1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تاثیر تحریم‌ها در حوزه‌های مختلف اقتصاد ایران

۱۳۸۶ آذر ۳۰, جمعه

با وجود اختلاف میان اعضای گروه ۱ + ۵ بر سر تشدید تحریم‌ها علیه ایران دامنه‌ی تحریم‌ها در حال افزایش است و غرب و به‌ویژه آمریکا درپی کشف راه‌های جدید برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران هستند • مصاحبه با فریدون خاوند.

https://p.dw.com/p/CerC
دکتر فریدون خاوند
دکتر فریدون خاوندعکس: DW

یکی از نمونه‌های جستجو برای یافتن راه‌هایی جهت گسترش تحریم‌ها، لایحه‌ی بودجه نظامی سال آینده ایالات متحده است، که توقیف دارایی‌های ایران در آمریکا را تسهیل خواهد کرد! از سوی دیگر تحریم‌های تاکنونی، حتا دامن بخش‌های کوچک و غیرنظامی اقتصاد ایران را نیز همچون بخش صنعت گرفته است، به‌گونه‌ای که بسیاری از کارگاه‌های کوچک تولیدی در ایران یا ورشکسته شده‌اند و یا در معرض ورشکستگی قرار دارند.

دکتر فریدون خاوند، استاد علوم سیاسی در دانشگاه رنه دکارت پاریس و کارشناس مسایل اقتصادی، در گفت‌وگویی با دویچه وله، به تاثیر تحریم‌ها در بخش‌های مختلف اقتصادی ایران پرداخته است.

دویچه وله: دکتر خاوند، با وجود انتشار گزارش سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا در مورد برنامه‌ی اتمی ایران که تردیدهای زیادی را در خصوص ادامه‌ی تحریم‌ها به وجود آورد، اما غرب و بخصوص آمریکا کماکان در تلاش برای افزایش دامنه‌ی تحریم‌ها هستند. در این میان بعضی گزارش‌ها نشان می‌دهد که حتا شرکت‌های تاکنون فعال در بخش صنعتی ایران هم در حال بررسی احتمال خارج‌شدنشان از چرخه‌ی اقتصاد ایران هستند. به نظر شما نتیجه‌ی بررسی این‌ گونه شرکت‌ها، اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، چه خواهد بود؟

فریدون خاوند: وقتی که صحبت‌های بازرگانان، صنعت‌گران و نمایندگان کسب و کار ایران را می‌خوانیم، می‌بینیم که در مجموع اینها در دو مورد عمده مشکلات زیادی برایشان پیش آمده است. یکی مسئله‌ی نقل و انتقال منابع مالی‌ست، و دوم مسئله‌ی نقل و انتقال کالاست. در مورد اول نقل و انتقال منابع مالی فشار بیشتر از ناحیه‌ی تحریم‌های بانکی بوده است. چون با ایجاد دشواری در جابجایی پول امکان مبادلات ارزی ایران تا اندازه‌ زیادی محدود شده و این طبعا فشار زیادی را وارد می‌کند بر صاحبان صنایع و بازرگانان ایرانی. محدودیت‌هایی هم برای حمل کالا به ایران بوجود آمده است و همین مسئله ریسک معامله‌ با این کشور را افزایش داده و در نتیجه بیمه‌ی کالاهای مرتبط با ایران بیشتر شده است.

علت این که بعضی شرکت‌های بزرگ خارجی حتا از فروش ابزارآلات ساده صنعتی و قطعات یدکی به ایران خودداری می‌کنند چیست؛ آن هم ابزاری که کاربرد دوگانه ندارد و از آنها می‌شود فقط استفاده‌های غیرنظامی کرد؟

