1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«تا روابط خارجی بهبود نیابد، قیمت ارز پایین نمی‌آید»

۱۳۹۰ دی ۱۹, دوشنبه

در ساعات نخست روز دوشنبه ۱۹ دی‌ماه نرخ دلار آمریکا در بازار تهران ۱۷۰۰ تومان و نرخ یورو ۲۱۵۰ تومان بود. اما تضمینی نیست که این قیمت‌ها بالاتر نرود. فریدون خاوند می‌گوید تا تنش در روابط خارجی هست این روند ادامه دارد.

https://p.dw.com/p/13gc5
عکس: Zar

دکتر فریدون خاوند استاد اقتصاد دانشگاه پاریس از جمله اقتصاددانانی است که معتقدند قیمت ارز در ایران هیچگاه واقعی نبوده و دولت به طور مصنوعی آن را پایین نگه می‌داشته است. حالا گویا این قیمت، واقعی شده، اما به گفته همین کارشناس اگر سیر جهشی قیمت ارز ادامه پیدا کند، نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک‌نشان!

بشنوید: گفت و گو با فریدون خاوند

دویچه‌وله: آقای خاوند! شما حدود یکسال پیش در مورد قیمت واقعی دلار در ایران گفته بودید که دولت، بهای دلار را به زور پایین نگه داشته وگرنه مطابق معیارهای جهانی، قیمت دلار در ایران باید به دو هزار تومان برسد. الان این اتفاق دارد می‌افتد. دلیل این سخن شما در سال گذشته چه بود؟

دکتر فریدون خاوند: من تنها اقتصاددانی نبودم که در این مورد صحبت کردم. بخش بزرگی از کارشناسان اقتصادی ایران، دانشگاهیان، محافل اقتصادی و به‌خصوص صادرکنندگان از سال‌ها پیش می‌گفتند که نرخ دلار در ایران به صورت مصنوعی ارزان نگه داشته شده و علتش هم این است که اصولاً نرخ ارز باید با بنیان‌های اقتصادی یک کشور منطبق باشد. در ایران نرخ تورم بالاست، حتی بسیار بالاتر از میانگین نرخ تورم جهانی و به‌خصوص اگر نرخ تورم ایران را با نرخ تورم در منطقه‌ی یورو یا منطقه‌ی دلار مقایسه کنیم، می‌بینیم که تفاوت حتی به حد نجومی می‌رسد. نرخ تورم ایران در حال حاضر بالای ۲۰ درصد است، در حالی که نرخ تورم در منطقه‌ی دلار و یورو بین یک تا دو درصد نوسان می‌کند، شاید کمی بیشتر.

اصولا یک کشور با نرخ تورمی چنین سنگین نمی‌تواند پولش را ثابت نگه دارد. ولی چون ایران یک کشور صادرکننده‌ی نفت است و طی ده سال گذشته هم در مجموع وضع بازار نفت بسیار مناسب بوده، بانک مرکزی جمهوری اسلامی از طریق تزریق انبوه دلارهای نفتی در بازار، توانست نرخ ارز را پایین نگه دارد.

هدف از تزریق ارز به‌نظر شما چه بود؟

می‌خواستند جلوی افزایش بیشتر تورم را بگیرند و واردات ارزان تمام شود، تا تورم بیش از این بالا نرود. ولی الان دیگر این مسئله از کنترل خارج شده و بانک مرکزی به دلایل مختلف از امکانات لازم برای تزریق دلار انبوه محروم شده و بازار ارز به وضعیت کنونی درآمده است.

درباره‌ی این "دلایل مختلف" اگر ممکن است کمی بیشتر توضیح دهید، چون قیمت نفت که همچنان بالاست و خیلی پایین نیآمده. چه چیزی باعث شده که به قول شما عنان از کف بانک مرکزی به در رود و در عرض چند هفته قیمت دلار روز به روز بالاتر برود؟

وضعیت فعلی در ایران را عوامل مختلفی از چند سال پیش به‌وجود آورده‌اند. از جمله افزایش نقدینگی و تورم. ولی دلیل عمده این که نرخ دلار طی یک سال اخیر حدود ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده، این است که جمهوری اسلامی در دستیابی به دلارهای نفتی‌ دچار مشکلات زیادی شده است. در حال حاضر برخی کشورها از پرداخت پول نفت خریداری‌شده از ایران ناتوان هستند. ازجمله دولت هند که مجبور است پول ایران را با روپیه بپردازد. برخی دیگر از دولت‌ها هم به دلیل وضعیتی که در عرصه‌ی تحریم‌های بین‌المللی به‌وجود آمده، قدرت پرداخت پول نفت ایران را به وسیله دلار یا یورو ندارند. به همین علت است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی در حال حاضر بسیار دست به عصا راه می‌رود و نمی‌تواند مثل سابق دلارهای نفتی را در بازار تزریق کند.

