1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

بيچاره قهرمان جهان!

۱۳۸۳ بهمن ۲۶, دوشنبه

صادرات آلمان درسال گذشته ميلادى با افزايش ده درصد ركورد همه سالهاى گذشته را شكست و با ۷۳۰ ميليارد و ۹۰۰ ميليون يورو به بالاترين ميزان آن در تاريخ اين كشور رسيد. در مقابل، واردات آلمان در همين سال هفت و چهار دهم درصد افزايش يافت و به ۵۷۴ ميليارد و ۲۰۰ ميليون يورو رسيد.

https://p.dw.com/p/A6b9
در سال گذشته مازاد صادرات در مقابل واردات به آلمان از مرز ۱۵۶ ميليارد يورو گذشت كه در تاريخ اين كشور تاكنون بيسابقه بوده است.
در سال گذشته مازاد صادرات در مقابل واردات به آلمان از مرز ۱۵۶ ميليارد يورو گذشت كه در تاريخ اين كشور تاكنون بيسابقه بوده است.عکس: AP

آلمان در سال گذشته عنوان قهرمانى جهان در عرصه صادرات را نصيب خود نمود و اينگونه بنظر ميرسد كه كالاهاى Made in Germany بار ديگر در سراسر جهان خواستار فراوان دارد. البته در عصر جهانى شدن هم در مورد عبارت ساخت يك كشور بر روى كالاها بايد با احتياط برخورد نمود. براى نمونه چهل درصد از مصنوعات پيش توليدى آلمان در خارج از خاك اين كشور توليد ميشوند. اكنون در اغلب موارد كنسرن هاى فرا ملى بجاى استفاده از نام يك كشور از جمله Made by استفاده مينمايند.

از سوى ديگر در اواخر ماه گذشته آمار بيكاران در آلمان از مرز پنج ميليون نفر عبور كرد. ولفگانگ كلمنت وزير اقتصاد و صنايع آلمان در توضيح اين مسئله عنوان نمود كه در راستاى رفرم در بازار كار، افرادى كه تاكنون از مزاياى اجتماعى استفاده مينمودند نيز به آمار افراد غير شاغل افزوده شده اند. با اين حال روزنامه فرانسوى ل تريبون در تحليل اوضاع اقتصادى آلمان مينويسد كه در آن سوى رودخانه راين، صادرات به بالاترين ميزان و اشتغال به پائين ترين سطح خود رسيده است. و بدرستى اين سئوال را مطرح مينمايد كه آيا اين يك تناقض نيست؟

در نگاه اول ميتوان به اين سئوال پاسخ مثبت داد. اما اين تناقض را ميتوان با رابطه توان اقتصادى و نيروى كار توضيح داد. واقعيت اين است كه در اين عصر از يك سو در درون سالنهاى تميز و عارى از انسان، توليد كالاهاى شيك و نفيس توسط برنامه هاى كامپيوترى انجام ميپذيرند و از سوى ديگر هر روز از تعداد انسانهاى شاغل كاسته ميشود و بر همين ميزان هم بر تعداد انسانهائى كه از قدرت خريد اين كالاها برخوردار باشند تقليل ميابد. دهها سال است كه گفته ميشود، هرچند پيشرفت تكنولوژيك و افزايش قدرت توليد بخشى از فرصت هاى شغلى را نابود ميسازد، اما به همان ميزان نيز فرصت هاى جديد شغلى فراهم مىآيند. اما اكنون بنظر ميرسد كه اين ادعا ديگر درست نيست. افزايش قدرت توليد كه بر بستر پيشرفت تكنولژيك صورت گرفت اكنون كيفيتى يافته كه بنظر ميرسد ديگر به نيروى كار انسان نيازى نيست.

در آمريكا و انگليس اين حقيقت لاپوشانى ميشود و به مصرف كنندگانى كه تا خرخره بدهكار هستند اينگونه القا ميشود كه اگر تقاضا كم شود شركت ها سرمايه گذارى نخواهند كرد و موجب افول اقتصادى ميگردد. اما ازآنجائى كه خريد بر پايه اعتبار هم محدوديت هاى خود را دارد، دير يا زود آن روز فرا ميرسد.

اما آلمانى ها به گونه ديگرى هستند. آنها پس انداز ميكنند. آلمانى ها ترس از آينده و ترس از ازدست دادن مشاغل خود دارند و ميدانند در جامعه اى كه هر سال ميزان مواليد نسبت به سال گذشته كمتر است و جامعه اى كه رو به پير شدن دارد، دير يا زود سيستم صندوق هاى بازنشستگى آن فرو ميپاشد. از سوى ديگر كارفرمايان آلمانى با احاطه به اين موضوع ساعات كار بيشترى را از كارمندان و كارگران خود طلب مينمايند و از افزايش حقوق و دستمزدها نيز خبرى نيست.

آموزه هاى كلاسيك علم اقتصاد حكايت از اين دارند كه افزايش صادرات باعث افزايش سرمايه گذارى در عرصه داخل ميگردد، سپس با افزايش سود شركتها امكان افزايش حقوق و دستمزدها نيز فراهم ميگردد و آنگاه با افزايش تقاضا در عرصه بازار داخلى شكوفائى اقتصادى بوجود مى آيد. اما در مورد آلمان اين زنجيره ديگر عمل ندارد. در سال گذشته بر ميزان دارائى شركتهاى توليدى در اين كشور يازده درصد افزوده شد. اما در حال حاضر عليرغم همه تسهيلات مالياتى و بهره بسيار نازل در بازارهاى مالى، هيچ شركتى سرمايه گذارى نميكند و تصميم براى سرمايه گذارى در يك عرصه تنها زمانى اتخاذ ميشود كه شركتها مطمئن باشند بازار مصرف و تقاضا در دراز مدت فراهم است. اما از سوى ديگر فشار بار ساعات كار زياد و حقوق كم را بر روى دوش همانهائى گذاشته كه انتظار مصرف از آنان دارند.

محمود صالحى