1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تاثير مشروطه بر ورزش در ايران

۱۳۸۵ مرداد ۱۳, جمعه

جنبش مشروطه يكصد ساله می‌شود به همين خاطر هم مناسب ديديم از منظر ورزشى به اين جنبش بپردازيم و يا بهتر بگوئيم، بررسى تاثيرات جنبش مشروطه بر ورزش در ايران. در نگاه نخست با اين دشوارى روبرو می‌شويم كه جنبش مشروطه يك جنبش سياسى، جنبش آزاديخواهى و عليه استبداد است و هيچ ربطى و تاثيرى با دنياى ورزش و بر روى آن ندارد. آيا واقعا اينگونه است؟ خير.

https://p.dw.com/p/A6iT
عکس: DW

واقعيت اين است كه جهان آن روز وارد دوران نوينى شده و عصر فئوداليزم به پايان رسيده بود، كاپيتاليزم و يا دوران سرمايه‌دارى با انقلاب صنعتى و انديشه‌هاى سياسى و فلسفى آن آغاز شده بود. حال می‌دانيم كه عصر كاپيتاليزم ديگر يك شيوه توليد محض نيست، بلكه در نبرد بين سنت و مدرنيته سياست، فلسفه، فرهنگ و همه جنبه هاى زندگى انسانها نيز تسخير می‌شود. واقعيت ديگر نيز اين است كه عصر سرمايه دارى عليرغم چند سال سياست حمايت گرايانه ملى و يا پروتكسيونيسمى كه بر آن حاكم شد، يك خواست و ادعاى ذاتى مبنى بر جهانگير و جهانى شدن و فرو ريختن مرزهاى جغرافيائى و سياسى هم دارد.

وظيفه اين گفتار پرداختن به دستاوردهاى سياسى جنبش و انقلاب مشروطه نيست. اما يك واقعيت تاريخى اين است كه مردم ايران در عصر مشروطه شنيده بودند كه در آنسوى مرزها، دنيا به گونه ديگرى شده است و اين جدال بين سنت و مدرنيته نيز پايش به ايران كشيده شد. جنبش و انقلاب مشروطه حاصل تكانه و تلنگرى است كه جهان بر ايران وارد كرد. و مشروطه نيز پايه‌هاى جامعه بشدت سنت زده آن روز ايران را لرزاند و اين لرزش تنها به عرصه‌هاى سياسى محدود نمى‌شد. آن روز در ايران چه ورزشهاى مطرحى وجود داشت كه مى‌توانيم از آن نام بريم: ورزش باستانى، كشتى و شايد بتوان از چوگان نام برد كه بيشتر مربوط به شاهزادگان و اعيان می‌گشت. اما امروز پس از گذشت يكصد سال از مشروطه در ايران، فوتبال، بسكتبال، واليبال، پينگ پنگ، تكواندو، تنيس، واترپلو و دهها رشته ورزشى ديگر نيز كه هيچ يك مختص مردم ايران نيست، با ابعاد ميليونى در ميان مردم رواج دارد. و اين همان حاصل تجددخواهى پدران مشروطه است.

بنيان دمكراسى و حقوق شهروندى، البته با تعريف محدود، در دولت – شهر آتن گذاشته شد. در همان دوران هم هست كه ايده المپيك زاده می‌شود. به تعريف ديگر، هر چه جامعه بسوى نظام قانونمدار پيش می‌رود، ورزش پذيرتر نيز می‌شود. زيرا ورزش خود نياز به قانون و نظم دارد. اينگونه هم هست كه با استبداد فئودالى و مطلقه و در دوران قرون وسطى المپيك به فراموشى سپرده می‌شود و باز بار ديگر در عصر مدرن تولدى ديگر مى‌يابد. جامعه ايران با پايان استبداد مطلقه و تدوين قانون اساسى يعنى قانونمند شدن، ورزش‌پذير شد و آن هم با اين تنوع. اما ورزش سنتى در زير سلطه و سيطره سنت است، اينگونه بوده، هست و خواهد ماند. محدوده‌هاى جغرافيائى و فيزيكى مقوله سنت و ورزش سنتى به آن اجازه جهانى شدن نمى دهد، ولى ورزش مدرن تابع قانون است، و قانون ميتواند نه تنها به روز، بلكه جهانى شود. و به همين خاطر هم هست كه ورزش در ايران اكنون با جامعه جهانى پيوند بيشترى دارد تا مثلا عرصه سياست در ايران.

محمود صالحى