البته این کار را مدتی انجام داد و حتی احتمالاً بین ۱۶ تا ۲۰ میلیارد دلار از دست داد و بازار ارز به سامان نرسید. این را هم تولیدکنندگان و هم پس‌اندازکنندگان ایرانی و هم دلالان و گمانه‌زن‌ها به‌خوبی احساس کرد‌ه‌اند و می‌دانند که بانک مرکزی توان گذشته را برای این کار ندارد و به‌خصوص چشم‌انداز آینده تیره‌تر است، به دلیل چشم‌انداز افزایش تنش در روابط خارجی ایران و افزایش مجازات‌های بین‌المللی.

فریدون خاوند معتقد است کشوری با نرخ تورم ۲۰ درصد نمی‌تواند پولش را ثابت نگه دارد
فریدون خاوند معتقد است کشوری با نرخ تورم ۲۰ درصد نمی‌تواند پولش را ثابت نگه داردعکس: DW

در این صورت می‌شود این طور نتیجه گرفت که اصلاً چاره در دست دولت نیست. یعنی دولت نمی‌تواند حداقل در زمینه‌ی داخلی کاری کند، بلکه علت اصلی تحریم‌هاست و این که مبادلات ارزی ایران دچار مشکل شده. درست است؟

بخش بزرگش همین است و در واقع به دلیل وضعیت عدم اعتمادی که به‌وجود آمده ما شاهد وضعیت فعلی هستیم. البته همان طور که گفتم بانک مرکزی جمهوری اسلامی می‌بایست از حدود ۱۰ سال پیش همان طور که در برنامه‌ی سوم و برنامه‌ی چهارم ایران هم پیش‌بینی شده بود به صورت تدریجی نرخ ارز را بالا می‌برد تا این وضعیت فعلی به‌وجود نیآید.
در حال حاضر این افزایش جنبه‌ی جهشی پیدا کرده و این را هم بگویم که عوامل دیگری هم روی همین مسئله تأثیر گذاشته‌اند. ازجمله روابط بسیار پرتنش کنونی ایران با امارات متحده عربی و به خصوص دوبی در این مسئله بسیار مؤثر بوده است. بخش بزرگی از روابط بانکی و مالی ایران با خارج قطع شده و کسانی که می‌خواهند جنس وارد کنند، امکان پرداخت مابه‌ازای وارداتی خودشان را از طریق بانکی و مالی و گشایش «ال‌سی» ندارند. آن‌ها مجبورند که این کار را از طریق مراجعه به بازار آزاد ارز انجام دهند و همان طور که گفتم پس‌اندازکنندگان ایرانی هم برای حفظ پس‌انداز خودشان به بازار ارز هجوم آورده‌اند و مجموعه‌این عوامل وضعیت فعلی را ایجاد کرده است.

چاره‌ای که دولت در این زمینه اندیشیده، حداقل به‌عنوان یک راه حل موقت، این بوده که صرافی‌ها را موظف کرده که دلار را با قیمت ۱۴۰۰ تومان عرضه کنند که البته صرافی‌ها هم با این ترفند که ما اصلاً دلار نداریم، از این کار امتناع کرده‌اند. این را چه قدر مثبت ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید می‌تواند یک راه حل دست‌کم موقتی باشد؟

در مورد نرخ ارز نمی‌شود فرمان و دستور داد که نرخ ارز در این سطح بماند. به صورت مصنوعی می‌توان مدتی این کار را انجام داد، ولی بازار است که تصمیم می‌گیرد و در حال حاضر دلایل مختلفی در دست است که بانک مرکزی عنان اختیار را از کف داده و حتی همان طور که می‌دانید طی دو سه روز اخیر شایعه استعفای آقای بهمنی پخش شده که البته تکذیب کرده‌اند. ولی وضعیت آشفته‌ای در دستگاه مدیریت بانک مرکزی به‌وجود آمده و این احساس در بازار قوت گرفته که اصولا بانک مرکزی ایران مثل یک قایق روی یک رودخانه‌‌ی توفانی به این‌سو و آن‌سو می‌رود و سکان‌داری در رأس بانک مرکزی ایران نیست. در حال حاضر در بازار ایران این عقیده وجود دارد و همین حتی به تنش‌های ارزی در طی چند روزه‌ی اخیر هم دامن زده است. به صورت مقطعی شاید بتوان دلار یا یورو را مقداری پایین آورد. ولی در درازمدت سیر تحول ارز در ایران به سوی افزایش و صعود می‌رود، مگر آن که وضعیت روابط خارجی و بازرگانی ایران با دنیا از حالت تنش‌‌آلود فعلی خارج شود.