علتش در اصل همین دشواری‌های مربوط به نقل و انتقالات مالی هست، چون بانک‌ها برای گشایش اعتبارات اسنادی برای طرفهای ایرانی وضعیت‌شان دشوار شده و در بعضی موارد کارمزدهای بسیار بالا مطالبه می‌کنند. اعتبار اسنادی سندی هست که بر پایه‌ی آن یک بانک متعهد می‌شود در برابر ارائه‌ی مدارکی معین مبلغی را به یک بانک خارجی بپردازد و در حال حاضر گشایش اعتبارات اسنادی برای صاحبان صنایع و بازرگانان ایران دشوار شده است. البته این بازرگانان و صاحبان صنایع ایرانی تا بحال یک راه حل برایشان این بود که اگر در معامله با شرکتهای بزرگ غربی دچار اشکال بشوند، بخصوص شرکت‌های اروپایی و یا شرکت‌های ژاپنی، اینها روی بیاورند به شرکت‌های آسیایی و به‌ویژه شرکت‌های چینی. مسئله این است که در حال حاضر حتا بانک‌های چین و هند که در زمره‌ی مهم‌ترین طرف‌های بازرگانی جمهوری اسلامی هستند، اعمال فشارهای سنگینی را علیه ایران آغاز کرده‌اند. در همین چند هفته‌ی گذشته اطلاعات زیادی منتشر شده است که بانک‌های چینی نه اعتبارات اسنادی طرف‌های ایرانی را برای واردات قبول می‌کنند، و نه برای صدور کالا از طرف ایران اقدام به گشایش اعتبارات اسنادی می‌کنند. بانک‌های هندی هم با وجود اینکه ایران با هند قراردادهای مبادله‌ی پایاپای بانکی به امضا رسانده، اعتبارات اسنادی وارداتی را قبول نمی‌کنند و این موضوع به گفته‌ی بعضی از سخنگویان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران حتا در روزنامه‌های این دو کشور هم انتشار پیدا کرده است. خب، اعمال محدودیت‌های اقتصادی نه فقط از طرف بانک‌های غربی، بلکه حتا از سوی چین و هند علیه جمهوری اسلامی طبعا وضیعت روانی نامساعدی را در فضای کسب و کار ایران بوجود آورده و این وضعیت نامناسب به‌خوبی محسوس است در حال حاضر.

در رابطه با تاثیر تحریم‌ها غالبا از تحریم‌های غیرمستقیم صحبت می‌شود، خود شما هم به‌نوعی به این مسئله اشاره کردید. یعنی تحریم‌های نانوشته که فقط محصول فضای سیاسی و بخصوص مناقشه‌ی هسته‌ای‌ست. تاثیر این مسئله بر جذب سرمایه‌های‌ خارجی و تامین اعتبار در خریدهای خارجی ایران تا چه میزانی بوده؟

اگر در زمینه‌های مختلف اقتصادی ما نگاه بکنیم، متوجه می‌شویم کمبود حضور سرمایه‌های خارجی در ایران بطور قابل توجهی محسوس است. اولین جایگاهی که ما می‌توانیم براساس آن قضاوت بکنیم درباره‌ی تاثیر تحریم‌ها صنعت نفت ایران است. شما اگر به آماری که همین حدود یک هفته‌ پیش از طرف سازمان اوپک منتشر شد، بولتن ماهانه‌ی سازمان اوپک که روی سایت این سازمان هم موجود است مراجعه بکنید، ملاحظه می‌فرمایید که تولید نفت ایران روزبه‌روز کاهش پیدا می‌کند. در حال حاضر ایران چیزی در حدود سه میلیون‌وهشتصدوچهل هزار بشکه نفت بیشتر تولید نمی‌کند. به مقدار زیادی کمتر از سهمیه‌ای که اوپک برایش تعیین کرده. یعنی سهمیه‌ی چهارمیلیون‌وصدوده هزار بشکه در روز. خب منابع رسمی جمهوری اسلامی آمار اوپک را قبول ندارند، ولی باید ثابت بکنند به چه علت اوپک نفت ایران را آنطور که آنها می‌گویند کمتر از واقعیت نشان می‌دهد. در عرصه‌ی نفت این مسئله پیش آمده است. در عرصه‌های دیگر هم همین مسئله قابل توجه است. شما اگر به شرکت‌هایی که طی همین یک‌ ماه اخیر سهام‌شان عرضه شد به بورس تهران ونتوانستند این سهام را بفروشند، از جمله فولاد مبارکه، و ما می‌بینیم که در عرصه‌های خصوصی‌سازی هم برنامه‌ها تا اندازه زیادی بهم خورده به دلیل وجود همین جو مسموم در فضای ایران، جوی که زیر فشارهای خارجی بوجود آمده است.

برخی از رسانه‌ها، حتا رسانه‌های داخلی، تایید می‌کنند که جهت‌گیری تحریم‌های غرب بسیار «هوشمندانه» بوده و باعث شده وضعیت بخش صنعت، که بخش کوچک اما کارآفرین کشور است، بسیار نگران‌کننده بشود. با تداوم تحریم‌ها شما آینده‌ی بخش صنعتی ایران را چگونه می‌بینید؟

بخش صنعت ایران تا به حال حتا بدون تحریم هم به دلیل اتخاذ یک سلسله تصمیم‌های بسیار بسیار بد در طول دوران دولت نهم در وضعیت ‌آشفته‌ای قرار داشت. خود منابع داخلی ایران هم وضعیت ایران را در حال حاضر وضعیت مبتنی بر رکود تورمی ارزیابی می‌کنند. یعنی ما درعین‌حال هم با رکود اقتصادی روبه‌رو هستیم و هم با تورم بالا. تنها چیزی که می‌تواند تا اندازه‌ی زیادی بپوشاند این وضعیت را، درآمدهای کلان ایران از محل نفت است. یعنی دولت احمد‌ی‌نژاد در طول دوران زمامداری‌اش حدود صدوپنجاه میلیارد دلار درآمدهای ارزی دراختیار داشته و این درآمدها را به مقدار زیادی صرف واردات کرده و با آن وضعیت بسیار نامناسب بخش صنعتی ایران را تا اندازه زیادی پنهان کرده است. ولی اگر ما از این مسئله صرفنظر بکنیم، می‌بینیم که بخش صنعتی ایران به دلیل همین تصمیم‌های نامناسب زیر فشار بوده است. در نتیجه واردات انبوه هم فشار بر بخش صنعت زیادتر شده و در حال حاضر مسئله‌ی تحریم‌ها هم به مشکلات گذشته اضافه شده است. یعنی تحریم در واقع وضعیت صنعتی ایران را از آن چیزی که بوده بدتر کرده است، چون بسیاری از کارخانه‌ها به تجهیزات نیاز دارند، به واردکردن کالاهای واسطه‌ای و یا حتا کالاهای مواد خام نیاز دارند و دستیابی به این واردات برای آنها روز به روز دشوارتر شده است. بخش‌هایی که حتا در گذشته در وضعیت مطلوبی بودند در دهه‌های پیش، مثل صنعت نساجی ایران، در حال حاضر با توجه به وضعیت فعلی بیش از پیش زیر فشار قرار گرفته‌اند و این فشار در بسیاری از زمینه‌ها محسوس است.

به مسئله‌ی واردات اشاره کردید. یکی ازمشکلات دیگر سرازیرشدن کالاهای چینی به ایران است که باعث تعطیل‌شدن بسیاری از کارگاه‌های کوچک شده است. آیا موج ورشکستگی این کارگاه‌ها و فعال‌شدن چین در بازار ایران از طبیعت تحریم‌ها برمی‌خیزد، یا این چین است که دارد آگاهانه نقشی مخرب بازی می‌کند؟

چینی‌ها در مقابل ایران، در رابطه با ایران نقش بسیار حیله‌گرایانه‌ای را ایفا می‌کنند. یعنی در عین‌حال به مقامات جمهوری اسلامی ایران قبولانده‌اند که در عرصه‌ی سیاسی پشتیبان بزرگ آنها هستند، به‌ویژه در شورای امنیت، ولی از طرف دیگر با ایالات متحده آمریکا هم بر سر ایران معامله می‌کنند. چین در حال حاضر حدود ۱۵درصد از نفت مورد نیاز خودش را از ایران وارد می‌کند و از بازار ایران هم به مقدار زیادی استفاده می‌کند. کالاهای در سطح بسیار بسیار پایین را سرازیر کرده است به ایران که این کالاها به خاطر این که دستمزدها در چین بسیار بسیار پایین‌تر از ایران است و همینطور پول چین، یعنی یوان، در سطح بسیار پایینی قرار دارد، چینی‌ها این کالاهای خودشان را به گونه‌ی انبوهی روانه‌ی بازار ایران کرده‌اند. در بسیاری از زمینه‌ها، از اسباب‌بازی گرفته تا پارچه و لباس و کفش، تولید‌کنندگان ایران و حتا تولید‌کنندگان خرده‌پا در مقابل این کالاها در برابر فشار قرار گرفته‌اند. منتها مسئله این است که من تصور نمی‌کنم چین بتواند برای ایران کاری بکند، و یا حتا، مایل باشد کار زیادی را برای جمهوری اسلامی در رابطه با پرونده‌ی هسته‌ای انجام بدهد. چون چین روابط بسیار بسیار گسترده‌ای با ایالات متحده آمریکا دارد و در واقع رشد اقتصادی چین بخش زیادش مدیون صادرات انبوه این کشور است به بازار ایالات متحده آمریکا. چینی‌ها هیچ وقت حاضر نخواهند شد حدود سیصدوپنجاه میلیارد دلار صادرات خودشان را با آمریکا فدای مثلا ۸، ۹ و یا ۱۰ میلیارد دلاری بکنند که روانه‌ی بازار ایران می‌کنند. بنابراین این محاسبه‌ی نادرستی است از طرف برخی از مسئولان ارشد دیپلماسی جمهوری اسلامی که تصور می‌کنند با اعطای امتیازات فراوان به چین خواهند توانست بار تحریم‌ها را کمتر بکنند. بانک‌های دولتی چین در عرصه‌ی تحریم‌ها چهاراسبه پیش می‌تازند و به گفته‌ی منابع اقتصادی تهران در قبال ایران روش بانک‌های چینی حتا سخت‌تر از بانک‌های غربی است.

مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور (رادیو دویچه وله)