او پس از ساختن فیلم های «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» در ردیف فیلمسازان روشنفکر و جدی سینمای ایران قرار گرفت. تفاوت شهید ثالث با دیگر فیلمسازان روشنفکر سینمای آنزمان ایران را می توان در سبک مشخص و شخصی او جستجو کرد.

این کارگردان ایرانی که در غربت درگذشت، با فیلم «درغربت» به جامعه ی سینماگران آلمان معرفی شد. طی ۷ سالی که از درگذشت این فیلمساز صاحب سبک می گذرد سالی نیست که در اروپا و بويژه در آلمان برای تجلیل از او یادواره ای برپا نشود. در یکی از این گردهمایی ها «فریدون تنکابنی» نویسنده ی ساکن آلمان و دوست نزدیک این فیلمساز ضمن تشریح خصوصیات اخلاقی شهید ثالث از نوروز ۲۲ سال پیش می گوید که به خانه اش دعوت شد.

«سهراب با زنش و دخترش در شهر بیلفلد می زیست. نوروز نخستین سالی که اینجا بودیم من را به خانه اش دعوت کرد. سبزی پلو ماهی مفصل خودش درست کرد. آنموقع حال و حوصله ی اینجور کارها را داشت. همانجا چند فیلم اش را که بصورت نوار ویدئويی بود نشانم داد، همراه با توضیحات خودش. یکی از آنها فیلم «زمان بلوغ» بود که گویا با الهام از کودکی و نوجوانی خودش نوشته و ساخته بود. سهراب فیلم «اتوپیا» را سال ۸۲ ساخت و در سینماها نشان دادند.»

سهراب شهید ثالث سالهای آخر عمر خود را در آمریکا گذراند و سرانجام در همین کشور در گوشه ی عزلت و تنهایی در گذشت. او همواره از مصاحبه با رسانه های گروهی خودداری می کرد، ولی با اینحال در کتابی که با انگیزه ی سالمرگش در آلمان انتشار یافته از عشق و دلبستگی به سینما سخن ها گفته است.

او در جایی می گوید: «برایم بهترین چیز ساختن فیلم بوده، . فیلم برایم پدر، مادر، زن، بچه و عشق است و حالا ۶ سالی ست که فیلم نساخته ام. در یک دوران بحرانی، یعنی از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ درگیر سرطان روده شده ام و تحملش کرده ام.» سهراب شهید ثالث در جای دیگری می گوید: «در وطن ما سینما همیشه یکی از ابزارهای اصلی حکومتها برای فریب دادن مردم بوده است. امکان فیلمسازی را نه بعنوان تبلیغات و تحمیق، بلکه برای نزدیک شدن به توده های مردم باید توسعه داد.»

شهرام ميريان