برخی معتقدند اصلا بالا رفتن قیمت ارز یکی از ترفندهای خود دولت است برای جبران کسری بودجه. در این مورد نظرتان چیست؟

من فکر نمی‌کنم که این کار، سیاست عمدی بانک مرکزی باشد، چون وضعیت کنونی بازار ارز از لحاظ سیاسی هم برای جمهوری اسلامی بسیار گران تمام می‌شود. حتی شما در آلمان می‌بینید که در رسانه‌های آلمانی، مثل دیگر رسانه‌های کشورهای غربی، مسئله‌ی تنش در بازار ارز ایران به‌عنوان یکی از نشانه‌های تأثیرگذاری تحریم‌های بین‌المللی قلمداد می‌شود. بنابراین من فکر نمی‌کنم که دولت جمهوری اسلامی بخواهد چنین ریسک عظیمی را به صورت عمدی به‌وجود آورد.

البته دولت می‌خواست نرخ ارز را تعدیل کند، اما در حد پنجاه‌، صد یا حداکثر دویست تومان. ولی این افزایش ۵۰ درصدی مسلماً نمی‌تواند عمدی باشد. چون بسیاری از داده‌ها و واقعیت‌های جمهوری اسلامی را به سرعت برهم می‌ریزد و من فکر نمی‌کنم که نظام جمهوری اسلامی حاضر باشد یا حاضر بوده که چنین خطری را به جان بخرد.

کارشناسان دولتی ادعا می‌کنند که نوسان قیمت دلار تأثیری بر قیمت سایر اجناس ندارد. ولی واقعیت چیز دیگری می‌گوید. گزارش‌هایی در رسانه‌های داخلی ایران منتشر شده مبنی براین که بازار به طور کلی کساد است، خرید و فروشی صورت نمی‌گیرد و حتی عده‌ای اقدام به خرید و انبار جنس کرده‌اند که آن‌ها را احتکار کنند و بعد در زمان مناسب بفروشند. آیا این تأثیرات نوسان قیمت دلار می‌تواند ضربه‌ی جبران‌ناپذیری به اقتصاد ایران و همین طور به مصرف‌کنندگان بزند؟

اگر نرخ ارز به صورت ملایم با شیب آرام بالا می‌رفت، همان طور که بسیاری از کارشناسان اقتصادی ایران از سال‌ها پیش توصیه می‌کردند، این می‌توانست به صادرکنندگان ایرانی اجازه دهد کالاهای خودشان را به خارج بفروشند و از راه تبدیل ارز پول بیشتری را در داخل به دست آورند و در واقع کمکی بود به صادرکنندگان. در عین حال کالاهای وارداتی هم بتدریج گران تمام می‌شد و این کمکی بود به تولیدکنندگان که با رقابت غیرعادلانه‌ی کالاهای خارجی روبه‌رو نشوند.
 

ولی در حال حاضر این افزایش به حدی جهشی‌ست که مسلماً باعث خواهد شد نرخ تورم در ایران بالا رود. البته دلیل اصلی اوج‌گیری نرخ تورم در ایران چیزهای دیگر و به‌خصوص فراوانی نقدینگی‌است ولی نرخ ارز قیمت واردات را به شدت افزایش می‌دهد و چون بسیاری از کالاهای ایرانی وارداتی‌ست، قیمت آن‌ها نیز بالا می‌رود. همین الان قیمت روغن نباتی در ایران افزایش پیدا کرده، قیمت بسیاری از مواد اولیه‌ای که واحدهای تولیدی مصرف می‌کنند، افزایش پیدا کرده و در موارد دیگر هم همینطور. البته همان طور که گفتم بالارفتن قیمت ‌بعضی از کالاهای وارداتی به سود تولیدکنندگان ایرانی‌ست، ولی این حرکت جهشی در عرصه‌ی ارز به قدری سریع است که مسلماً تعادل‌ اقتصادی را در ایران برهم می‌زند.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی